برای نخستین بار منتشر شد؛ فیلم روایت کشف حجاب رضاخانی از زبان جانباز ۱۰۹ ساله گیلانی
آنها رفتند که مادر من را بزنند و من دستم را بردم سمت مادرم تا از او دفاع کنم که دستم را شکستند. همانجا خشک شدم. بعد از آن حتی لباسهایم را نمی توانستم بشورم.
آنها رفتند که مادر من را بزنند و من دستم را بردم سمت مادرم تا از او دفاع کنم که دستم را شکستند. همانجا خشک شدم. بعد از آن حتی لباسهایم را نمی توانستم بشورم.