ارتباط نهضت جنگل و انقلاب اسلامی
میثم عبدالهی
مانده بودم چه ربطی بین نهضت میرزا کوچکخان با انقلاب اسلامی وجود دارد. تا اینکه توی یکی از کتابهای شهیدمطهری خواندم که نهضتهای اسلامی که طی یکصد سال اخیر در ایران رخ داد، همهشان مقدمهای برای انقلاب اسلامی بود. چون تا انقلاب روحی در مردم شکل نگیرد، انقلاب اجتماعی رخ نخواهد داد.
میثم عبدالهی
سوالی که در بازخوانی نهضت میرزا کوچک خان مطرح می شود این است که چرا به نهضت جنگل می پردازیم؟ نهضت جنگل یک شکست تاریخی است که تمام شده و یادآوری آن چه فایده ای دارد؟ اما در جواب همین سوال باید گفت بررسی قیام جنگل و جنایتهایی که منجر به خاموش شدن این قیام شد، به سبب دیدگاههای مشترک این قیام با انقلاب اسلامی، سخت ضروری است، زیرا در این مرحله حساس از تاریخ پر نشیب و فراز امت مسلمان ایران و در گرماگرم این مبارزه بی سابقه علیه قدرتهای استکباری که دشمنان گوناگون در کمین انقلاب نشسته اند و با انقلاب اسلامی ایران در ستیزند، شناخت توطئه های دشمن و سوابق دامهای فریبی که در هر قدم گسترده است، برای نسل جوان از اهم مسائل است تا با تکیه بر تجربیات تلخ گذشته، مسئولیت سنگین خود را در پیشبرد انقلاب تاریخی ایران درک کنند و تمهیداتی را که به کار می روند تا انقلاب ایران از بزرگ ترین نیروی محرکه فکری خود، یعنی اسلام و روحانیت محروم گردد، بی اثر سازند و ماهیت توطئه هایی را که در گذشته سبب شد قیام جنگل به شکست انجامد، بشناسند و با آن شناخت و تجربیات، وظیفه خود را در قبال اسلام و انقلاب انجام دهند، زیرا پس از شکست ظاهری این قیام، مورخین وابسته به امپریالیزم غرب و شرق، هریک از دیدگاههای خود به تحریف شخصیت میرزا و حقیقت انقلاب جنگل پرداختند تا از این رهگذر روی خیانتها و دسیسه های خود پرده بکشند.
اما چه دلیلی بر هم سنخ و هم جنس بودن نهضت جنگل با انقلاب اسلامی وجود دارد؟ برای پاسخ گویی به این سوال شباهتهای نهضت جنگل با انقلاب اسلامی ایران اجمالاً طرح می گردد:
۱- رهبری هر دو نهضت به دست روحانیت بوده و خواستگاه این نهضت ها حوزه علمیه شیعه است. مویداتی که بر این مدعا وجود دارد به این شرح است:
الف- هسته اولیه نهضت جنگل و مغز متفکر و عقبه تئوریک آن هیئت اتحاد اسلام متشکل از عده ای از مجتهدین بزرگ گیلان.
ب- حمایت بی دریغ روحانیون بزرگ و اعضای هیئت اتحاد اسلام تهران از نهضت
ج- فتوای آیت الله شهید مدرس از نهضت جنگل
د- پایبندی شدید میرزا به معتقدات دینی و عدم کوچک ترین سازشی از سوی میرزا بر مبانی دینی.
ه- ادبیات طلبگی میرزا که در خطابات و نامه های میرزا به خوبی ظهور دارد. و تسلط میرزا به بعض قواعد اصولی (مثل قاعده نفی سبیل) و پاسخ گویی به شبهات کلامی و عقیدتی مخالفین.
و- خطابه های میرزا برای مجاهدان در جای جای جبهه های نبرد برای تقویت روحیه آنها
۲- این قیام ها با حمایت توده های مردم و مستضعفین از روحانیت و دین شکل گرفت.
۳- روشنفکران و کسانی که محو غرب و شرق بودند ادعا های زیادی در تشکیل این انقلابها داشته و دارند. ولی وقتی کارنامه این عده را نگاه می کنیم غیر از خیانت و تلاش برای نابودی این دو نهضت، چیزی از اینها نمی بینیم.
۴- اتحاد شرق و غرب در یک مسئله از امور بسیار نادر است. با این اوصاف شرق و غرب (انگلیس و روسیه) برای نابودی نهضت جنگل و انقلاب اسلامی با هم متحد شدند. سازش سیاسی اقتصادی شوروی سوسیالیستی و انگلستان امپریالیست از یک سو و انعقاد قرارداد منحوس ۱۹۲۱ م. از سوی دیگر، در انقلاب جنگل نقش شومی را ایفا کرد. کراسیس از سوی مقامات شوروی برای مذاکره به لندن می رود و دامنه این مذاکرات به انقلاب گیلان کشیده می شود. دیپلماسی انگلستان، سیاستی را تعقیب می کرد که لازمه آن پایان یافتن انقلاب گیلان بود. دولت شوروی که در مذاکرات فی مابین امتیازاتی را از انگلستان اخذ کرده بود، می بایست متقابلاً امتیازی به او می داد و آن جز توافق بر سر نابودی انقلاب جنگل چیز دیگری نبود.
۵- نهضت جنگل با پایگاه عقیدتی «نه شرقی نه غربی» شکل می گیرد. و تا پایان به خاطر اصرار بر روی همین عقیده مورد غضب دو ابر قدرت آن روز دنیا قرار می گیرد.
اما یکی از سوالاتی که ذهن بسیاری از پژوهشگران تاریخ معاصر را به خود مشغول کرده این است که چه ارتباطی میان «نهضت میرزا کوچکخان» با «انقلاب اسلامی» وجود دارد؟ استاد شهید مطهری در کتاب «آینده انقلاب اسلامی»[۱] چنین نگاشته اند که نهضتهای اسلامی که طی یک صد سال اخیر در ایران رخ داد، همهشان مقدمهای برای انقلاب اسلامی بود. چون تا انقلاب روحی در مردم شکل نگیرد، انقلاب اجتماعی رخ نخواهد داد. از زمان «سید جمالالدین اسدآبادی» به بعد نهضتهای اسلامی سبب تکامل انقلاب روحی مردم ایران شدند که در بهمن ۵۷ این تکامل به حدّ اعلای خود رسید و انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت. دلیل عمده اینکه این نهضتها در طی یکصد سال به شکست میانجامید نیز همین بود که ملت ایران تا آن انقلاب روحی که منجر به انقلاب اجتماعی شود فاصلهزیادی داشتند. یعنی یکی از علل شکست نهضت های چون مشروطه، میرزا کوچک خان، خیابانی، نهضت ملی نفت و حتی نهضت امام خمینی در سال ۴۲ را می توان عدم انقلاب روحی و اجتماعی در ایران دید. البته همه این نهضت ها یک قدم مردم مسلمان ایران را به انقلاب روحی نزدیک تر کردند تا اینکه در انقلاب اسلامی این تحول به اوج خود رسید. در نتیجه انقلاب اسلامی پیروز شد. نیز می توان گفت که بدون وجود این نهضت ها تحقق انقلاب اسلامی به تعویق می افتاد.
حالا اگر بخواهیم بدانیم منظور از انقلاب روحی چیست، شهید مطهری ارکان انقلاب روحی ملت ایران را دو چیز معرفی میکند:
۱ـ دمیدهشدن روح امر به معروف و جهاد در مقابل ظلم: رهبران اجتماعی مثل میرزا کوچکخان روح انکار و تهاجم و شورش در مقابل ظلمهای شوروی و انگلیس و استبداد قاجار و پهلوی را به جامعه تزریق میکردند. تزریق این روح اسلامی به ملت مسلمان سبب دگرگونی روحی بنیادی در جامعه ما شد.
مقام معظم رهبری میفرمایند: «میرزا کوچکخان هم با انگلیسیها جنگید، هم با روسها جنگید و هم با لشگر رضاخانی مبارزه کرد. با احساناللهخان و دیگران هم کنار نیامد.»[۲]
۲ـ دادن احساس شخصیت به ملت ایران: یعنی روح خودباختگی را از ملت ایران گرفت. خودباختگی یعنی باورکردن اینکه «من نمیتوانم» یک فرد اگر معتقد باشد که من چیزی نمیشوم، او دیگر چیزی نخواهد شد. اما اگر معتقد باشد که من چیزی خواهم شد، هر چه اعتماد به نفسش بیشتر باشد احتمال ترقی او بیشتر است. مقام معظم رهبری در همین راستا میفرمایند: «ما در دوران مبارزه خودمان هر وقت نام میرزا کوچکخان را به یاد میآوریم و شرح حال او را میخواندیم نیرو میگرفتیم. او از همت و اراده و شخصیت و هویت خود خرج کرد برای اینکه به یک نسل هویت و شخصیت و نیرو و اراده ببخشد. این بسیار ارزش دارد.»[۳]
از آنجا که مولفه های تکامل انقلاب روحی در نهضت اسلامی جنگل وجود دارد پس به طور قطع می توان گفت این نهضت مقدمه انقلاب اسلامی است.
در آخر سوالی که مطرح می شود اینکه الان وظیفه ما نسبت به میرزا کوچک خان چیست؟ رهبر معظم انقلاب در این زمینه می فرمایند: «امثال میرزا کوچکخان،تعدادی بودند که در غربت مبارزه کردند و در غربت هم مُردند. اما میبینید که امروز غریب نیستند. جریان تاریخ، جریان عجیبی است. نگذاشت و نخواهد گذاشت شیخفضلاللهها و میرزا کوچکخانها و خیابانیها و امثال اینها همچنان که غریب مُردند، غریب بمانند. دشمنان میخواهند این مفاخر را از دست جوان ایرانی بگیرند.»[۴]
________________
[۱] – آینده انقلاب اسلامی، استاد شهید مطهری ص۱۳۳
[۲] – بیانات مقام معظم رهبری، ۱۲/۲/۱۳۸۰، مصلی رشت
[۳] – همان
[۴] – همان
منبع: «ارتباط نهضت جنگل و انقلاب اسلامی»، میثم عبداللهی، هفته نامه پنجره، س۲، ش۷۱، شنبه ۱۳ آذر ۱۳۸۹، ص۵۸