مقام معظم رهبری: در طول تاریخ، رنگ های گوناگون بر سیاست این کشور پهناور سایه افکند؛ اما رنگ ثابت مردم گیلان، رنگ ایمان بود.
پنج شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ - Thursday 28 Mar 2024
محتوا
مشروح کنگره گرامیداشت آیت الله ربانی املشی

مشروح کنگره گرامیداشت آیت الله ربانی املشی

گزارشی از گنگره گرامیداشت شهید آیت الله ربانی املشی و شهدای روحانی املش – تیر ۱۳۸۶ اشاره: شهرستان املش در تیرماه سال ۱۳۸۶ شاهد برگزاری کنگره بزرگداشت «شهدای روحانی و آیت الله ربانی املشی» با حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام جمعی از شخصیتهای علمی فرهنگی کشور مسئولان گیلان و اقشار […]

شنبه 5 مارس 2011 - 15:38

گزارشی از گنگره گرامیداشت شهید آیت الله ربانی املشی و شهدای روحانی املش تیر ۱۳۸۶

اشاره: شهرستان املش در تیرماه سال ۱۳۸۶ شاهد برگزاری کنگره بزرگداشت «شهدای روحانی و آیت الله ربانی املشی» با حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام جمعی از شخصیتهای علمی فرهنگی کشور مسئولان گیلان و اقشار مختلف مردم بود. دراین کنگره یک روزه یاد و خاطره شهدا گرامی داشته شد و بر لزوم پاسداری از آرمانها و راه امام و شهدا و اتحاد و یکپارچگی جامعه در مقابل دشمنان تاکید گردید. در کنگره شهدای املش آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آیت الله حاج شیخ حسن صانعی نماینده ولی فقیه در بنیاد ۱۵ خرداد و چند تن از مسئولان استان سخنرانی کردند و متن بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای برگزار کننده این کنگره قرائت شد که در آن از آیت الله ربانی املشی به عنوان یک روحانی پاک دامن و مبارز یاد گردیده است.

 

خلاصه: آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز در این کنگره با تجلیل از مقام شامخ شهیدان انقلاب اسلامی و آیت الله ربانی املشی شهدا را برنده واقعی تاریخ دانسته و شرایط ممتاز ایران اسلامی در دنیای امروز را مرهون ایثارگری و فداکاری شهیدان دانست. ایشان تهدید و ارعاب هر روزه دشمنان نظام و انقلاب را خاطر نشان ساخته و بر لزوم یکپارچگی و اتحاد جامعه و جلوگیری از اختلافات فکری و سیاسی که منجر به تشتت جامعه می گردد تاکید نمود.

آیت الله حاج شیخ حسن صانعی نماینده ولی فقیه در بنیاد ۱۵ خرداد نیز پیرامون مجاهدتها و فداکاری آیت الله املشی در جریان پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین نقش ستودنی ایشان در این دوران به اختصار سخن گفت.

در این کنگره آیت الله قربانی نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهرستان رشت و مهندس عبداللهی استاندار وقت گیلان هم سخنانی پیرامون ولایتمداری مردم گیلان و لزوم تداوم راه شهدا بیان داشتند.

 

مشروح: ذیلاَ متن سخنان رهبری در دیدار با اعضای کنگره، سخنان حضرات آیات هاشمی رفسنجانی حاج شیخ حسن صانعی و از نظر خوانندگان محترم می گذرد :

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با اعضای برگزاری کنگره بزرگداشت آیت الله ربانی املشی و شهدای روحانی املش» سخنانی بیان داشتند که این سخنان در مراسم افتتاحیه این کنگره قرائت شد. ذیلاً متن بیانات رهبر معظم انقلاب از نظرتان می گذرد:

مرحوم آقای ربانی املشی یک روحانی فاضل پاکدامن و مبارز بود. آشنایی ما با ایشان آشنایی دیرینی است در کربلا اول بار آشنا شدیم. در سال ۱۳۳۶ از همان وقت با اینکه ایشان خیلی جوان بودند متانت و سلامت ویژه در ایشان محسوس بود. من هم که قم آمدم معاشرت و مباحثه و درس مشترک با ایشان زیاد داشتیم. در آنجا هم همین ویژگی ها را در مرحوم آقای ربانی مشاهده کردیم. مردی صادق، سالم، متقی و غیور بود. در امر دین بسیار غیور بود. از اولین لحظات این نهضت ایشان به نهضت پیوست. ارتباطشان با درس امام، ارتباط عاطفی و روحی[بود] که با امام داشتند. ایشان را هم مثل بقیه جوانهای طلبه درس امام کشاند به این میدان.

بعد از اینکه انقلاب هم پیروز شد ایشان به صورت جدی وارد عرصه انقلاب شد و به همین دلیل مورد تهاجم عده ای قرار گرفت و همین که شما اشاره می کنید به شهادت ایشان به خاطر همان چیزهایی است که در آن وقت اتفاق افتاد و گفته شد. خدمت کردند حقیقتاً زحمت کشیدند و در طول مدت سالهای متمادی که با ایشان محشور بودیم چه آن وقتی که ما با ایشان در قم بودیم و چه آن وقتی که من مشهد بودم و ایشان در قم بود چه آن وقتی که هر دو در تهران بودیم صفا و صداقت و تقوی و جدیت چیز دیگری از ایشان مشاهده نکردیم. مرحوم پدرشان هم بسیار مرد نورانی و سالم و خوبی بودند. ایشان را هم من زیارت کرده بودم. البته آقای هاشمی ارتباطشان با اینها خیلی بیشتر بود. بارها املش رفته بودند. امیدواریم ان شاالله خداوند متعال روح ایشان را با اولیایش محشور کند درجات ایشان را عالی کند و شما را موفق کند. کاری هم که دارید می کنید کار بسیار بجا و به موقعی است. واقعاً جا داشت که از مرحوم آقای ربانی به طور ویژه یاد بشود. الحمدلله شما این کار را انجام دادید.

 

آیت الله هاشمی رفسنجانی در یادواره شهید آیت الله ربانی املشی و شهدای روحانی املش:

بسم الله الرحمن الرحیم ـ الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله. این برنامه شما مردم املش، برای بنده بسیار خاطره انگیز است در همین مدت کوتاهی که امروز اینجا بودیم کلی خاطرات مهم در دوران عمرمان را دوباره تجدید خاطره کردیم. خیلی متشکرم از شما مردم املش ستاد این کنگره شخص امام جمعه شما جناب آقای مظفری که یاد این برادر واقعی ما را برادر سیاسی راه خدا و برادری که همه دوران زندگیمان را از نوجوانی تا آخر عمر ایشان همراه بودیم و سایر شهدای روحانی شهرتان گرامی داشتید. من در این وقت کوتاهی که با شما صحبت می کنم به چند موضوع باید اشاره کنم و همه را فهرست وار عرض می کنم. یکی راجع به کل استان راجع به املش راجع به بیت آیت الله ربانی و راجع به شهدا به طور کلی و ایثارگران و فداکارانی که انقلاب به آنها خیلی بدهکار است و کمی هم از مسایل روز اگر آخر صحبت وقتی بود حرف می زنیم. قبل از همه از اظهارات برادرانمان که اینجا بنده را شرمنده کردند آیت الله صانعی، آیت الله قربانی، استاندار محترم، نماینده محترم شهرستان و امام جمعه محترم املش و مجری محترم مجموعاً صمیمانه تشکر می کنم.

صحبتهای اینها همه دارای نکته های مهم بود اگر عیبی داشت تمجید از من بود که من را شرمنده می کند. چون من خودم بهتر از همه می دانم که خیلی کوچکتر از این حرفایی که درباره من می فرمایند هستم. هیچ کس به اندازه خودم نمی داند که چقدر حقیرم. درمورد استان به طور کلی حقیقتا استان گیلان و مازندران و گلستان یعنی استانهای ساحل بحر خزر و شمال البرز خیلی عظیم اند اگر از استعداد این استانها استعداد ساحلی استعداد جنگلی استعداد کشاورزی استعداد ییلاقات و کوهستان آب زمین و هوا و موقعیت مهم توریستی و مهم تر از همه اینها مردم خوبش که همه تاریخ ایران تحت تاثیر این مردم بوده و امروز هم هست اگر بهره برداری درست بشود این سه استان مجموعا یقینا از مجموعه کشوری مثل ژاپن باید نیرومندتر مرفه تر و پیشرفته تر باشد. همه چیز در این سه استان بیشتر از ژاپن است. ما در دوران مسئولیتمان برنامه های بسیار مهم و دراز مدتی را داشتیم که متاسفانه خیلی ازآنها هنوز مانده و امیدوارم یک روزی نظام جمهوری اسلامی از این استعدادها بهتر استفاده بکند. من الان نمی توانم اینجا توضیح بدهم ولی عرض می کنم که عمق این استعدادها و عظمتشان بسیار بسیار ارزنده است و شما مردم گیلان بخصوص جوانها و نیروهایی که فعلا مسلح هستید به علوم روز باید برنامه ریزی کنید که منطقه خودتان را آن طوری که باید بسازید. در مورد املش اینجا نکات خوبی گفته شد. املشی ها تاریخ ساز بودند. از خیلی قدیم باید بگوییم. نمی شود از قطعه تاریخی آل بویه به سادگی گذشت آل بویه در تاریخ اسلام و ایران بزرگترین خدمت را به مکتب اهل بیت (ع ) کردند. توسعه مکتب اهل بیت (ع ) مرهون رشادتهای برادران آل بویه است. آنها از یک روستای کوچک در املش کوچک بیرون آمدند. چه مظالمی که بر شیعه در آن زمان می رفت و کسی یاری نمی کرد. اینها به شیعه قدرت دادند. در زمان آل بویه دولت فاطمی هم در مصر روی کارآمد و این دو قدرت شیعی توانستند مکتب اهل بیت (ع ) را پایدار کنند و ما حتما امروز اگر به عنوان مکتب اهل بیت (ع ) در ایران حکومت تشکیل دادیم و سیستم و نظام اسلام ناب را داریم تا حدود زیادی مرهون رشادتهای آل بویه هستیم که تاریخ باید این را بیشتر بگوید و شما خودتان علما و محققان باید این را باز کنید بیشتر روی آن کار بکنید. بعد حضور علوی ها در دیلمان که حقیقتا پایگاه بزرگ و در دوران معاصر ما شخصیت آیت الله حاج میرزا حبیب الله عظمت زیادی به منطقه داد. و ما در دوران مبارزه اینجا را نقطه امنی می دیدیم به خاطر وجود شخصیت آیت الله ابوالمکارم ربانی. ما در جاهای دیگر که ظاهر می شدیم قبل از اینکه سخنرانی بکنیم ما را دستگیر می کردند و بیرون می کردند. ولی اینجا که می آمدیم با محبت این مردم و با حمایت آقای ربانی یک ماه ماه مبارک رمضان را می توانستیم بمانیم و کسی متعرض ما نمی شد. حرفهای مهمی هم می زدیم. دو ماه رمضان من اینجا بودم. تقریبا همه خانواده های املشی را می شناسم. اکثر خانه ها ما افطاری یا سحری میهمان بوده ایم. با مردم عادی کاسب کشاورز و… آشنایی داشته ایم و رفت و آمد. آخرین باری که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به املش آمدم رفته بودم فردوس برای دیدار برادرم آیت الله ربانی که آنجا تبعید بود. در آن موقع پدر ایشان هم آمده بودند. پدر پیر به دیدن فرزند گرانقدر و اسیرش رفته بود. من اتومبیلی داشتم. خودم راننده بودم. از فردوس آیت الله ابوالمکارم ربانی را سوار کردم و آوردم املش. چند روزی در املش ماندند و با مردم تجدید میعاد کردیم و برگشتیم.

بعد از انقلاب هم یک بار به زیارت شما مردم آمدم که لابد یادتان هست. امروز شاهدیم که بزرگان استان ائمه بزرگوار جمعه و جماعات مدیران استان شخصیت های فرهنگی و مردم به احترام شهدایشان و به احترام این بزرگوار در این اجلاس شرکت کرده اند. البته تقدیر الهی برنامه را عوض کرد. قرار بود با مردم در فضای باز حرف بزنیم که باران (البته باران بهتر از صحبتهای ما بود و به نفع مردم است) جایگزین کرد رحمت خدا را با صحبتهایی که ما وقت شما را می گرفتیم. صحبتها متمرکز شد در اینجا و شنیدید صحبتهای آقایان را. در مورد شخص آیت الله ربانی عرض می کنم بنده از خیلی جوانی ام یعنی از سال ۱۳۲۸ قریب ۶۰ سال پیش که به قم آمدیم با ایشان آشنا شدیم. ایشان یک سال از من کوچکتر بود. تصادف ما چند نفر را به هم رساند. آیت الله حسن صانعی آیت الله ربانی و بنده و دو سه نفر دیگر یک گروه همراه طلبه و هم مباحثه بودیم. هنوز هم آن روزها برای ما خاطره انگیز است. آنها اکثرشان نیستند. ما دو نفر از آن جمع مانده ایم. خیلی چیزها از آن دوران هست که مهم ترین آن این است که دست تقدیر گروه چند نفری ما را با امام راحل آشنا کرد. ما مرید امام شدیم. عاشق امام شدیم. خیلی تلاش کردیم تا امام رساله بنویسند. ایشان رساله نمی نوشتند. زحمت زیادی کشیدیم. با گستاخی. باهمان گستاخی هایی که ما داشتیم خدمت امام. ایشان حاضر نبودند روزهای عید، عزا بنشینند و مردم بیایند خدمتشان. ما تقریبا به زور خانه ایشان را باز می کردیم و خودمان می رفتیم آنجا. آقای صانعی بیشتر از ما پذیرایی می کردیم از مردم و مردم می آمدند برای اینکه امام را بشناسند. امام منزوی بودند. امام مظلوم بودند. شکسته بودند ابهت امام را. هم رژیم پهلوی و هم بعضی از حسودانی که در قم بودند. تلاش کردیم. به هر حال با شروع مبارزات ما به آرزویمان رسیدیم و امام رهبری مبارزه را به عهده گرفتند و ما هم در خدمتشان کار کردیم. هرچه می توانستیم. آقای صانعی تاآخرین لحظه امام در کنار امام بود و حقیقتا پاسدار انقلاب بود.

ایشان فرمود با شکسته نفسی که ما مامور فلانی بودیم نه ایشان واقعا خودش از صمیم دل حافظ و مدافع نیروهای انقلاب که می شناخت بود آنجا اگر افرادی مرموزی می خواستند نفوذ بکنند و چیز دیگری عمل کنند فوری افشا می کرد. به ما اطلاع می داد و ما وارد می شدیم و مسایل را حل می کردیم. البته شخص امام هوشیارتر از ما بودند. مواظب بودند. حاج احمد آقا بیدار بودند و همه چیز را زیر نظر داشتند. ولی من نقش آقای صانعی را بزرگ می دانم و امروز هم خوشحالم که با هم آمدیم.

در جلسه فاتحه آیت الله فاضل لنکرانی نشسته بودیم. من به ایشان گفتم من می خواهم بروم املش برای مجلس بزرگداشت آقای ربانی و روحانیون شهید. ایشان گفت من هم می آیم. سخت بود برای ایشان ولی آمد و خوب شد که با هم آمدیم. ما دو نفر زنده ایم اما آقای ربانی الان در میان ما نیستند و متاثر بودم وقتی به عکس ایشان نگاه می کردم. من با آقای ربانی صیغه اخوت خواندم ما برادر هستیم. صیغه برادری با هم خواندیم و سعی هم کردیم تا آخر عمر به وظیفه برادری عمل بکنیم و عمده برادری مان اخوت فی الله بود. در راه خدا پیمان برادری بسته بودیم. ایشان به عهدشان وفا کردند و رفتند. ما هم خدا کند که چند صباحی که زنده هستیم بتوانیم در همان راهی که با هم قرارداد بسته ایم بمانیم. خون شهدا را هم کلمه ای اشاره کنیم. ما اینجا برای همه شهدای شما هستیم. برای هر ۲۵۰ شهیدی که املش داده. به احترام همه آنها آمده ایم و اگر قرار بود بر سر مزار سخنرانی بکنم به خاطر این بود که یک سخنرانی برای مجموعه شهدای املش بکنیم شهدا و همه ایثارگران و جانبازان مفقودان اینها وارث و مالک حقیقی انقلاب هستند. اینها عزیزترین موجودیتشان که جانشان و سلامتی شان بوده در راه خدا داده اند. اما اینها همه چیزشان را داده اند. خانواده های اینها بسیار عظیم هستند و بخصوص که خانواده های شهدا به عهدشان وفا کردند. راه شهدایشان را حفظ کردند و امروز شادابی انقلاب متکی است به خانواده های شهدا و مزارهای شهدا در سراسر کشور هر روستای کوچکی که ما می رویم آنجا گلزار شهدا می بینیم. هر گلزار شهدایی یک پایگاه بزرگی مثل مسجد و مدرسه است که دارد نورافشانی می کند. به این وسعت. در هر خانه در هر محله در هر مدرسه در هر اداره در هر کارخانه در هر دانشگاه هر جا که حضور پیدا می کنیم نور شهدا هست و این نور می تابد الهام می دهد. برنده واقعی تاریخ همیشه شهدا هستند. خداوند این امتیاز را به آنها داده است و آنها با صلاحیت شخصی خودشان و جهادشان به این موقعیت رسیدند و امروز انقلاب اسلامی در شرایط ممتازی است و به خاطر همین فداکاریها ایثارها و جانبازی هایی که از این نیروهای ایثارگر انجام گرفته است. لشکر قدس شما مردم گیلان در دوران دفاع مقدس در جاهای سختی جهاد کرد. همین برادرمان جناب مهندس عبداللهی فرماندهی آن لشکر را داشت. می دانم بچه های گیلان چقدر مخلص بودند و چقدر آماده فداکاری بودند و امروز هم مدافع واقعی نظام و انقلاب هستند. امیدوارم که درآینده و در شرایط مناسب تری مردم گیلان و همه مردم کشورمان بتوانند این فداکاریهای را که در مبارزات و در دفاع مقدس و در دوران سازندگی با صبرشان کرده اند از خداوند اجرش را بگیرند و قطعا این اتفاق خواهد افتاد و شما مردم املش از دیرباز از پایه های حرکت انقلاب اسلامی بوده اید درحد خودتان. من نمی خواهم تعارفهای زیادی بکنم. نمی خواهم اغراق بکنم ولی واقعیت مطلب همین است که سهم داشتید در تاریخ اسلام و ایران و اکنون هم با بزرگانی که تقدیم انقلاب کرده اید باز صاحب حق هستید و منطقه تان منطقه مستعدی است. متاسفانه امروز چای که بهترین محصول این منطقه است. و من هیچ وقت فراموش نمی کنم ساعاتی را که در باغات چای گذرانده ام ـ متاسفانه امروز وضع چای که بهترین محصول این منطقه است (مناسب نیست ). فکر می کنم یکی از وظایف مهم نظام جمهوری اسلامی این است که این صنعت مهم چای را احیا کند. ما نباید چای مان از چای افریقا یا هندوستان یا سریلانکا یا جای دیگر بدتر باشد. قطعا می توانیم به همان خوبی چای داشته باشیم. ما می توانیم صادر کننده واقعی چای باشیم. ما می توانیم در این کشت و صنعت چای حرف بزرگی بزنیم. این از ویژگیهای منطقه شماست. خوشبختانه بخش برنج نسبتا فعال تر است و امیدواریم باز هم به حد خودش برسد اما اینجا استعدادهای خیلی بیش از اینهاست. این ارتفاعات دیلمان تمامی البرز وجب به وجبش امروز ارزشمند است جایی که هنوز باید به بعضی جاها با هلی کوپتر رفت. دسترسی نیست یا باید با قاطر و امثال اینها خودمان را به جاهایی برسانیم. منجمله همین روستای «گویه» که ما می خواستیم برویم ببینیم که شاید در این سفر نتوانیم برویم ببینیم. این مناطق در کنار دریا در کنار جنگل در کنار سبزه زارها و باز در کنار تهران و آن جایی که دارد با دود خفه می شود عرض کردم وجب به وجبش ارزش و سرمایه است و از اینها می شود برای برنامه های فراوان توریستی و ایرانگردی داخلی استفاده های فراوان برد و حتما اگر ما لایق نباشیم کسانی خواهند آمد و اینجا را به موقعیت خودش خواهد رساند. درباره شرایط روز کشورمان هم چند جمله ای عرض می کنم. متاسفانه دشمنانی که بارها از ابهت وعظمت انقلاب اسلامی شکست خورده اند و اعتراف به شکست کرده اند هم در انقلاب و هم در حرکتهای اول انقلاب و هم در دوران مقدس دفاع هم در دوران سازندگی که آنها فکر می کردند بعد از جنگ ایران از هم می پاشد به خاطر مشکلات ویرانیها و خرابی ها و فقر… و در هر مقطعی اینها شکست خورده اند دوباره دارند تهاجم می کنند به ما. تهدید می کنند ارعاب می کنند. صحبت از تحریم بیشتر می کنند. صحبت از حمله نظامی می کنند. صحبت از محاصره می کنند. صحبت از بازرسی کشتی ها در آبها می کنند. ولی ما در چنین شرایطی نیاز به اتحاد داریم. ما امروز نباید اجازه دهیم در محافل خاص درگیری ها و مخالفتها و اختلافات سلیقه ای اختلافات حتی فکری و سیاسی منجر به تشتت جامعه بشود.

ما باید جامعه مان را یکپارچه نگه داریم. ما باید جامعه را متحد در مقابل دشمنانی که با ایران به چشم یک لقمه لذیذ و به چشم یک شکار آسان نگاه می کردند ما باید در مقابل آنها صلابت انقلابی خودمان را حفظ بکنیم انقلاب را و اسلام را و ایران را و آثار شهدا و ایثارگانی که حقیقتا سرمایه گذاری کرده اند آنها را به نسلهای بعدی منتقل کنیم.

از حضور بزرگان اهل علم استان مخصوصا حضرت آیت الله رودباری که مزین کردند جلسه ما را صمیمانه تشکر می کنیم. والسلام علیکم و رحمت الله.

 

آیت الله حاج شیخ حسن صانعی:

بسم الله الرحمن الرحیم ـ رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی. احب الصالحین و لست منهم.

بودم آن روز من از طائفه دردکشان

که نه از تاک نشان بود و نه از تاک نشان

مجلس فوق العاده خوش سیرت و خوش صورتی است مزین به جمال روحانیون عزیز برای یک عالم مجاهد عزیزی که آنچه درست بود راجع به ایشان در صحتبهای مقام معظم رهبری شنیدیم و مورد قبول همه باید باشد.
من امر برادر بزرگ و روحانی و شریف و عزیز آیت الله هاشمی رفسنجانی را امتثال کردم و چند دقیقه صحبت می کنم.

شاید هیچ یک از شماها بیشتر و پیش تر از من با مرحوم آیت الله ربانی و بالاتر از آن آیت الله مجاهد نستوهی که «یک زبان خواهم به پهنای فلک تا بگویم شرح آن رشک ملک» و «الحاضریری مالایری الغایب» آشنا نباشید.
روزگار ارادت من به این دو برادر عزیز و بالاخص کسی که مقام بزرگی و همه جور عظمت برای من دارد یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی که شاید کمتر کسی به ابعاد وجودی آقای هاشمی و مقام علمی اش که در حد مظلومیت قرار گرفته واقف است.

مقام علمی آیت الله هاشمی رفسنجانی درحد مظلومیت قرار گرفته است. یعنی در دورانی که در حوزه علمیه قم تحصیل می کردیم در هر درسی ایشان شرکت می فرمود گل سرسبد آن درس بود. آنچه را استاد می گفت کانه دستگاه حافظه علینی است ازبای بسم الله تا تای تمت را به یادداشت همراه با زحمت و کوشش و سعی.

عرض کردم «یک زبان خواهم به پهنای فلک» تا ابعاد وجودی ایشان را تشریح کنم. وقت اجازه نمی دهد من ارادتم به آقای هاشمی و آقای ربانی را بیان کنم. عرض کردم من از دوران نوجوانی خداوند این خصلت را به من داد و چیز دیگری به من نداد و آن اینکه صالحین را بشناسم و دوست بدارم. من کمتر کسی است که صالح باشد و با او ارتباط پیدا نکرده باشم. در زندگی من شاید بسیار نادر باشد. اما نقطه درخشان که من دارم این است که صالحین را دوست دارم.

آقای هاشمی و آقای ربانی و مقام معظم رهبری اینها همه از دوستان نزدیک من هستند. یعنی در زمان نوجوانی من افتخار ارادت به اینها را داشتم. من آقای هاشمی رفسنجانی را آن طوری که هست می شناسم. ابعاد وجودی آقای هاشمی مکتوم است و چه بکنیم که ان شاالله خود ایشان به فکر باشند چون مقام فقاهت ایشان مثل سایر ابعاد ایشان درخشندگی یعنی ثبوتش هست و اثباتش پیدا بشود. من یک مسئله ای راجع به مرحوم آیت الله ربانی عرض می کنم و آن اینکه دوران انقلاب و قبل از انقلاب یعنی زمان آقای بروجردی آیت الله هاشمی و آقای ربانی و خود من با امام محشور بودیم حشر داشتیم. ما خدمت امام بیشتر از همه می رسیدیم و امام عنایت داشت و به این دو آقا مخصوصا آقای هاشمی را صحبت هایش را فصل الخطاب قبول داشت. من یادم هست یک موردی همه می آمدند خدمت امام. امام قبول نمی کردند. اما آقای هاشمی آمد امام راقانع کرد.

آن خصوصیتی که مال آقای ربانی است این است که دوران مبارزه را که طی کنید یک وقت دوران مبارزه صلاح در سکوت است یک وقت صلاح در قیام است یک وقت صلاح در مجاهدتهای دیگر است اما اختصاصا این مورد به آقای ربانی مربوط است که فوت یا شهادت مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی وضع مبارزات را عوض کرد و این همان لطف خفی بود که امام فرموده بود. بایدکسی این را برملا می کرد. آقای جعفری، آیت الله قربانی، سایر حضار، آیت الله هاشمی، روزی که انسان، فکرِ صحبت کردن برایش لرزه بر اندام می افتاد در فوت آیت الله حاج سید مصطفی خمینی این شعله را او شروع کرد. این مسئله مبارزه علیه دستگاه که نتیجه اش ۲۲ بهمن بود در روز فاتحه مرحوم حاج آقا مصطفی مرحوم ربانی با آن شهامت صلابت تقوایی که رهبری فرمودند این شروع کرد. پس: « من سن سنه حسنه فله اجر من عمل بها و من سن سنه سیئه فله وزرمن عمل بها ».

این حرکتی که به انقلاب و پیروزی انقلاب رسید جرقه اش را آقای ربانی املشی در روز فاتحه مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی زد.

آقای هاشمی هم که اعلا و اجل است از اینکه من چیزی بگویم. من یک شاگرد کوچک در تمام ابعاد هستم. ایشان با همه خصوصیات بدی من و خلق من و بدرفتاری من با کظم غیظ و باصبور بودن و با تحمل کردن مرا تحمل کرده اما من هم یک مامور خاص آقای هاشمی بودم در دفتر امام. این را هم خود آقای هاشمی فرمودند و هم رهبری. وقتی که عدم کفایت بنی صدر راآقای هاشمی گرفت به من تلفن کردند خیلی ها اصرار داشتند آن وقت به امام نگو. من گفتم این امتیاز مال آقای هاشمی است و باید همین حالا بروم و به امام بگویم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

 

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی ۰۴/۰۶/۱۳۸۶ صفحه شهرستان .

ارسال دیدگاه

  1. نویسنده دیدگاه:  ناشناس
    2017/05/22 - 13:53

    سلام و تشکر.برگزارکننده ی این کنگره ی عظیم چه کسی بود؟

    پاسخ
enemad-logo