چه کنم که آقا؛ دو سال قاضی من تو دادگاهها بوده، و با حضور تروریسم از منافقین و چپ‌گرا ها در این استان، یک مورد حکم اعدام از گروهک‌ها را نداده است! که اگر شما ثابت کردید که داده است، آن آقایی که در سطح استان بود، من این دست راستم را به شما می‌دهم، دست چپم را به شما می‌دهم.
انجمن‌های اسلامی دهات را تحریک می‌کنند اگر فلان جوان آمد توی دهات، سخنرانی کرد، جلسه‌اش را به هم بزنید. مرد حسابی! این که، کلاه سر خودت می‌گذاری. این جوان که عشق سخنرانی ندارد. این را باید آن روز می‌کردی که ما ده هزار نفر آدم آمدیم درِ خانه‌ات، گفتیم: الله اکبر؛ برای نماز بیا. مصلحت ندیدی از خونه برای [ اقامه] نماز تشریف بیاوری!
چهلم آقا مصطفی خمینی، شروع انقلاب عمومی است. خوش خدمتی به ساواک در مجلس ترحیم شهید حاج آقا مصطفی؛ مجلس لاهیجان برگزار شد، مأمورین ساواک از گیلان، از رشت، نشسته‌اند. سخنرانی شد در حد این که یه آدم مؤمنی، یه آدم بازاری مسلمانی که یخورده هم، احکام بلد باشد، یه مقدار هم آدم متشرعی باشد، یه خورده بیشتر از اینها، از ایشون تجلیل شد!
نقدهای شهید کریمی به آقای قربانی: ما جمعیت را روز چهارم یا هفتم آبان ۱۳۵۷، در لاهیجان، بردیم درِ خانه یک آقایی، اوّل از او التماس کردیم برای سخنرانی، نیومد! بعد برای حفظ حریم ، بردیم درِ خانه، در خانه او، با این جمعیت ده، بیست هزار نفری که به صف نماز وحدت ایستاده بودند، فاصله‌اش ۶۰ متر بود. گفتیم با حفاظت بچه‌ها بیا پیشنماز شو؛ نیامد!