کتاب طومار عفّت
رسول جعفریان
یکى از آثار مفصلى که بهطور کلى در باب مسألهء زن و بهطور خاص در باب حجاب تألیفشده کتاب وسیله العفایف یا طومار عفّت است که به هر دو نام شهرت دارد و مؤلف این اثر حاج شیخ یوسف نجفى گیلانى است. این کتاب یکى از منابع بیشتر کسانى بوده است که پس از وى دربارهء حجاب یا زن، کتاب یا مقاله نگاشتهاند.
رسول جعفریان
یکى از آثار مفصلى که بهطور کلى در باب مسألهء زن و بهطور خاص در باب حجاب تألیفشده کتاب وسیله العفایف یا طومار عفّت است که به هر دو نام شهرت دارد. مؤلف این اثر حاج شیخ یوسف نجفى گیلانى است که کتاب خود را به سال ١٣۴۵ ق ١٣٠۶ / ش تألیفکرده و در سال ١٣۴۶ ق در مطبعهء فردوس رشت به چاپ رسیده است. چاپ بعدى اینکتاب در سال ١٣٣۴ ش ١٣٧۴ / ق به همّت برخى از طلاب رشتى در شهر قم با حروفچینى جدید به چاپ رسیده است. کتاب حاضر، مجلد دومى نیز داشته است که بر حسب اطلاعات ما، گویا هنوز به چاپ نرسیده است.
مؤلف در تدوین این اثر،به گردآورى هر نکتهاى که به نظرش به نوعى در موضوع زنو حجاب به کار مىآمده، از متون مختلف پرداخته است؛به همین دلیل، کتاب حالتتدوینى – تألیفى به خود گرفته و بخشهاى مختلف آن از منابع متعدد گردآورى و گاهچندین صفحه از کتابى یا مجلهاى عینا نقل و یا ترجمه شده است. تنوّع مطالب آنکه درمجموع در موضوع زن و حجاب است،سبب شده است تا مؤلف ذیل عنوان اصلى کتاب چنین بنگارد:«مجموعهاى است فطرى، طبیعى، تاریخى، دینى، ادبى، اخلاقى، علمى، اجتماعى، عمرانى، اقتصادى، فلسفى راجع به زنان به برهان عقلى و طبیعى و نفسى بهتصدیق فیلسوفان بزرگ غرب.»
منابعى که وى از آنها بهره برده،در برخى از موارد یاد شده،گرچه مواردى هم که منبعآنها ناپیداست،فراوان است.برخى از متونى که وى از آنها بهره برده و گاه چندین صفحهاز آنها نقل کرده است،و در ضمن در مقدمه از آنها نام برده،عبارتند از:الاسلام روح المدینهاز شیخ مصطفى غلائینى،مبدأ ارتباط التمدن بدین الاسلام از عبد الحمید افندى جابرى،المرأهالمسلمه از محمد فرید وجدى(چاپ مصر، ١٣٣٠ ق)و مجلاتى مانند العرفان،العلم،الهلال،المنار،العرفان،بهار،حبل المتین و الاسلام. این کتاب به لحاظ تنوع اطلاعات در آنروزگار مورد توجه قرار گرفته و حتى در نشریه الاسلام معرفى و از آن ستایش شده است.
نویسنده از آثارى نیز که سالهاى پیش از وى دربارهء حجاب نوشته شده بوده،مانند کتابوجوب نقاب فخر الاسلام یا کتاب فلسفهء حجاب ابو عبد الله زنجانى بهره برده که مواردى از آنرا در پاورقى یادآور شدهایم.
کتاب طومار عفت به ویژه از این جهت که مىکوشد تا مطالب خود را با نوشتههاىمؤلفان غربى مستند کند،نشان از رویکرد جدیدى دارد که مؤلفان مدافع اسلام از این دورهبه بعد،آن را مورد توجه قرار دادهاند. طبعا نسل جدیدى که در دورهء پس از مشروطهپرورش یافته و نگاهش به غرب و دادههاى اطلاعاتى آن،مثبت است،زمینه این قبیلاستدلالها را فراهم آورده است. طبیعى است که مؤلفان فارسىنویس، بیشتر این مطالب را از منابع عربى و به خصوص مجلاتى که در بالا به آن اشاره شد، برمىگرفتند. وى در اینخصوص به آثار قاسم امین و کتابهایى که توسط فرید وجدى یا غلایینى در رد بر آن نگاشته شده، توجه داشته و بهره برده است. وى در یک مورد خلاصهاى از کتاب المرأه المسلمه فرید وجدى را آورده است.
در این قبیل استدلال به آراى غربیان، نوعى تناقض به چشم مىخورد. از یک سو،غربزدگى و متأثر شدن ایرانیان از فرنگیان عامل این دشوارىهاست و از سوى دیگر، مؤلفان مىکوشند تا با مطالب ارائه شده از سوى نویسندگان و دانشمندان غربى، نادرستىآنها را نشان دهند. نویسنده در موارد متعدد به تأثیرپذیرى ایرانیان مستفرنگ اشاره کرده ومىنویسد:«امروزه ایران به مثابهء اسکلت بىروحى است که صورت جمادیّت به خود گرفتهو اگر معدودى ذىروح باشند،آنان هم نفوذ اروپائیان است که در تمام اعضا و عروقشانجارى است.دشمنان ایران به وسیلهء این وطنفروشان و دزدان داخلى که نه علاقهء ملىداشته،نه عاطفهء وطنى،رشتهء قومیت ایرانیت را سست و نفوذ خود را حکمفرما کردهاند.»
توجه نویسنده به ادبیات حجاب نیز قابل ستایش است.وى در بخشهاى چندى ازکتاب،اشعارى را که شاعران متدیّن در ستایش از حجاب و در مبارزه با کشف حجابسرودهاند،آورده است.استفاده از تواریخ،داستانهاى تاریخى و نیز نصایح در موارد متعدد دیده مىشود.
در بخش حجاب … (صص ٩۶ - ١۶۴ ) بخشى مربوط بهتاریخ حجاب در اقوام و ادیان مختلف است.بخشى به بحثهاى اجتماعى حجاب در زمینهء فواید حجاب اختصاص داده شده و قسمتى از بحث نیز مربوط به آیات و احادیثىاست که در امر حجاب مورد استناد واقع شده است.مع الاسف ما مجلد دوم این کتاب را کهبه صورت مخطوط باقىمانده به دست نیاوردیم تا گزارش آن بخش را نیز در اینجابیاوریم. افزودنى است که این اثر یکى از منابع بیشتر کسانى بوده است که پس از وى دربارهء حجاب کتاب یا مقاله نگاشتهاند.
منبع: رسایل حجابیه، ج١، رسول جعفریان، دلیل ما، تهران، اول، ص۳۴۶-۳۴۸٫