مقام معظم رهبری: در طول تاریخ، رنگ های گوناگون بر سیاست این کشور پهناور سایه افکند؛ اما رنگ ثابت مردم گیلان، رنگ ایمان بود.
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ - Friday 29 Mar 2024
محتوا
زندگینامه نابغه گیلانی، شهید باستانی شعار به مناسبت سالروز شهادت شهید باستانی شعار

زندگینامه نابغه گیلانی، شهید باستانی شعار

سردار شهید محمدرضا باستانی شعار از مغزهای متفکر در تولید ادوات و سلاح جنگی بود که در این راه به مقام بلند شهادت نائل آمد.

شنبه 18 ژوئن 2016 - 20:13

شهید باستانی شعار (۶سردار رشید اسلام شهید محمد رضا باستانی شعار در دهم آبان ماه سال ۱۳۳۹ در خانواده ای متدین و مذهبی در «میان محله» شهرستان رشت دیده به جهان گشود. هوش و استعداد او در زمینه های مختلف از همان ابتدای کودکی با توجه به حالات او به خوبی مشهود بود، به نحوی که در جریان تحصیلات ابتدایی شاگردی ممتاز و بسیار منظم و با وقار به شمار می رفت.

محمد رضا دوران کودکی بسیار پر جنب و جوش را پشت سر نهاد. قدرت ابتکار فکری و عملی او آنچنان بود که مدام به فکر ساختن وسایل ابتکاری بود و در عین حال با وجود اینکه هنوز به سن تکلیف نرسیده بود مقید به انجام واجبات دینی بود و از همان دوران الفبای تقوا را در خانواده مذهبی و خداجویش آموخت. وی دوران دبستان و راهنمایی را با موفقیت پشت سر نهاد و وارد دبیرستان شد که پایان دوران دبیرستانش با شکل گیری جمهوری اسلامی یران مصادف بود.علاقه شدید او به اسلام و امام (ره)، شرکت در راهپیمایی ها و داشتن دوستان مذهبی و عاشق اسلام زمینه ای شد تا تحول جدیدی در زندگی او ایجاد شود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تاسیس بسیج به فرمان امام (ره) عضو فعال آنجا گردید و همزمان با تشکیل سپاه پاسداران در رشت به سبز جامگان سرخ راه حق و حقیقت پیوست و در واحد عملیات سپاه با تیم های گشت به همکاری پرداخت. روحیه قاطع و شجاعت مثال زدنی او باعث شد تا نقش موثری در رابطه با پاکسازی شهر و استان از عناصر ملحد و ضد انقلاب در سالهای ۶۰ تا ۶۲ داشته باشد و در این راه یکی از فعالان واحد عملیات سپاه رشت بود. با آن که وی از جثه ی نحیف و لاغری برخوردار بود اما بدون هیچ ترسی وارد معرکه های خطرناک شده و شهر را برای دشمنان قسم خورده نظام نا امن می ساخت .

اخلاص و یکرنگی از ویژگی های بارزش به شمار می رفت.در هر عملی که انجام می داد تنها رضای خدا را در نظر داشت .شجاعتش از تقوا و تعهدش سرچشمه می گرفت،تقوایی که از شروع ارتباطش با خدا کسب کرده بود.بسیار ساده و مهربان بود و در هر کار خیری پیش قدم بود. برای والدین،خصوصاً مادر احترام خاصی قایل بود و در کارهای منزل او را یاری می کرد.با کمال مهربانی و صمیمیت با اطرافیان رفتار می کرد.

کنجکاوی وی در مورد سلاح های جنگی روحیه ی خلاق و نیز ابتکارات او موجب شد که در زمینه ی سلاح های نظامی فعالیت قابل توجهی انجام دهد.به همین دلیل مسئولیت اسلحه خانه سپاه رشت به وی واگذار شد تا ضمن نگهداری و تعمیر سلاح،ابتکارات و فعالیت هایش را راحتر انجام دهد که به دلیل این گونه فعالیت ها به ناچار کمتر در جمع دیگران حضور می یافت .شهید باستانی شعار از جدیت و پشتکار بالایی برخوردار بود .وقتی خبر ابتکاراتش به سپاه تهران رسید از وی دعوت شد تا برای ساخت سلاح ها و تجهیزات به آنجا رفته تا با استفاده از امکانات بیشتر در امر اختراعات جدید به کشور کمک کند.

محمد رضا انسانی به تمام معنا متین ،ژرف اندیش و متدین بود.دارای جاذبه های معنوی بود . در سخت ترین شرایط برای حفظ ارزشهای انقلاب و استمرار اصول اسلامی و دین تلاش و ایثار می نمود .از پیروان راستین خط امام بود و برای این که کشتی انقلاب به ساحل پیروزی برسد در کنار کارهای نظامی به فعالیت های دینی و مذهبی می پرداخت.محمد رضا عاشق جبهه بود و همیشه اعلام آمادگی خود را برای حضور در جبهه مطرح می نمود اما مسئولین وقت سپاه موافقت نمی کردند چون وجودش در پشت جبهه بسیار مؤثر بود.اما با این حال محمد رضا پنج بار داوطلبانه عازم جبهه های حق علیه باطل شد و در این راه یک بار به شدت از ناحیه فک و صورت مجروح گردید که پس از بهبودی نسبی دوباره عازم جبهه ها شد .

شهید باستانی شعار زوائد معیشت را از زندگی خود حذف کرده بود و رنگ خدا گرفته بود .محمد رضا نیامده بود که بماند و گویا رسم همیشگی مردان مرد این است که زندگی دنیایی را زیبا تر از همیشه بدور افکند وبه سمت تنها مقصود و معبود خویش عروج نماید.وی در طول ۲۵ بهار زندگیش بیش از ده نوع از بدیع ترین سلاح های جهان را اختراع کردبه طوری که به او لقب «شمشیر ساز سپاه» داده شد.فرماندهان عالی رتبه نظامی او را یکی از بازوان پر توان نظام می دانستند اما شوق شهادت و شور جهاد و مبارزه آن چنان در وجود محمد رضا نقش بسته بود که سر انجام روح بلند و ملکوتی این کبوتر عاشق در ۲۹/۳/۶۵ به سمت عرش الهی پرواز نمود و او همانند مولا و اربابش حضرت اباعبدالله الحسین ((علیه السلام)) با لبانی تشنه وپیکری بی سر به سمت حضرت دوست شتافت وخبر شهادت این سردار بزرگ و مبتکر خلاق وقتی به برادر محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران رسید وی با چشمانی اشکبار و با گفتن جملات که «دست ما از ما جدا شد» و در فراق او گریست .جمله ای که مولا ابا عبدالله الحسین(ع) در فراق حضرت ابوالفضل العباس (ع)فرموده بود که با شهادت تو کمرم شکست.

پیکر پاک و مطهر این شهید والا مقام پس از اقامه نماز و سخنرانی توسط حضرت حجه الاسلام والمسلمین احسان بخش (نماینده ولی فقیه استان)بر دستان مردم شهید پرور استان تشییع و در گلزار شهدای رشت به خاک سپرده شد.

منبع: سایت http://8000ghahraman.ir

ارسال دیدگاه

enemad-logo