خاطره ای تلخ از واقعه کشف حجاب رضاخانی در گیلان

احمد اداره‌چی گیلانی
عمه ام در مسیر رفتن نزدیک سرای گلشن بازار رشت و بازرگانی های شوهر و برادرانش بود که پاسبانها راه بر او می بندند. گفتگو در می گیرد. بدو در می آویزند. شالش را با چاقو می برند. عمه ام گریه ناک یاری میخواهد…