مقام معظم رهبری: در طول تاریخ، رنگ های گوناگون بر سیاست این کشور پهناور سایه افکند؛ اما رنگ ثابت مردم گیلان، رنگ ایمان بود.
پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ - Thursday 25 Apr 2024
محتوا
شهید یدالله قلی پور؛ فرماندهی عارف

شهید یدالله قلی پور؛ فرماندهی عارف

یعقوب توکلی
یدالله قلی پور از فروردین ۱۳۶۰ به مدت یک سال فرماندهی سپاه رشت را به عهده داشت و با وجود داشتن سمت فرماندهی ، در امور نگهبانی ، آب دادن به باغچه ها ، نظافت محوطه؛ به جای نیروهای تحت امر نگهبانی می داد و از واکس زدن کفشهای آنها هم ابایی نداشت.

شنبه 25 فوریه 2017 - 04:00

دکتر یعقوب توکلی

یدالله قلی پور در سال ۱۳۳۱ در محله باقرآباد شهر رشت به دنیا آمد . به گفته مادرش از اوان کودکی فردی قانع و دلسوز بود و به منظور همدردی با اقشار فقیر جامعه از پوشیدن لباسهای نو در ایام عید امتناع می کرد . دوران دبستان و راهنمایی را در مدرسه رودکی رشت به پایان رساند و سپس در رشته بازرگانی در دبیرستان رضا جعفری رشت ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۵۳ موفق به اخذ دیپلم بازرگانی شد .
به گفته عبدالرضا – برادرش – یدالله به کتابهای ادبی و اشعار شعرایی همچون حافظ ، عطار و سعدی علاقه مند بود و به فوتبال نیز علاقه زیادی داشت . در طول دوران تحصیل به منظور کمک به معیشت خانواده در کفاشی و سلمانی کار می کرد . پدر ش در اثر حادثه ای زمینگیر شده بود و پس از شش سال زمینیگری از دنیا رفت . در سال ۱۳۵۴ به عضویت سپاه دانش درآمد و دوران سربازی را در سنندج گذراند . در این دوران توسط دوستانش با افکار و آرمانهای امام خمینی (ره) آشنا شد . این آشنایی او را به صف مبارزین با رژیم پهلوی کشاند . به گفته برادرش در ابتدای پیروزی انقلاب ، یدالله به خانواده های نیازمند و افرادی که شغل خود را در اثر وقوع انقلاب از دست داده بودند کمک می کرد . همچنین در دستگیری عناصر ساواک و استقرار آرامش در شهر و سرکوبی اشرار و عناصر منافقین نقش داشت . قلی پور در ۷ شهریور ۱۳۵۸ به سمت مسئول دفتر فرماندهی سپاه رشت منصوب شد .
با شروع جنگ به همراه برادرش فتح الله در اوایل مهرماه ۱۳۵۹ عازم جبهه شد . در همین سال ، برادرش فتح الله در مأموریتی به شهادت رسید و خود وی نیز از ناحیه ی دهان و فک به شدت مجروح شد . پس از بهبودی نسبی ، مدت کوتاهی در واحد پشتیبانی و تدارکات و پس از آن در اکیپ عملیاتی شهری مشغول بود .
از فروردین ۱۳۶۰ به مدت یک سال فرماندهی سپاه رشت را به عهده داشت . با وجود داشتن سمت فرماندهی ، در امور نگهبانی ، آب  دادن به باغچه ها ، نظافت محوطه و حتی تمیز کردن دستشویی ها به کمک دیگران می رفت ؛ به جای نیروهای تحت امر نگهبانی می داد و از واکس زدن کفشهای آنها هم ابایی نداشت . ساعت استراحت او بسیار کم بود و سحرگاهان را به نماز شب و راز و نیاز با خدا می گذراند . هیچگاه بین الطلوعین نمی خوابید و در این امور هیچ توجهی به ظواهر و قضاوتهای اطرافیان نداشت . تکیه کلامش الله اکبر بود و بسیار قرآن تلاوت می کرد . کم حرف می زد و پاسخ سؤالات را مختصر و مفید می داد . نسبت به غیبت کردن و سوءاستفاده از بیت المال بسیار حساس بود . اخلاق و رفتار نیکوی او باعث جذب همگان می شد تا آنجا که نقل است یکی از منافقان که دستگیر شده بود پس از برخورد با قلی پور ،‌مجذوب رفتار او شد و آرزو کرد که ای کاش می توانسته همیشه با او باشد .
در سال ۱۳۶۰ با همسر برادر شهیدش ، خانم ام البنین افشاری با مهریه یک سفر کربلا و ۵ سکه بهار آزادی ازدواج کرد و سرپرستی برادرزاده اش را که بسیار دوست می داشت ، به عهده گرفت . اولین ثمره ی ازدواج او دختری بود که در سال ۱۳۶۱ به دنیا آمد و او را معصومه نام نهادند .

فرقان-بین6.jpg (576×478)
قلی پور از فروردین سال ۱۳۶۱ به مدت هفت ماه مسئول اکیپ گشت شهری واحد اطلاعات و عملیات و مدتی نیز فرمانده سپاه کوچصفهان و لشت نشاء بود . در همین ایام هدف ترور نافرجام منافقین قرار گرفت . در یکی از روزهای این سال بود که ده نفر از زندانیان رشت را که توسط منافقین به آتش کشیده شده بود از میان آتش نجات داد . در اواخر سال ۱۳۶۱ بار دیگر عازم جبهه شد و به مدت شش ماه معاونت گروهان زرهی لشکر ۲۵ کربلا را به عهده گرفت و در عملیات محرم شرکت کرد .
پس از مدتی در لشکر قدس در گردان زرهی به سمت معاون فرمانده گردان منصوب شد و در این سمت به مدت هفت ماه در مریوان خدمت کرد . سپس در گردان روح الله مسئولیت گروهان ذوالفقار ۲ را پذیرفت و تا اسفند ۱۳۶۲در این سمت بود . در این تاریخ به سمت مسئول اکیپ شهری در واحد اطلاعات و عملیات سپاه گیلان منصوب شد و تا فروردین ۱۳۶۳ این سمت را به عهده داشت . سپس مسئول گروهان عملیاتی جنگل سپاه گیلان شد و تا تیر ماه ۱۳۶۳ در این سمت فعالیّت می کرد . از ۱ تیر ۱۳۶۳ در واحد بسیج در واحد آموزش و سازماندهی سپاه ناحیه ی گیلان فعالیّت خود را ادامه داد که تا ۱۹ شهریور همان سال ادامه داشت . در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۶۳ به عضویت بسیج درآمد و با عضویت در تیپ نبی اکرم عازم منطقه جنگی شد . در طرح تلفیق نیروهای ارتش و بسیج ، یدالله به همراه یکصدو پنجاه نفر از دوستان خود به پایگاه ارتش در باختران منتقل شد . در این پایگاه از قبول سمت فرماندهی امتناع ورزید و به همراهی گروهی به منطقه عملیاتی دارخوین مأمور شد و در واحد شناسایی به کار پرداخت . پس از جدا شدن از ارتش با حضور در تیپ نبی اکرم به جزیره مجنون منتقل شد و فرماندهی گروهان حمزه از گردان حنین را به عهده گرفت . او در عملیات والفجر ۹ در منطقه غرب کشور در منطقه سلیمانیه شرکت کرد و در همین عملیات به درجه رفیع شهادت رسید .


یدالله قلی پور پس از سی و شش ماه حضور در جبهه و چهل و هفت ماه خدمت در پشت جبهه در سن سی و چهار سالگی به شهادت رسید . بعد از هشت سال که استخوانهایش را به زادگاهش بازگرداند یک قطعه عکس امام خمینی که مشخصات خود را پشت آن نوشته بود و یک جلد قرآن جیبی همراه آن بود . پیکر قلی پور را در گلزار شهدای شهر رشت به خاک سپردند . از او دو فرزند دختر به یادگار مانده است .

.

.

منبع: فرهنگنامه جاودانه های تاریخ، دفتر دوم، زندگینامه فرماندهان شهید استان گیلان، دکتر یعقوب توکلی، شاهد، تهران، ۱۳۸۲، ص۱۵۳-۱۵۹، با تصرف.

عکس های اول و سوم از پایگاه اطّلاع رسانی ۳۰۰ شهید شهرستان شفت.

ارسال دیدگاه

enemad-logo