مقام معظم رهبری: در طول تاریخ، رنگ های گوناگون بر سیاست این کشور پهناور سایه افکند؛ اما رنگ ثابت مردم گیلان، رنگ ایمان بود.
پنج شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ - Thursday 28 Mar 2024
محتوا
مستند فقهی شورای نگهبان چیست؟

مستند فقهی شورای نگهبان چیست؟

محمدجواد کریمی
آقای محمدجواد کریمی ـ برادر شهید ابوالحسن کریمی‌ ـ از روحانیون ساکن در شهر قم هستند که درباره ماجرای اخیری که درباره ورود با عدم ورود یک نماینده اقلیت، در شورای اسلامی شهر آیا جایز است یا خیر، شورای نگهبان نظری را ابراز کرده است و ایشان این نظر را از حیث فقهی، طی یک یادداشت بررسی کرده است.

یکشنبه 29 اکتبر 2017 - 00:00

محمدجواد کریمی

اشاره: آقای محمدجواد کریمی ـ برادر شهید ابوالحسن کریمی‌ ـ از روحانیون ساکن در شهر قم هستند که درباره ماجرای اخیری که درباره ورود با عدم ورود یک نماینده اقلیت، در شورای اسلامی شهر آیا جایز است یا خیر، شورای نگهبان نظری را ابراز کرده است و ایشان این نظر را از حیث فقهی، طی یک یادداشت بررسی کرده است. این یادداشت یک ضمیمه را هم با خود دارد که دنباله یادداشت ایشان درج می شود.

×××

پیرو درخواست جمعی از اعضای محترم گروه، در مورد دلیل یا ادله فقهی شورای محترم نگهبان در مورد لغو عضویت نماینده زردشتی شورای اسلامی یزد به استحضار می رساند که بدوا بلکه تحقیقا به نظر می رسد که دلیل فقهی این اقدام،  قاعده فقهی «نفی سبیل» می باشد.

سبیل در لغت به معنای راه و حجت است و از نظر فقهی مراد از نفی سبیل این است که خداوند متعال حکمی جعل نکرده است که در اثر آن برای کفار، برتری به مسلمانان را ثابت کند. و به عبارت دیگر قاعده نفی سبیل، قاعده ای است که هرگونه سلطه و حاکمیت کفار( غیرمسلمانان) بر مسلمانان را در هر زمینه ای از جمله سیاسی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی ، نظامی جایز نمی شمارد‌.

مستندات قاعده:

۱- کتاب خدا ( قرآن):

از مهمترین مستندات این قاعده فقهی آیه ۱۴۱ سوره نساء است.

…وَلَن یَجعَلَ ٱللّهُ لِلکافِرینَ عَلَی ٱلْمُؤمِنِینَ سَبِیلاَ.

خداوند هرگز راهی برای سلطه کفار بر مسلمانان قرار نداده است. (خدا هرگز به زیان مومنان ،برای کافران راه سلطه قرار نداده است). « سوره نساء، آیه ۱۴۱»

مستفاد از آیه این است که اراده تکوینی و تشریعی الهی بر این قرار گرفته است که راه نفوذ و سلطه کافران بر مسلمانان، در هر شکل و مصداقی مسدود است.

نکته:

مفسر فرزانه  معاصردر کتاب  «تسنیم» می فرماید:

درمعنای این آیه چند احتمال می رود وبا توجه به این که کلمه « سبیلا» نکره در سیاق نفی است و معنای جامع (معنی عموم )را می رساند؛ می توان گفت آیه، بیشتر این وجوه را در بر می گیرد. آنگاه پس از ذکر سه وجه ،در وجه چهارم  آیه می گوید:

«چنانکه کافر در آخرت راه سلطه بر مؤمن ندارد، در دنیا هم برای آنها سلطه سیاسی و نظامی نیست. گفتنی است که فقهاء با استدلال به همین آیه، انعقاد هرگونه پیمان سیاسی، اقتصادی، فرهنگی ونظامی را که سبب سلطه کافران بر مسلمانان گردد، نامشروع می دانند.»[۱]

موارد تطبیق قاعده:

ممنوعیت واگذاری مسئولیت های کلیدی به کفار؛ ازاین جمله می توان از مدیریت مراکز فرهنگی، تربیتی، مالی که واگذاری آن به کفار ممنوع است، زیراا ارتباط پیوسته دانشجویان،  و معلمان با افراد کافر،سبب برتری و نفوذ تدریجی آنان بر مسلمانان خواهد شد.

۲- سنت:

الاسلام یَعلو ولایُعلی علیه…

اسلام برتر است و چیزی برآن برتری نمی گیرد.

سندیت حدیث:

به گفته  آیه الله بجنوردی(ره) در قواعد الفقهیه این خبر مشهور و معروف از حیث سند به جهت اشتهار بین فقهاء و عمل آنان به این روایت «موثوق الصدور» می باشد.[۲]

دلالت حدیث:

در این روایت مراد از اسلام، مسلمانان و متدینین به این آئین است و روایت در صدد جعل یک حکم شرعی است، نه خبر دادن از یک امر تکوینی؛ پس مفاد این حدیث این است که در اموری که کفاربا مسلمانان ارتباط پیدا می کنتد، حکم آن به نفع مسلمانان جعل شده است.[۳]

۳-اجماع

سومین دلیل اجماع محصل قطعی است براین که در اسلام، حکمی که سبب سلطه کافر بر مسلمان شود، جعل نشده است،بلکه در جعل  تمامی احکام در اسلام، برتری مسلمانان رعایت شده است.

آیه الله سید بجنوردی در قواعدالفقهیه خود می فرماید:

علی أنه لیس هناک حکم مجعول فی الاسلام یکون موجبا لتسلط الکافر علی المسلم، بل جمیع الاحکام المجعوله له فیه روعی فیها علو المسلمین علی غیرهم.

۴- عقل:

بی شک عقل در مقایسه آموزه های اسلام با دیگر مکاتب آسمانی، بر شرافت و جامعبت و برتری اسلام بر دیگر ادیان آسمانی حکم می کند.

جمع بندی:

در استناد نظر فقهای محترم شورای نگهبان به این دلیل فقهی از حیث کبروی ، هیچ مشکل و ایرادی به چشم نمی خورد، نهایت امر در صدق مورد،اخیر یعنی حضور نماینده زردشتی شورای اسلامی یزد به عنوان مصداق سلطه نامسلمانان، مناقشه متصور است، به عبارت دیگر می توان گفت که این نزاع از نوع نزاع و مناقشه صغروی است. و یحتمل که این مشکل در مجمع مصلحت نطام مورد امعان نظرارباب معرفت  قرار گرفته و به صورت صواب حل و فصل گردد.

 

×××

ضمیمه

«کافر» در فقه به چه معناست؟

۱- کافر، اسم فاعل از مصدر « کفر» است.

راغب در مفردات گوید: کفر در لغت به معنی پوشاندن شیء است. شب را کافر گوئیم که اشخاص را می پوشاند و زارع را کافر گوئیم که تخم( بذر) را در زمین می پوشاند.

کفر نعمت، پوشاندن آن است با ترک شکر، بزرگترین کفر، انکار وحدانیت خدا یا دین یا نبوت است.

علامه طبرسی دررمجمع البیان فرموده: کفر در شریعت عبارت است از انکار آنچه خدل معرفت آن را واجب کرده است از قبیل وحدانیت و عدل خدا و معرفت پیغمبرش[حضرت محمد رسول الله (ص)] و آنچه پیغمبر آورده از ارکان دین ، هرکه یکی از این ها را انکار کند، کافر است.[۴]

در کلام و فقه اسلام( بنا به قول شیعه و سنی) هرکسی که یگانگی خداو نبوت پیامبران از جمله پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) و معاد را قبول نداشته و انکار کند، کافر شمرده می شود.

۲- کافر از منظر قرآن کریم و درفقه سیاسی اسلام  به دو دسته حربی و معاهد تقسیم می شوند.

الف:کافر معاهد( ذمّی) ؛

به آن دسته ازپیروان شرایع

آسمانی یا صاحبان کتاب آسمانی  (اهل کتاب) گفته می شود که

حاکمیت اسلام را در سرزمین مسلمین پذیرفته و به آن وفادارند.

این ها جان ومال وامنیت شان محفوظ و از آزادی عبادت در معابد  خود برخوردارند

ب: کافر حربی

آن دسته از کفاری که با نظام اسلامی در ستیزند و در مقام نابودی اسلام و مسلمین می باشند.  بدیهی است که با این دسته از کفار معامله متقابل می گردد.

۳- استناد به آیه شریفه «إنّ الذین آمنوا والذین هادوا والنصاری و الصّابئین من آمن بالله و الیوم الآخر و عمل صالحا…» آیه ۶۲ سوره بقره برای  پلورالیسم دینی،  سخنی ناتمام و ادعایی فاقد پشتوانه است.

آیه الله جوادی آملی می فرماید:

مقصودآیه این نیست که انتخاب هر دینی آزاد و در نتیجه هرکس هر دینی را پذیرفت در قیامت اهل نجات است؛ زیرا درسراسر اسلام قرآن کربم، خدای سبحان، ثاحبان ادیان دیگر را به اسلام دعوت می کند،و اهل کتابی را که به حق، اهل کتاب نیستند ( وگرنه طبق بشارت های تورات و انجیل نسبت به رسول گرامی[اسلام](ص) اسلام می آوردند)، اهل جهنم می داند.

و من یبتغ غیر الإسلام دینا فلن یقبل منه، هرکس دینی غیر از اسلام برای خود انتخاب کند، پذیرفته نخواهد شد ‌«سوره آل عمران، آیه۸۵»

آن ٱلذین کفروا من اهل الکتاب و المشرکین فی نار جهنم خالدین فیها أولئِکَ هُم شرٱلبریّه ؛ کافران از اهل کتاب و مشرکان در دوزخ اند. « سوره بیّنه، آیه ۶».[۵]

همان گونه که ملاحظه می فرمائید  در این آیه شریفه کافر اعم از مشرک است و به عبارتی کافر شامل کافر مشرک و کافر کتابی می شود.

۴- تعریف امام خمینی از کافر:

حضرت امام راحل در مساله ۱۰۶ رساله عملیه خویش می فرمایند:

کافر،[۱] یعنی کسی که منکر خداست،

[۲] یا برای خدا شریک قرار می دهد

[۳]یا پیغمبری حضرت خاتم الأنبیاء محمدبن عبدالله صلی الله علیه و آله وسلم را قبول ندارد، نجس است و همچنین است اگر در یکی از اینها شک داشته باشدو..‌.

سوالی که مطرح است آیا امروزه  زردشتی ها، یهودی ها و مسیحی ها ، به خاتمیت و‌کمتر از آن به پیامبری حضرت محمد(ص) ایمان و اعتقاد دارند ؟

جواب سؤال از این دو فرض خارج نیست؛ یا ایمان دارند، پس مسلمانند و دیگر زردشتی، یهودی و مسیحی نیستند! و یا ایمان واعتقاد ندارند ( که واقعیت هم همین است) پس طبق ضابطه فوق الذکر از تعریف امام(ره) کافر شمرده می شوند. البته به عنوان اهل کتاب، حقوق مادی و معنوی آنان برابر قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور محفوظ و محترم است.[۶]

ـــــــــــــــــــ

پی نوشت ها:

[۱] . تفسیر تسنیم، آیه الله جوادی آملی، ج۲۱، ص۱۸۲.

[۲] . القواعد الفقهیه، سید محمدحسن بجنوردی، ج۱، ص۱۹۰.

[۳] . حسن رضایی، قاعده نفی سبیل.

[۴] . سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج۶، ص۱۲۲.

[۵] . آیه الله جوادی آملی، تسنیم، ج۵، ص ۳۹.

[۶] . امام خمینی ، رساله توضیح المسائل، ص۱۵-۱۴.

ارسال دیدگاه

enemad-logo