مقام معظم رهبری: در طول تاریخ، رنگ های گوناگون بر سیاست این کشور پهناور سایه افکند؛ اما رنگ ثابت مردم گیلان، رنگ ایمان بود.
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ - Friday 29 Mar 2024
محتوا
زندگینامه آیت الله سیدحسن بحرالعلوم رشتی

زندگینامه آیت الله سیدحسن بحرالعلوم رشتی

میثم عبدالهی
آیت الله سید حسن موسوی فرزند سیدحسین در ۱۲ خرداد ۱۲۶۸ ش در رشت متولد شد. از آنجا که از نواگان سیدمهدی بحرالعلوم بودند به «بحرالعلوم» معروف شدند. تحصیلاتش را ابتدا از مدرسه سپهسالار تهران شروع کرد و سپس به نجف اشرف نزد علمای رفت. پدرش «میرآقا» از علمای عصر مشروطه بود

شنبه 24 اکتبر 2015 - 11:54

میثم عبدالهی

آیت الله سید حسن موسوی فرزند سیدحسین در ۱۲ خرداد ۱۲۶۸ ش در رشت متولد شد. از آنجا که از نواگان سیدمهدی بحرالعلوم بودند به «بحرالعلوم» معروف شدند. تحصیلاتش را ابتدا از مدرسه سپهسالار تهران شروع کرد و سپس به نجف اشرف نزد علمای رفت. پدرش «میرآقا» از علمای عصر مشروطه بود که از طرف آیت الله ملامحمد خمامی به نمایندگی اولین دوره مجلس شورای ملی برگزیده شده بود. میرآقا به نمایندگی از آیت الله شیخ فضل الله نوری و آیت الله ملامحمد خمامی به نجف رفته بود تا با مراجع نجف گفتگو کند. در راه بازگشت به رشت سید حسن که نوجوانی بیش نبود همراه پدر و برادر بزرش بود. مشروطه خواهان غرب زده میرآقا را در قزوین به جرم مشروعه خواهی گرفتند و او را به همراه پسر بزرگش سید جواد به شهادت رساندند. در آن موقع سید حسن در جایی مخفی شده بود تا زنده بماند و در آینده مسئولیت های بزرگی را ایفا کند.

او بعد از مدتی به نجف بازگشت و به تحصیل ادامه داد تا اینکه مجتهدی مسلم شد و اجازه نامه های متعددی در اجتهاد گرفت. آیات آخوند خراسانی، اصفهانی و نایینی اصلی ترین اساتید وی در نجف بودند. چهار اجازه نامه از وی به جا مانده که به این ترتیب است: ۱- اجازه اجتهاد و نقل روایت از سوی آیت الله العظمی نائینی ۲- اجازه اجتهاد و نقل روایت از آیت الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی ۳- اجازه اجتهاد و نقل روایت از سوی آیت الله سیدحسین اشکوری ۴- اجازه امور حسبیه از سوی آیت الله سیدحسین بروجردی.

ایشان زمانی که به رشت بازگشت در این شهر ساکن شد و به امور دینی مردم می پرداخت. از آنجا که در مقابل رژیم روحیه ای کاملا پرخاشگر داشت، دائما تحت کنترل مامورین بود. در زمان اجرای طرح رضاشاه در مورد کشف حجاب به مخالفت با آن پرداخت که در حدود ۱۵ روز توقیف گردید. او در زمانی که روشنفکران غرب زده ای چون کسروی به مقابله فرهنگی با اسلام روی آورده بودند و از حمایت های رژیم استفاده می کردند دست به مقابله به مثل زد. آیت الله بحرالعلوم جمعیتی با نام «جمعیت نشر معارف گیلان» را تاسیس کرد که هدف آن تبلیغ اسلام، جذب جوانان و پاسخ گویی به شبهات بود حتی به تشویق وی کتابی با عنوان «پاسخ به پندارها» در رد آراء و افکار محمد خالصی نوشت.

او در مسجد گلشن رشت نماز می خواند و به کارهای اجتماعی نیز می پرداخت. آیت الله بحرالعلوم در کنار آیت الله ضیابری دو عالم بزرگ گیلان در سال های دهه ۴۰ و ۵۰ بودند.

بعد از اعلام لوایح ششگانه انقلاب سفید توسط شاه، علمای قم به رهبری امام خمینی به مخالفت پرداختند. آیت الله بحرالعلوم نیز در رشت مخالفت خود را با این لوایح اعلام کرد. او قصد داشت که مردم را هم به مبارزه بکشاند. در تاریخ ۱۱/۸/۴۱ با دعوت آیت الله ضیابری و بحرالعلوم و سید حبیب الله موسوی در حدود سه هزار نفر جلوی مسجد کاسه فروشان رشت جمع شدند و قطعنامه ای مبنی بر موارد زیر صادر می گردد:

 ۱-   دولت مکلف است به فرامین قرآن احترام بگذارد و عمل کند.

 ۲-   دولت مکلف است مواردی که خلاف نص صریح قانون است را حذف و در صورت تصویت در نظر مردم مسلمان از درجه اعتبار ساقط است.

 در سال ۱۳۴۱ وقتی که شاه اصول ششگانه انقلاب سفید را اعلام کرد او در کنار آیت الله بحرالعلوم از جدی ترین علمای گیلان بودند که به مخالفت با این مسئله پرداختند. آنها مردم را در مسجد کاسه فروشان گرد آوردند و و به سخنرانی پرداختند، از اقدامات شاه درباره انقلاب سفید انتقاد نمودند.

آیت الله بحرالعلوم و آیت الله ضیابری به همراه آیت الله مهدوی لاهیجانی رشت را به قصد تهران ترک کردند. عده زیادی از مردم رشت آنان را تا قزوین بدرقه کردند. در کرج مأموران رژیم آنها را دستگیر و به زندان قزل‌قلعه روانه ساختند.[۱]

امام خمینی که نگران حال آنها است نامه ای می نویسد و آنها از توی زندان جواب امام را می دهند. بعد از مدتی امام دستگیر می شود و علمایی که در زندان بودند نامه ای در مخالفت با دستگیری امام صادر می کنند. ۳۵ نفر از بزرگترین علمای شهرستانها پای این نامه را امضا کردند که اولین امضا متعلق به آیت الله بحرالعلوم و دومی متعلق به آیت الله ضیابری بود. زمانی هم که علمای زندانی شده خواستند نماینده ای برای مذاکره با شاه انتخاب کنند، این آیت الله بحرالعلوم بود که به نمایندگی علما انتخاب شد.

علمای زندانی شده، بعد از مدتی آزاد شدند ولی ممنوع المنبر شدند. آیت الله بحرالعلوم به کارهای خود ادامه می داد و ارتباط نزدیکی با امام خمینی داشت. امام خمینی نامه مهمی به آیت الله بحرالعلوم در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۲ نوشت و طی آن اهداف و راهکارهای مبارزه را تشریح کرد: «این جانب عازم هستم تا آنجا که ممکن است اقدام کنم و از هر چه پیشامد کند هراسى نکنم، تا بلکه تکلیف شرعى خود را ادا کرده باشم. اگر [در] شمال نشریه‏هایى به عنوان پشتیبانى از مقاصد اسلامى [منتشر] شود ظاهراً مؤثر است.»[۲] همزمان با نهضت امام خمینی در سال ۴۲، آیت الله بحرالعلوم به حمایت از امام پرداخت و هر جا که نیاز بود با علامیه یا حضور، حمایت خود را اعلام می کرد.

بعد از تبعید امام، از آنجا که رهبری مبارزات با آیت الله میلانی از مراجع مشهد بود، آیت الله بحرالعلوم بارها به مشهد می رفت و حمایت خود را اعلام می کرد. جالب است که ساواک رفت و آمدهای ایشان به مشهد را لحظه به لحظه گزارش کرده است و حتی از پولی که ایشان برای کمک به زلزله زدگان فردوس داده نیز فروگزار نکردند.

ساواک در سال ۱۳۵۴ در مورد وی می نویسد وی از علمای طراز اول رشت بوده و جز عده ای از مالکین سابق که به وی ارادت می ورزند وجهه عمومی خاص دیگری ندارد و از روحانیون مخالف و طراز اول اصلاحات ارضی بوده و اکثر تحریکات را باعث گردیده و روحانیون مخالف را برای حرکت به تهران آماده می کرد و در هنگام رفتن به ابزار مخالفت دستگیر و مدتی زندانی بوده و در حال حاضر مریض و در جائی رفت و آمد ندارد.

مرحوم آیت الله بحرالعلوم بعد از یک دوره مریضی در ۲۱ شهریور ۱۳۵۶ ش مصادف با ماه رمضان ۱۳۹۷ ق رحلت کردند و گیلان را عزادار نمودند. در جای جای کشور برای ایشان مراسماتی برگزار شد و سیل پیام های تسلیت از قم و نجف و مشهد، به رشت سرازیر شد. مزار این عالم مبارز در مشهد مقدس در صحن مطهر رضوی واقع است. 

————————————————

پاورقی ها

[۱] . روزشمار سایت ۱۵ خرداد

[۲] . صحیفه امام، ج‏۱، ص:۲۰۲

———————————————-

منابع:

آرشیو شخصی مرحوم آیت الله بحرالعلوم (که توسط پسرشان حجت الاسلام سیدمحمدتقی موسوی در اختیار رنگ ایمان قرار گرفت. با تشکر از ایشان)

جریانها و سازمانهای سیاسی مذهبی ایران، چاپ سوم، ص ۳۶۱٫

انقلاب اسلامی در گیلان به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۵-۷٫

صحیفه امام خمینی.

مجله آیین اسلام، ۲۵ اردیبهشت ۱۳۲۶، شماره ۱۵۹ ، ص ۱۵ و ۱۹٫

ارسال دیدگاه

enemad-logo