شهید حسن جم‌راد به روایت فرزندش
شهید حسن جم‌راد در زمان کوتاه پدر بودنش به فرزندانش آموخت که از خودنمایی و استفاده از اشیای گرانبها بپرهیزند تا قلب مردم فقیر نشکند. لباس عید را در روز اول مدرسه پس از تعطیلات نپوشند تا کودکانی که خانواده‌هایشان قادر به خرید نیستند رنج نبرند و پیوسته مهربان و بخشنده باشند.
فاطمه جم‌راد
شهید در روزهای انقلاب، اعلامیه امام خمینی را به منزل می‌آورد و مطالعه می‌کرد، سخنرانی امام خمینی را می‌شنید و با خانواده پای سخنرانی و مواعظ ضبط شده روانشاد کافی می‌نشست. او در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد و برای خون‌دادن به مجروحین داوطلب می‌شد. شهید جم‌راد در زمان ورود امام خمینی به ایران، قصد داشت به تهران برود اما …
شهید حسن جم‌راد مشهور به جمشید جم‌راد در ۳ خرداد سال ۱۳۱۱ در محله چهلتن رشت در خانواده‌ای مهربان و بخشنده به دنیا آمد. پدرش محمدتقی و مادرش فاطمه نام داشتند.
او در جوانی در بازار مشغول به کار شد و با مدیریت باشگاه ورزشی‌اش جوانان را به خود جذب می‌کرد و آنان را به سوی نگرش انسانی و سلامت فکری هدایت می‌نمود.
شهید حسن جم‌راد معرفت و جوانمردی، بخشش، خوشرویی و دستگیری از فقرا را سرلوحه زندگی خویش قرار داد.
او طرفدار حق و انسانیت بود. به مردمش عشق می‌ورزید و تا حد امکان به آنها یاری می‌رساند. او یتیم و در راه مانده را به خانه می‌آورد و در خدمت سالار شهیدان امام حسین علیه السلام در مسجد صالح آباد رشت خدمت می‌نمود.
شهید حسن جم‌راد در سال ۱۳۴۲ ازدواج نمود و حاصل این ازدواج سه فرزند به نام‌های محمدرضا، علیرضا و فاطمه بودند.
وی در زمان کوتاه پدر بودنش به فرزندانش آموخت که از خودنمایی و استفاده از اشیای گرانبها بپرهیزند تا قلب مردم فقیر نشکند. لباس عید را در روز اول مدرسه پس از تعطیلات نپوشند تا کودکانی که خانواده‌هایشان قادر به خرید نیستند رنج نبرند و پیوسته مهربان و بخشنده باشند.
ابتدای گلزار شهدای رشت – به سمت مزار شهدای پیروزی انقلاب اسلامی
او در زمان انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ در محله پیرسرای رشت با خانواده‌اش زندگی می‌کرد و محل کارش باشگاه ورزشی در بازارچه سبزه میدان رشت بود که امروزه این بازارچه به نام شهید جمشید جم‌راد نامیده شده است.
ایشان در روزهای انقلاب، اعلامیه امام خمینی را به منزل می‌آورد و مطالعه می‌کرد، سخنرانی امام خمینی را می‌شنید و با خانواده پای سخنرانی و مواعظ ضبط شده روانشاد کافی می‌نشست. او در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد و برای خون‌دادن به مجروحین داوطلب می‌شد. شهید جم‌راد در زمان ورود امام خمینی به ایران، قصد داشت به تهران برود اما این خواسته‌اش به دلایلی میسر نشد.
او در روز تشییع جنازه شهید حمید ابراهیم‌نژاد، آرزوی شهادت در سر پروراند، به مقام شهید غبطه خورد و از جایگاهش محظوظ گشت.[۱] سرانجام حسن جم‌راد در ساعت ۴ بعد از ظهر روزی آفتابی ـ سه شنبه دهم بهمن ماه ۱۳۵۷ـ یعنی دو روز پیش از ورود امام خمینی، در یک درگیری مردمی با نیروی ژاندرمری نظام شاهنشاهی در رشت با شلیک گلوله از کلت کمری پلیس، به درجه شهادت نایل شد.
اما او به آرزویش رسیده بود. مراسم سوم شهید حسن جم‌راد و هفتم شهید حمید ابراهیم‌نژاد مصادف هم شدند.
جمعیت عظیمی از مردم در مراسمش شرکت کردند و او را پاس داشتند.
هنوز طنین صدای “جمشید جان، شهادتت مبارک” در بهمن‌های سرد می‌پیچد و مردم پیرسرا و بازارچه سبزه‌میدان رشت تا همیشه لبخند و مهربانی‌اش را به یاد دارند.
و هیچوقت فراموش نمی‌کنند که شهید منتظر نمی‌ماند تا کسی به او سلام بگوید. به طرف مردمش می‌دوید و با عشق به آنها لبخند می‌زد، سلام می‌گفت و گره از کارشان باز می‌کرد.
در زمان انقلاب اسلامی پیکر شهدا به خانواده‌هایشان تحویل داده نمی‌شد و اجساد مطهرشان پس از درگیری به صورت پراکنده و نامنظم در قبرستان تازه‌آباد رشت به خاک سپرده می‌شد. بر همین منوال، چهارشنبه یازدهم بهمن ۱۳۵۷ پیکر شهید حسن جم‌راد در گورستان تازه آباد رشت روبروی مسجد گورستان تدفین شد و مردم سرو سینه کوبان او را به خاک سپردند.
مزار شهدای پیروزی انقلاب اسلامی- اولین قبر از راست مزار شهید جم راد
راز شهدای ما انسانیت‌شان و عشق و اخلاص‌شان به خدا، مردم و سرزمین‌شان بود.
روحشان شاد.
[۱] . شهید حمیدرضا ابراهیم‌نژاد فرزند احمد متولد ۶/۲/۱۳۳۶ در تاریخ ۷/۱۱/۱۳۵۷ در خیابان سردار جنگل رشت به شهادت رسید.
