مقام معظم رهبری: در طول تاریخ، رنگ های گوناگون بر سیاست این کشور پهناور سایه افکند؛ اما رنگ ثابت مردم گیلان، رنگ ایمان بود.
پنج شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ - Thursday 28 Mar 2024
محتوا
نقدی بر کتاب فرهنگنامه علمای مجاهد گیلان

نقدی بر کتاب فرهنگنامه علمای مجاهد گیلان

رنگ ایمان در سالگرد انتشار جلد اول کتاب فرهنگنامه علمای مجاهد، اقدام به انتشار نقدی بر این کتاب که در یکی از مجلات گیلان منتشر شده بود می نماید تا ضمن ارج نهادن بر نظرات نویسنده محترم به رواج نقدنامه نویسی تاکید کند. باشد که مورد استفاده مخاطبین قرار گیرد.

شنبه 24 اکتبر 2020 - 19:00

اشاره: متن زیر، نقدی است بر کتاب فرهنگنامه علمای مجاهد گیلان که به قلم جناب آقای رسول سعیدی زاده در ماهنامه ره آورد گیل، شماره ۸۴و۸۵، فروردین و اردیبهشت ۹۸ در صفحات ۹۹ تا ۱۰۴ منتشر شده است.

رنگ ایمان ضمن تشکر از ایشان در نگارش این نقد بر کتاب فرهنگنامه علمای مجاهد گیلان و با اینکه بسیاری از مطالب منعکس شده در این نقد را دارای پاسخ و نظر و برخی را نادرست می داند ولی به پاس ارج نهادن بر نظرات نویسنده محترم و رواج نقدنامه نویسی، متن زیر را بدون کم و کاست در سالگرد انتشار جلد اول کتاب فرهنگنامه علمای مجاهد، منتشر می کند.

گفتنی است، چاپ اول این کتاب، مورد استقبال زیاد مخاطبان محترم، به ویژه طلاب و فضلای گیلانی در قم و استان گیلان قرار گرفت و در بازار، نایاب شد

 

گامی اولیه در معرفی علمای مجاهد گیلان

رسول سعیدی زاده

فرهنگ نامه علمای مجاهد گیلان (از مشروطه تا انقلاب اسلامی)

چاپ اول: پاییز ۱۳۹۶ خورشیدی. قم

مولفان: میثم عبداللهی و محمد عبداللهی

ناشر مؤلف

 

مقدمه:

نوشتن زندگی نامه ی علمای دینی شیعه که در ذیل علم تاریخ قرار دارد، دارای سابقه کافی است. در دوره معاصر می توان به کتاب های طبقات اعلام الشیعه تألیف محمدمحسن تهرانی معروف به آقا بزرگ تهرانی در یازده جلد و کتاب گنجینه دانشمندان تألیف شیخ محمد شریف رازی اشاره کرد. درباره عالمان دینی گیلان نیز تا به امروز، چندی به صورت دایره المعارفی نوشته شده است. تاریخ علماء و شعرای گیلان تألیف حسن شمس گیلانی، نام ها و نامدارهای گیلان نوشته جهانگیر سرتیپ پور و دانشوران و دولتمردان گیل و دیلم تألیف صادق احسان بخش از جمله منابعی است که زندگی نامه عالمان و فضلای دینی در آنها آورده شد.

ارائه زندگی نامه ی مختصر تحقیقی و تحلیلی عالمان دینی در قالب کتاب های دایره المعارفی و مقالات نیز از سالیان گذشته شروع شده و هنوز هم ادامه دارد. مجموعه گلشن ابرار در نه جلد، ستارگان حرم در ۲۴ جلد از آن جمله است. محمدتقی (بهمن) ادهم نژاد لنگرودی از جمله نویسندگان جدید گیلانی است که در کتاب های دایره المعارفی و همچنین مجلات درباره معرفی مشاهیر روحانیت گیلان مقاله می نویسد. میثم عبداللهی و محمد عبداللهی نیز از جمله افرادی هستند که درباره معرفی مشاهیر روحانیت گیلان مبنای زندگی نامه نویسی خود را بررسی و تحلیل اسناد و گزارش های کتبی و شفاهی قرار داده و آثار خود را در قالب کتاب و یا مقاله منتشره در سایت اینترنتی رنگ ایمان ارائه می کنند.

مؤلفان قبل از چاپ کتاب فرهنگ نامه علمای مجاهد گیلان، کتاب آیت الله العظمی شهید حاج ملا محمد خمامی را در سال ۱۳۹۳ش. به چاپ رساندند و سپس با احساس توفیقی که چاپ آن در ایشان به وجود آمد، درصدد تألیف مجموعه ای دایره المعارفی درباره روحانیت مجاهد استان گیلان در چندین جلد بر آمدند. بنابراین، کتاب حاضر دومین کار مشترک برادران و یا بهتر بگوییم خانواده عبداللهی است که بر طبق پیش بینی قرار است در چهار جلد منتشر شود.

مؤلفان مدخل های این فرهنگ نامه بر اساس حجم فعالیت عبارت اند از: میثم عبداللهی (یازده مدخل)، محمد عبداللهی (چهار مدخل)، مقداد داداشی (یک مدخل) و محمدحسین روشن (یک مدخل). این کتاب زندگی نامه تحقیقی و تحلیلی هفده نفر از علمای مجاهد است. بعضی از مدخلها مثل مدخل میرزا کوچک جنگلی مفصل و در پنجاه صفحه بوده و بعضی دیگر مانند مدخل حاج آقا بزرگ رشتی مختصر و در هشت صفحه است.

چون قرار است مؤلفان با کمک عده ای از طلاب فاضل گیلانی مقیم قم سایر مدخل های علمای مجاهد گیلان را بنویسند و به چاپ برسانند، این نقد جهت بهبود روش آنان در نگارش جلدهای باقی مانده ی این اثر تقدیم می گردد.

 

ویژگی‌ها و نقاط قوت اثر:

  1. نگاه نقادانه مؤلفان به منابع موجود درباره تاریخ علمای مجاهد گیلان، همراه با توجه ویژه به اسناد و مدارک برجای مانده و آوردن تصاویر آنان در صفحات مربوط به شخصیت مورد نظر (صص ۲۴۲- ۲۴۴).
  2. اشاره به اشتباهات شرح احوال نویسانی مثل جهانگیر سرتیپ پور، ابراهیم فخرایی و دیگران از طریق جُست و جو در منابع و بررسی تطبیقی اسناد و مدارک در متن کتاب و پی نوشت های آن؛ مثل رشتی بودن ملا اسماعیل پدر شیخ حسن حسام الاسلام، تاریخ فوت حسام الاسلام و اینکه هادی جلوه نوه دختری حسام الاسلام نبوده است در ص ۱۱۹٫
  3. بیان شیرین سرگذشت افراد با استفاده از منابع و مراجع، همان گونه که در زندگی نامه آیه الله شیخ محمدباقر رسولی دیده می شود، ص ۱۷۸- ۱۷۹٫
  4. ملتزم ندانستن خود به روش بیوگرافی نویسی صرف در معرفی علمای مجاهد گیلان و تقدم و تأخر مواردی مثل آوردن آثار تألیفی در میانه شرح احوال.

نکات بایسته رعایت:

  • به طور متعارف در طرح های پژوهشی، به ویژه در طرح هایی که در سطح فرهنگ نامه، دانشنامه و دایره المعارف است، گروهی از اساتید دانشگاهی و یا حوزوی به عنوان ناظر و یا مشاور انتخاب می شوند. با اغماض از گروه اساتید، حداقل مشاورت علمی و فنی یک و یا دو نفر از اساتید در چنین طرح های حجیم لازم است، امام در هیچ جایی از این اثر نامی از مشاور و یا ناظر دیده نمی شود.

شور جوانی همان طوری که در برادران عبداللهی دیده می شود، در یک پژوهشگر اگر تحت هدایت قرار گیرد، آثار بابرکتی برجای خواهد گذاشت. توصیه می شود مولفان محترم از ایام جوانی خود استفاده دقیق برند و آثاری خلق کنند که باقیات صالحات باشد. البته موضوعات فراوانی درباره گیلان وجود دارد که کاری درباره آنان انجام نشده است. شرح احوال مشاهیر روحانیت شهرستان های استان گیلان مثل لاهیجان و فومن و …، تاریخ سیاست، تاریخ هنر در گیلان و بسیاری از موضوعات برجای مانده را می توان انتخاب و کار کرد.

  • مولفان در مقدمه ای که در اول کتاب آورده اند، باید با دقت و تفصیل شیوه تحقیق خود را ذکر می کردند.
  • نداشتن موضع بی طرفی که مهم ترین مشخصه یک پژوهشگر تاریخ است، در سراسر این اثر دیده می شود. مؤلفان در این کتاب سعی در تحمیل عقاید و نظرات خویش بر دیگران دارند، در صورتی که اولین ویژگی یک پژوهشگر تاریخ، داشتن موضع بی طرفی است. به عنوان مثال در صفحه ۳۲ پس از نام بردن از میرزا احمد عمارلویی داخل دو خط تیره وی را چنین معرفی می کنند: میرزا احمد عمارلویی – که در پوشش لباس روحانیت و شاگردی مرحوم آخوند خراسانی، اهداف سکولارها را دنبال می کرد- می نویسد…
  • ویرایش این اثر می توانست بهتر از صورت فعلی آن باشد. بر اساس آنچه در مقدمه آورده شده است، خانم دکتر عبداللهی همراه با خانم محسنی ویرایش املایی و ادبی برخی از مدخل ها – نه همه ی آن ها- را انجام داده اند، اما از آثار و شواهد چنین بر می آید که ویرایشگران این اثر دقت لازم را نداشته اند.

ویرایش املایی: واژه «علما» در همه جا به صورت «علماء» و کلمه «ضیا» به صورت «ضیاء» آورده شده و کلمه «عسکرخان» به صورت «عسگرخان» در (ص۱۲۱) آمده است. جمع بستن کلمات فارسی با الف و تا عربی مثل واژه «گزارشات» و همچنین آوردن نیم فاصله در تعدادی از واژه ها مثل «میرزاکوچک» به جای رعایت فاصله، و رعایت نکردن نیم فاصله در برخی دیگر از واژه ها؛ مثل واژه «ناامیدی» که به صورت «نا امیدی» آورده شده است.

  • تکرار کلمات و حتی مطالب: تکرار کلمات در یک پاراگراف و حتی در یک صفحه، مثل تکرار هفت باره کلمه «انحراف» و تکرار چهار باره کلمه «سکولار» در ص ۳۵۸، که تنها علت آن محدود بودن دایره لغات مؤلفان است و لذا توصیه می شود بیشتر از پیش مطالعه کنند.

تکرار مطالب مانند علت انتساب آیه الله سیدحسین به بحرالعلوم که یک بار در پاورقی ص ۲۴ و مرتبه دیگر در متن ص ۲۵ آورده شده است. از جهت دیگر، مطالب تعدادی از مدخل ها از جمله مدخل آقا میر بحرالعلوم رشتی تکراری است و قبلاً در کتاب آیت الله العظمی شهید حاج ملا محمد خمامی آمده است.

  • نگاه بدبینانه به سایر مؤلفان و آثار تألیفی درباره علمای مجاهد گیلان، همانند روشی که در کتاب آیت الله العظمی شهید حاج ملا محمد خمامی دیده می شود در سراسر این اثر وجود دارد.
  • برای معرفی و برجسته کردن فعالیت های مثبت روحانیان مجاهد، درباره ی دیگران از الفاظ و جملاتی که دارای بار منفی هستند، استفاده شده است. واژه هایی مثل: فتنه گر، مزدور، بهایی، بهائیت، فرصت طلب، آشوب طلب، آشوب طلبان، انحرافات، هتاکی، فاسد، نفوذی، دین ستیزی، افراط گری ها، مستبدین، خائنین، متاسفانه و … و همچنین واژه های مرکب و جملاتی مانند: افراد فاسد و آشوب آفرین، شخصیت های ناسالم، علاقه مند به سلطه انگلیس، جریانات انحرافی، افکار منحرف، مجیزگویی و تملق، فضای خفقانی، ایجاد التهاب در جامعه، فعالیت های آشوب آفرین و ضد دینی، مشروطه خواهان فاسد، شخصیت های سکولار، مشروطه خواهان سکولار، تندروترین مشروطه خواهان سکولار، عامل نفوذی متنفذین رشت مقیم تهران و … در لابلای اکثر صفحات این اثر دیده می شود که عقل حکم می کند در صورت عدم اثبات این کلمات در مورد افراد و اشخاص، باید از آوردن چنین کلماتی پرهیز شود.
  • عنوان انتخابی برای این اثر فرهنگ نامه علمای مجاهد گیلان است، در صورتی که مشاهیر غیر گیلانی هم در آن دیده می شود. ملا عبدالله مازندرانی بنابر مشهور از اهالی مازندران بود و ربطی به استان گیلان ندارد. اما قولی او را از اهالی طالش محله دیوشل شهرستان لنگرود می داند. با وجود فراوانی علمای مجاهد در گیلان، باید در انتخاب مدخل ملا عبدالله مازندرانی (ص ۳۱۳) دقت بیشتری مبذول می شد، نه اینکه به صرف یک قول، یک شخصیت دینی را در ردیف علمای مجاهد گیلان اضافه کرد. البته مدخل «نسیم شمال» (سید اشرف الدین حسینی قزوینی) نیز می توانست در ضمیمه جلد آخر این مجموعه فرهنگ نامه قرار گیرد.
  • طراحی جلد این اثر ابتدایی است و از طرح انتزاعی که امروزه در تصویرگری جلد کتاب ها کاربر دارد، خبری نیست. علاوه بر این، در انتخاب رنگ جلد کتاب نیز هیچ گونه روشنی و انبساطی دیده نمی شود؛ در صورتی که سرشت انسان همیشه با روشنی همراه بوده است، نه با تیرگی و مشکی بودن.

عدم رعایت اصول تحقیق

  • توجه نداشتن به منابع معتبر و در نتیجه تعارض برخی مطالب این اثر با پژوهش های دیگران:

الف ـ آیه الله شیخ محمد رشتی همراه با خانواده اش به نجف اشرف رفت و تا پایان عمرش در همان جا زیست. ص ۱۰۹٫ اما دیگران در این باره گفته اند: وی همراه با فرزندانش در رشت می زیستند. (گلشن ابرار، ج۱، ص ۳۸۴٫)

ب ـ مولف بعد از دیدن چند مرجع چنین نتیجه گرفته که زمان مرگ آیه الله محمدرضا حکیمی در ۲۱ ربیع الاول ۱۳۳۹ق. بوده است، ص ۱۴۵؛ در حالی که در منابع موثق گفته شده است که وی در سال ۱۳۳۸ق. به زیارت عتبات عالیات رفت و در همان سفر اجلش فرا رسید و در نجف اشرف درگذشت و پیکرش را آنجا به خاک سپردند. (فرزانگان رشت، ص ۱۲۰)

  • وجود تناقض:

الف ـ در شرح احوال میرزاکوچک در صفحات ۴۶- ۴۷ چنین نتیجه گیری شده است که وی ۲۳ سال تحصیل علوم دینی کرده و حداقل نیمی از این مدت را به تحصیل درس خارج فقه و اصول مشغول بوده است.

ب ـ در بعضی از منابع آورده شده است که سید عبدالوهاب صالح اکثر کتاب های خود را وقف کتابخانه عمومی شهر رشت کرده است (فرزانگان رشت، ص ۲۷۸) در صورتی که مولفان اثر حاضر می گویند: بخشی از کتابخانه ارزشمند سید عبدالوهاب صالح در جریان حمله روس ها از بین رفت و باقی در زمان تسلط انگلیسی ها بر رشت به تاراج رفت و دیگر هیچ کتاب و نسخه خطی ارزشمندی نماند، ص ۲۵۰- ۲۵۱٫

ج ـ آنچه درباره سرگذشت آیه الله شیخ مرتضی مدرس چهاردهی گفته شده، در تناقض آشکار با گفتار دیگران از جمله سخنان حجه الاسلام مرتضی رئوفی چهاردهی است. در کتاب های خاطرات معطر: سیری در زندگی نامه مرحوم حضرت آیت الله العظمی میرزا محمدعلی مدرس چهاردهی و همچنین کتاب گلشن ابرار، ج۷، ص۲۱۲، خلاف آنچه پژوهشگران آورده اند، دیده می شود. پژوهشگر محترم در پاورقی صفحه ۳۴۵ زندگی نامه نامناسبی از مرتضی مدرس چهاردهی آورده و در آنجا از کتاب خاطرات معطر حجه الاسلام رئوفی چهاردهی یادی نکرده است؛ اما سه صفحه بعد یعنی در صفحه ۳۴۸، از حجه الاسلام رئوفی چهاردهی و کتابش نام می برد و می گوید: در پایان آن اسنادی وجود دارد که بعضی برای اولین بار منتشر شده است.

  • در پاروقی ص۲۹۷ و ص۳۵۹ به دیگر کتاب مولفان یعنی کتاب آیت الله العظمی شهید حاج ملا محمد خمامی به طور مکرر ارجاع داده شده است که این کار موجب سستی اثر تحقیقی خواهد بود.
  • با توجه به تطبیق تاریخ های قمری به شمسی در اکثر صفحات کتاب، مولفان مرجع مورد استفاده تقویم تطبیقی تاریخ خود را در مقدمه معرفی نکرده اند. زیرا اکثر تاریخ های تطبیق شده با آنچه در تقویم تطبیقی تاریخ یک ابزار به آدرس ۱abzar.com دیده می شود، همخوانی ندارد.
  • دادن احتمالات بیهوده: مولفان درباره تولد حاج آقا بزرگ رشتی گفته اند: تاریخ تولد او در جایی ذکر نشده است، ولی با توجه به شواهدی حدس زده می شود که تولد وی در سال ۱۲۷۴ق./ ۱۲۳۶ش. باشد ص ۱۰۹٫
  • توجه نکردن به نقصی که در شجره سید عبدالوهاب صالح ضیابری (۱۲۵۶- ۱۳۱۷ش.) وجود دارد و نقل آن بدون ذکر مرجع.
  • حذف سهوی اسامی: برادران میرزا خلیل آیه الله میرزا محمدابراهیم رشتی و میرزا محمدمهدی شریعتمدار بودند، ص۱۸۵، و در ص۲۰۷ فرزند سید محمدعلی درست است.
  • در فهرست منابع آخر کتاب نیز شیوه مناسبی دیده نمی شود:

الف ـ کتاب نهج البلاغه که دارای شروح، ترجمه و چاپ های مختلف است، قبل از فهرست و در ردیف کتاب آسمانی قرآن کریم آورده شده است.

ب ـ ترتیب الفبایی در الف و آی با کلاه رعایت نشده و عناوین کتاب های این دو حرف به صورت درهم آورده شده است.

ج ـ فهرست کتب عربی جداگانه قرار گرفته است. در صورتی که چنین کاری حداقل در فرهنگ نامه ها متداول نیست.

ح ـ در فهرست منابع، لیستی از روزنامه ها به طور جداگانه آورده شده است، در حالی که چنین کاری ضرورت ندارد.

 

 

 

ارسال دیدگاه

enemad-logo