مقام معظم رهبری: در طول تاریخ، رنگ های گوناگون بر سیاست این کشور پهناور سایه افکند؛ اما رنگ ثابت مردم گیلان، رنگ ایمان بود.
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ - Friday 29 Mar 2024
محتوا
سلطانی فر می خواهد وزارت ورزش را مانند برف گیلان اداره کند؟

سلطانی فر می خواهد وزارت ورزش را مانند برف گیلان اداره کند؟

محمدعلی رجا
آقای سلطانی فر! ای کاش به جای توجیه عملکرد ضعیف بعضی از مدیران که حاکی از بی تجربگی و ناکارآمدی آنان بود، و بعضاً به دلیل انتصاب بر اساس گرایشهای سیاسی است، واقعیات را با مردم با فرهنگ و صبور گیلان مطرح می کردید و با یک عذرخواهی ساده، رضایت آنان را جلب می کردید …

دوشنبه 31 اکتبر 2016 - 20:18

محمدعلی رجا

اشاره: مسعود سلطانی فر در شهریور ۱۳۸۰ با حکم موسوی لاری وزیر کشور دولت خاتمی، مسئولیت استانداری گیلان را بر عهده گرفت و تا آبان ۱۳۸۴ در راس امور اجرایی گیلان قرار داشت. او در تمام این مدت خانواده اش در تهران زندگی می کردند و خودش هم در خارج از کشور مشغول تحصیل بود و از این رو اکثرا در خارج از گیلان بود و به «استاندار پروازی» مشهور بود. او در ماجرای برف گیلان در سال ۱۳۸۳ در گیلان نبود و تمهیداتی هم برای برف تدارک ندید و بعد از چند روز که به گیلان آمد، اوضاع را نتوانست مدیریت کند، و روز به روز بر خسارت های برف افزوده شد و آن برف به یک فاجعه برای مردم گیلان تبدیل شد.

خبر اوضاع بحرانی گیلان در کشور پیچید و انتقادات فراوانی را به دولت خاتمی متوجه کرد و دولت خاتمی که خود را برای فعالیت های انتخاباتی برای دوره نهم ریاست جمهوری ـ در خرداد ۱۳۸۴ ـ آماده می کرد. سلطانی فر نیز به قدری فضای گیلان را بد مدیریت کرد که دولت خاتمی به صورت رسمی از مردم گیلان بابت افتضاحی که به وجود آمد، عذرخواهی کرد. عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات اعلام کرد: «دولت هنوز آمادگی لازم را برای مدیریت بحران ندارد! من صراحتاً و رسماً از سوی دولت به خاطر مشکلاتی که برای مردم پس از بارش های اخیر ایجاد شد، معذرت خواهی و اعلام می کنم این ناکارآمدی ها به دلیل ضعف عملکردی برخی از دستگاه های دولتی بوده است!»[۱]

اما سلطانی فر نه تنها از مردم گیلان عذرخواهی نکرد بلکه خودش را مدیری شایسته و بزرگ معرفی می کرد که باید از او تقدیر هم بکنند و در گیلان هر کسی در هر جایی مانند صدا و سیما و رسانه ها، واقعیت را نشان می داد، سلطانی فر با او برخورد کرده بلکه او را عزل نموده یا توهین می کرد. عده ای از مطبوعات نیز که منافع مردم برای شان اهمیتی نداشت، به مجیزگویی برای سلطانی فر پرادختند تا بلکه مقداری از چهره منفی او در ذهن مردم گیلان را، به نحوی دیگر جلوه دهند.

دولت تدبیر و امید، که سلطانی فر را در سال ۱۳۹۲ به عنوان وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان معرفی کرده بود که به خاطر فعالیت هایش در فتنه ۸۸ در کنار مهدی کروبی و حزب اعتماد ملی، علیه اسلام و انقلاب اسلامی و نیز مدیریت ضعیفش، باعث شد تا نتواند از مجلس رای اعتماد بگیرد. اما رئیس جمهور به او حکم ریاست بر سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشکری را داد. به تازگی، دولت تدبیر و امید بار دیگر سلطانی فر را بار دیگر برای وزارت ورزش و جوانان به مجلس پیشنهاد داده است. 

سایت رنگ ایمان، مناسب دیده است تا نگاهی به مدیریت بحران سلطانی فر در برف ۱۳۸۳ در گیلان پرداخته و عملکرد او را مورد واکاوی قراردهیم. به همین خاطر یادداشت آقای محمدعلی رجا، کارشناس مدیریت شهری را که در کوران مشکلات گیلان، در برف ۱۳۸۳ نوشته شده، را برای شما منتشر کنیم.  

×××

.

با مطالعه انتقاد شدید استاندار گیلان از منتقدان مدیریت بحران برف اخیر، لازم دانستم به عنوان یک کارشناس مدیریت شهری و شهروند رشتی مطالبی را عنوان کنم هر چند که تاکنون بنا را بر سکوت در این باب گذاشته بودم اما مطالب عنوان شده توسط آقای استاندار بنده را وادار به بیان این مطالب نمود.

آقای استاندار! تلاش شبانه روزی جنابعالی و کلیه مدیران علی الخصوص امدادگرانی که از سایر استانها به استان گیلان اعزام شده بودند، بعد از بروز بحران بر کسی پوشیده نیست و قابل تقدیر و تشکر است. اما نکته قابل تأمل نگرش حضرتعالی و بعضی از مدیران شما در نحوه مدیریت آن و مبدل شدن این موهبت الهی به بحران بوده است، که امروز در رسانه ها از آن به عنوان «برف لرزه یا برفونامی» نام می برند. اینجا باید این موضوع را مورد ارزیابی قرار دهیم که چرا باید با چنین بحرانی روبه رو شویم. آیا اگر دستگاه های ذی ربط از ساعات اولیه بارش برف با آماده باش قبلی و به صورت منسجم و سازمان یافته حرکت می کردند بازهم با چنین بحرانی روبه رو می شدیم؟

برای اینکه ثابت کنم جنابعالی و همکارانتان بعد از گذشت سه روز از بارش برف، هنوز به عمق فاجعه در حال تکوین وقوف نداشتید، اجازه می خواهم اشاره ای داشته باشم به مصاحبه گفت وگوی تلفنی شما با شبکه سراسری اخبار ساعت ۱۴ روز پنجشنبه مورخ ۲۲ بهمن که از سیمای جمهوری اسلامی ایران به صورت زنده پخش شد، (در حالیکه کلیه خیابانهای شهررشت بجز قسمتی از میدان شهرداری و قسمتی از خیابان امام خمینی(ره) پوشیده از برف بوده و هیچ ماشینی قادر به تردد نبوده و آب و برق قسمتهای زیادی از شهر قطع بوده است) مبادرت به ارائه آمار غیرواقعی کردید که شهروندان در محاصره برف بیشتر از اینکه از عدم برف روبی خیابانها و معابر ناراحت باشند، از عادی جلوه دادن وضعیت عصبانی شدند. آیا به نظر جنابعالی اگر از ساعات اولیه بارش برف ماشین آلات شهرداری اعم از دستگاههای راه سازی و کامیونهای سنگین مسیرهای اصلی شهر را بازنگه می داشتند، بازهم با چنین بحرانی روبه رو می شدیم؟ و یا با بسیج کلیه امکانات و ماشین آلات سنگین راهداری مسیرهای ورودی شهر را پاکسازی می کردیم بحران برف تا این حد ما را زمینگیر می کرد؟
آقای استاندار! اگر مسیر خیابانهای شهرباز می بود و تردد وسیله نقلیه هرچند به کندی صورت می گرفت، کسبه می توانستند مغازه ها را باز کنند و مردم مایحتاج ضروری خود را از جمله پارو، بیل و… تهیه می کردند و مأموران اداره برق به شبکه توزیع خود دسترسی می داشتند و از قطعی های وسیع جلوگیری می کردند، و مردم از طریق هشدار مسئولان در رادیو و تلویزیون (که به دلیل قطعی برق از آن بی بهره بودند) متوجه خطری که آنان را تهدید می کرد می شدند، باز هم با این همه بحران روبه رو می شدیم؟
اگر مسیر جاده های ورودی شهر باز می بود و مردم می توانستند از شهرهای مجاور برای کمک به بستگان درمانده بشتابند بازهم حجم خسارات وارده نجومی می شد؟ اگر مسیر شهر صنعتی رشت که بخش وسیعی از جمعیت شاغل را در خود جا داده، مسدود نمی شد و روز چهارشنبه مورخ ۲۱ بهمن کارگران می توانستند به محل کار خود تردد کنند و مدیران صنایع با به کارگیری همین کارگران مبادرت به برف روبی کارخانه می کردند باز هم شاهد واژگون شدن این همه کارخانه و تأسیسات در شهر صنعتی می بودیم؟

ای کاش به جای واقع نگری به گزارشهای ضد و نقیض و واهی بعضی از مسئولین بسنده نمی کردیم و نیز به جای توجیه عملکرد ضعیف بعضی از مدیران که حاکی از بی تجربگی و ناکارآمد بودن آنان و بعضاً به دلیل انتصاب بر اساس گرایشهای سیاسی است، واقعیات را با مردم با فرهنگ و صبور گیلان مطرح می کردید و با یک عذرخواهی ساده، رضایت آنان را جلب می کردید.

آقای استاندار! از آنجا که جنابعالی در استانهای مختلف سوابق خدمتی دارید قطعاً به این نتیجه رسیده اید که برخورد مردم فهیم گیلان با سایر استانها متفاوت است اگر این مردم امروز صبور هستند و واکنش منفی نشان نمی دهند، قطعاً بی کفایتی و بی لیاقتی بعضی از مسئولان را در تاریخ به ثبت و ضبط خواهند رساند.

ان شاء الله که این موهبت الهی (که البته به دلیل سوءمدیریت برای ما تبدیل به بحران برف لرزه و برفونامی شده است) ما را به وضعیت مدیریت استان آگاه کرده باشد و من بعد در انتخاب و انتصاب مدیران به دور از گرایشهای سیاسی نگاهی هم به کارنامه عملکرد اجرایی آنان داشته باشیم و در این مرحله هم بعد از سپری کردن این بحران، بحرانی که ناشی از تخریب زیاد واحدهای صنعتی و تولیدی، موجب بیکاری شمار زیادی از کارگران در این ایام پایان سال شده است که ناخواسته در آینده معضلات اجتماعی و سیاسی را برای استان دربرخواهد داشت، بیاییم با واقع نگری و انعکاس حقایق تخریب های انجام شده و به دور از تنگ نظری و دیدگاه منطقه ای، مسئله را به صورت فرامنطقه ای قلمداد کنیم و با توجیه مسئولین کشوری و با اخذ اعتبارات متناسب با حجم تخریبهای ایجاد شده و با مکانیزم سهل الوصول استفاده از اعتبارات نسبت به بازسازی تخریبهای ناشی از آن اقدام نماییم.[۲]

——————————

پاورقی ها:

[۱] . «دولت آمادگی مدیریت بحران ناشی از حوادث طبیعی را ندارد»، روزنامه کیهان، س۶۳، ش۱۸۱۷۵، ۴اسفند۱۳۸۳، ص۱۴٫

[۲] . «برفونامی گیلان!»، محمدعلی رجا، روزنامه کیهان، س۶۳، ش۱۸۱۸۶، ۱۷اسفند۱۳۸۳، ص۱۱٫

.

ارسال دیدگاه

enemad-logo