به نام خدا
(استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم و اتوب الیه)
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (ع) خمینی را نگهدار
این اعجاز بزرگ قرن و دین پیروزی بی نظیر و این جمهوری اسلامی محتاج به حفظ و نگهبانی است (امام خمینی)
تا حال من مرده بودم و این لحظه آغاز جهاد است این احساس را در خود می بینیم که تازه دارم زندگی می کنم و این شهادت است که تولد دیگری بر من اهدا می کند چقدر خوب است که انسان شهادت را در راه خدا پذیرا باشد، ای پدر و مادر ارجمندم مرا حلال کنید چون در زندگی، فرزند خوبی برای شما نبودم با استقامت و صبر باشید و از انقلاب اسلامی دفاع کنید. مبادا روحیه خود را ببازید و ناراحت شوید چون ناراحتی شما ناراحتی من است. افتخار کنید که فرزندی در راه خدا تقدیم کرده اید. و ای برادر بزرگم تو در زندگی برای من خیلی خوبیها کرده ای. این برادر کوچک توست که برای اسلام جهاد کرده است و اما برادر کوچم راه خدا بهترین راه هاست پوینده و کوشنده این راه باش حرکت کن این انقلاب خون می خواهد و شما ای برادران و خواهران حزب اللهی رشت شما که امید این انقلاب هستید تنها راه نجات، اسلام و رهایی مستضعفین پیروزی نهایی پشتیبانی قاطع و بی دریغ خود را از خط امام با یک سازماندهی خوب [نشان دهید] و پشتیبان روحانیت مبارز باشید تا اسلام را به تمام جهانیان بشناسانید و نگذارید عده ای از خون شهیدان سوء استفاده برده و قدرت کذایی بگیرند و شما ای برادران و خواهران عزیزِ کتابخانه[۱] ، من کوچکتر از آنم که شما را هدایت کنم ولی خواهشم از شما این است که[از] غیبت و دروغ و حب دنیا و رذایل اخلاقی پرهیز کنید وقتی از اینها دوری کردید قوی می شوید و برای پیش برد و شناخت نفس قدرت می گیرید و اتکال به یک قدرت آن هم خدا پیدا می کنید. برادر عزیزم ابراهیم شعاعی امیدوارم با برادران و خواهران در پیش برد اسلام در کتابخانه هر چه قاطع تر پیشگام باشید و درباره خودم خیلی به شماها آزار رساندم مرا ببخشید حلالم کنید و انشاء الله شهادت در راه خدا وسیله ای برای رسیدن به ربَّم باشد
و در خاتمه از مردم حزب الله رشت طلب عفو و بخشش می نمایم و امیدوارم مرا ببخشید و نماز برای من را حاجی آقا امینیان بجا آورد.
و سلام من را به تمام دوستان و آشنایان برسانید.
والسلام
عبادالله عزت پژوه
۲۹/۱۲/۶۰
[۱] منظور کتابخانه ای است که در محله رازی به دست شهید عباد احداث شده بود.