مبارزات حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسن مظفری به روایت اسناد ساواک + اسناد
به کوشش: میثم عبدالهی
مرحوم حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسن مظفری در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از روحانیون مجاهد نهضت امام خمینی بوده و فعالیت هایش در قم و گیلان تحت نظر ساواک و شهربانی قرار داشت. وی با شاگردان امام خمینی و علمای تبعیدی چه زمانی که در قم حضور داشتند ارتباط تنگاتنگ داشت، نزد برخی شان شاگردی کرده و چه در زمانی که تبعید شدند با آنها دیدار نموده و ارتباط داشت.
به کوشش: میثم عبدالهی
«مرکز بررسی اسناد تاریخی» یکی از مراکز پژوهشی کشور در عرصه تاریخنگاری و زیرمجموعه وزارت اطلاعات که از اوایل دهه هفتاد شمسی تاسیس شده است. این مرکز، به طور انحصاری، اسناد ساواک را به صورت خام به در قالب های مختلف منتشر میکند و تا کنون حدود ۵۰۰ عنوان کتاب اسنادی را منتشر کرده است.
از مجموعه یاران امام به روایت اسناد ساواک تا کنون ۶۸ عنوان منتشر شده، ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک در ۹ جلد، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک در ۲۵ جلد، مراجع تقلید به روایت اسناد ساواک، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، احزاب چپ به روایت اسناد ساواک، احزاب عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، دربار به روایت اسناد ساواک، مبارزات تک تک استان های کشور، از جمله استان گیلان، به روایت اسناد ساواک در قالب گزیده های دو جلدی منتشر شده بود. الان قصد دارند که گزیده تفصیلی تر از اسناد ساواک استان ها را منتشر کنند. اسناد تفصیلی گیلان را در ۵ جلد در دست انتشار دارند.
ساواک برای تک تک مبارزین نهضت امام خمینی و فعالان انقلابی پرونده درست کرده و گزارشات متعددی را از فعالیت های انقلابی آنها را در آنجا گرد می آورد. مجموع پرونده های مبارزین نهضت امام خمینی در اسناد ساواک، در مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات نگه داری می شود. پرونده اسناد شهید آیت الله محمدمهدی ربانی املشی در اسناد ساواک در ششصد صفحه توسط همین مرکز منتشر شد و آن کتاب نیز یک عنوان از مجموعه یاران امام به روایت اسناد ساواک بوده است.
تعداد زیادی از مبارزین خودشان یا فرزندان و نزدیکان شان برای گرفتن پرونده های اسناد ساواک اقدام کرده و در ضمن قالب کتابهای شرح حال یا خاطرات، اسناد ساواک را هم ضمیمه و منتشر میکرده اند.
مرحوم حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسن مظفری هم در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از روحانیون مجاهد نهضت امام خمینی بوده و فعالیت هایش در قم و گیلان تحت نظر ساواک و شهربانی قرار داشت. وی با شاگردان امام خمینی و علمای تبعیدی چه زمانی که در قم حضور داشتند ارتباط تنگاتنگ داشت، نزد برخی شان شاگردی کرده و چه در زمانی که تبعید شدند با آنها دیدار نموده، ارتباط داشت، امام خامنه ای، شهید آیت الله محمدمهدی ربانی املشی، آیت الله عباس محفوظی گیلانی، آیت الله مشکینی و… از همین بزرگان بودند. با شهید ابوالحسن کریمی، از زندان سال ۱۳۵۰ دوست و همفکر و در مبارزات نهضت امام و بعد از پیروزی انقلاب همراه و ثابت قدم بودند. مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حسن مظفری بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در زمره مسئولین رده بالای گیلان، در مسئولیت ریاست اداره ارشاد گیلان در دهه شصت به شمار می رفت که فعالیت های بسیار مهمی را برای گیلان انجام داد.
متاسفانه علی رغم پیشگامی در مبارزات در گیلان، تا کنون کتابی در خاطرات یا شرح حال آن عالم فرزانه که هم دوران مبارزات نهضت امام و پرونده اسناد ساواک و شهربانی گرداوری نشده و گزارشی از مجاهدت شبانه روزی در دوران مدریریت ارشاد اسلامی گیلان در دهه شصت شدیدا لازم است.
در میان کتابهای اسنادی منتشر شده توسط این مرکز، در سه عنوان کتاب از شیخ حسن مظفری نام برده و اسنادی از فعالیت های وی درج شده است. مجموع آن اسناد را در اینجا گرد آوردیم.
کتاب دو جلدی انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، را چند سال قبل، با این مشخصات منتشر کرده بود. در هر دو جلد، اسنادی از وی درج شده است:
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک استان گیلان، ج۱: از سال ۱۳۴۱ لغایت ۱۳۵۴، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، اول، پاییز ۱۳۸۹، ص۲۴۸، ۲۴۹٫ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک استان گیلان،ج۲: از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، اول، پاییز ۱۳۸۹، ص۷۵، ۸۷، ۹۴، ۱۲۷-۱۲۸، ۱۳۴، ۱۳۸، ۱۴۲، ۲۰۶، ۲۳۶، ۲۴۵، ۲۵۱٫.
در کتاب آیتالله حاج شیخ مهدی ربانی املشی به روایت اسناد ساواک نیز در دو سند از وی درج شده: یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲۱، آیت الله حاج شیخ مهدی ربانی املشی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، اول، ۱۳۸۰، ص۲۴۱-۲۴۳
آخرین کتاب هم کتاب نوزده دی به روایت اسناد ساواک است که یک سند از او درج شده: نوزده دی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، اول، ۱۳۸۲، ص۶۳٫
در اسناد ساواک، نام وی به هر دو شهرتش «حسن مظفری» و «حسن قنبرزاده» درج شده. در یکی دو سند، نام وی، با نام شیخ حسن رهبری املشی اشتباه شده است. اسناد زیر، به ترتیب تاریخ، چیده شده اند. در یک سند مرتبط با شهر لنگرود، نام «حسین مظفری» درج شده، جون احتمال داشت که متعلق به ایشان باشد، درج کردیم.
متن کامل ۱۶ سند به همراه تصاویر در زیر درج شده، نخستین سند به تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۵۰ بوده و آخرین سند متعلق به روز ۲۶ مرداد ۱۳۵۷ می باشد.
مروری بر مضمون مهمترین این اسناد داشته باشیم:
در سند اول و دوم نکات مهمی از فعالیت های مبارزاتی و سیاسی شیخ حسن مظفری به نفع نهضت امام خمینی و اختناق رایج در دوران دیکتاتوری پهلوی بیان شده. در سند اول چنین نکاتی درج شده:
- یکی از اعلامیه های امام خمینی به نام «پیام قائد بزرگ اسلام مرجع تقلید مسلمانان حضرت آیت الله خمینی به زائرین خانه خدا» را بین اهالی روستای زادگاهش «جورکاسر»، از توابع املش، توزیع نمود و تعداد زیادی هم در منزل خویش دارد. در پایین سند، مقام بالاتر ساواک نیز را تائید کرده است. (نظریه یکشنبه)
- وی همچنین دفترچه ای دارد که متن کلیه اعلامیه های منتشره از جانب امام خمینی و نهضت روحانیت را از بدو فعالیت تا حال، یادداشت نموده است.
- او نشریات را تکثیر و بین مردم توزیع می کند.
- وی اطلاعات زیادی از مبارزات روحانیت دارد و خودش نیز نقش مهمی را به عهده دارد. (نظریه شنبه، یعنی نظر مقام بالاتر ساواک)
- در انتهای نامه به سابقه زندان انفرادی او در ساواک رشت اشاره شده.
در سند دوم که ادامه به سند اول است، بحث بازداشت وی مطرح گردید و مقامات ساواک مرکز، دستور دادند که وی را به خاطر این اقدام خطرناک و ضدامنیت ملی! یعنی توزیع اعلامیه امام خمینی! در بین مردم یک روستای دور افتاده در گیلان! سریع بازداشت کنید و محل سکونت و محل کار وی را نیز بازرسی کنید! وی سابقه زندان انفرادی در زندان ساواک رشت را داشته است و بعد از آن نیز تا پیروزی انقلاب اسالامی چند بار به بهانه های مختلفی طهم بازداشت، زندان و شکنجه را چشید.
شاه و مسئولان رژیم پهلوی که وابسته به استعمار بودند، سلطه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و امنیتی و اطلاعاتی و نظامی از استعمار علیه ملت ایران از مقدسات رژیم به شمار می رفت. چپاول منافع ملی ایرانیان از سوی استعمارگران انگلیس، آمریکا، اسرائیل و… از امور این رژیم به شمار میرفت. کثیف ترین چپاولگران بین المللی در کشور مسلط بوده، بزرگترین غارتگران نفتی، پتروشیمی و تمام صنایع داخلی و معادن داخلی را به یغما بردند. اما کسی از مردم ایران، نباید به این همه ظلم و چپاول و تحقیر، کوچک ترین اعتراضی می کرد.
علما و مراجع شیعه در دوران انحطاط قاجار و پهلوی به همین قرراردادهای استعماری اعتراض کرده و استقلال ایران را حفظ کردند و جلوی سلطه کفار علیه کشور اسلامی ایران را گرفتند. اگر آنها نبودند، چیزی از ایران باقی نمانده بود و به دست شاهان بی عرضه و بی کفایت، ایران را نابود کرده بودند. امام خمینی نیز در سال ۱۳۴۳ به خاطر قرارداد استعماری کاپیتولاسیون به نفع اتباع آمریکا، صرفا یک سخنرانی اعتراضی را انجام داد و در عوض از سوی شاه مزدور، مدت حدود ۱۵ سال از کشور تبعید شد! البته یک سال پیش از آن، به خاطر سخنرانی اعتراض به جنایات رژیم علیه ملت ایران، مدت ۱۰ ماه زندان را نیز چشیده بود.
در دوران رژیم پهلوی، پاک ترین و بهترین انسان هایی که خدا خلق کرده، طلاب، وعاظ، علما و حتی مراجع تقلید بیشترین اختناق و فشار و شکنجه و تبعید را از سوی ساواک و شهربانی متحمل میشدند. بهترین و پاک ترین علما و شهدا را با اشقیا و دزدان و جنایتکاران با هم در زندان بودند و در مخوف ترین شکنجه گاه های قرون وسطایی رژیم مانند کمیته مشترک ضدخرابکاری به سر میبردند.
پرویز ثابتی
سند شماره ۵ سند متفاوتی است و با سربرگ اداره سوم ساواک و مدیرکل آن امضا شده است. پرویز ثابتی، مدیرکل اداره سوم ساواک و از معروف ترین، مخوف ترین، جلادترین، بدنام ترین افراد در میان سران ساواک بود. او در سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷ در رأس اداره سوم قرار داشت. اداره سوم، مهمترین و سفاک ترین اداره کل ساواک بود. اینکه در پرونده شهید آیت الله ربانی املشی، خود شخص پرویز ثابتی از تهران نامه نگاری کرده و در املش یا در قم دنبال آن عالم مجاهد می گردد، حکایت از حد و اندازه بالای این فعالیت ها از نگاه این دشمن سفاک دارد و اینکه این مبارزات و فعالیت های سیاسی و اجتماعی شهید آیت الله ربانی املشی در سطح ملی چقدر تاثیرگذار بود. البته ساواک یک بار در سال ۱۳۵۲ یک لیست ۳۰ نفره از شاگردان طراز اول امام خمینی که در نبود امام، رهبری مبارزات را در حوزه قم و سراسر کشور این عده به عهده داشتند و پیام های امام را به سراسر کشور می کردند و به مدت ۳ سال تبعید کردند. شهید آیت الله ربانی املشی نیز از رئوس این عده بود و به تازگی مدت تبعید سه ساله اش تمام و آزاد شده بود، ولی همین که از تبعیدگاه به قم برنگشته و چند روزی می گذشت که زیر رصد گزارشگران ساواک قرار نداشت، پرویز ثابتی تا چه حد احساس خطر کرده و خودش چنین نامه ای را نوشته را به املش نوشته تا او پیدا کنند. البته او بعد از ایراد سخنرانی تاریخی ای در چهلم شهادت حاج آقا مصطفی خمینی در مسجد اعظم قم، در اجتماع عظیم مردم، اول آبان ۱۳۵۶ بعد از چند سال رکود مبارزات، با شجاعت از امام خمینی نام برده و تجلیل شایانی کرد. اوج گیری مبارزات مردم ایران در سراسر ایران در سالهای ۵۶ و ۵۷ با همین مراسم شروع شد و با تظاهرات مردمی عظیم همراه گشت و پایه های دیکتاتوری را برانداخت. ساواک بعد از این سخنرانی، مجدد ایشان را مدت ۳ سال به شهربابک کرمان تبعید کرد، دوران تبعید ایشان با مدت حدود یک سال از تبعید آیت الله خامنه ای، دوست صمیمی اش، و هم خانه بودند.
***
۱- تاریخ سند: ۲۶ شهریور ۱۳۵۰
موضوع پخش اعلامیه
متن سند:
شیخ حسن قنبرزاده (۱) معروف به مظفری، فرزند رحمت، طلبه حوزه علمیه قم و ساکن فعلی قریه «جورکه سر»[۱] بخش املش، جزواتی به نام (پیام قائد بزرگ اسلام مرجع تقلید مسلمانان حضرت آیت الله خمینی به زائرین خانه خدا) را بین اهالی محل، توزیع، و تعداد زیادی هم در منزل خویش دارد، وی همچنین دفترچه ای دارد که متن کلیه اعلامیه های منتشر از جانب خمینی و نهضت روحانیت را از بدو فعالیت تا حال، یادداشت نموده و نشریات را تکثیر و بین مردم توزیع می کند.
نظریه شنبه: نامبرده، اطلاعات زیادی از مبارزات روحانیت داشت و خود نیز نقش مهمی را به عهده دارد.
نظریه یکشنبه: ۱ـ توزیع جزوه مورد بحث، مورد تائید است.
۲ـ با توجه به شماره معطوفی نظریه عالی را درباره شخص مورد نظر اعلام فرمایند.
آرش (سابقه انفرادی ساواک رشت ۸۳۴۳ / شیخ حسن قنبرزاده / صص ۴ـ۲)
__________________
توضیحات سند:
۱- حسن مظفری (قنبرزاده): حسن قنبرزاده معروف به مظفری به سال ۱۳۲۸ش در لاهیجان متولد شد. پس از طی تحصیلات ابتدائی راهی تهران و در مدرسه عالی سپهسالار سابق (شهید مطهری) به تحصیل علوم دینی پرداخت. آنگاه راهی قم گردید و از محضر درس اساتید بزرگ از جمله آیت الله محفوظی، انصاری شیرازی، آیت الله مشکینی و آیت الله جوادی آملی و استاد حسین نوری بهره برد. در سال ۱۳۵۰ به دلیل شرکت در فعالیتهای سیاسی بازداشت شد و دوران محکومیتش را ابتدا در قم و سپس در زندان قزل قلعه تهران سپری کرد. پس از آزادی، فعالیتهای سیاسی را دنبال کرد و به همین سبب در سال ۱۳۵۳ دستگیر و به کمیته مشترک ضد خرابکاری منتقل و زندانی شد. در سال ۵۴ از زندان آزاد گردید و در سال ۵۶ بار دیگر در شهرستان رودسر بدلیل فعالیتهای پیگیر علیه رژیم پهلوی دستگیر و به شش ماه اقامت اجباری در منطقه املش محکوم گردید. در آستانه پیروزی انقلاب از قم به استان گیلان آمد و مأمور تشکیل کمیته می شود و بعدها با سپاه پاسداران منطقه همکاری می نمود و سپس برای ادامه تحصیلات راهی قم شد. پس از یکسال مجددا به گیلان برگشت و مسئولیت سازمان تبلیغات و بعدها سرپرستی اداره کل ارشاد اسلامی استان گیلان را بر عهده گرفت وی هم اکنون مدیریت اداره کل ارشاد اسلامی یکی از استانهای جنوبی کشور را بر عهده دارد. (کتاب گیلان/عربانی/ ج۱/ ص۱۵٫)
منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۱، ص۲۴۸٫
۲- تاریخ سند: ۲۸ شهریور ۱۳۵۰
تلگرافات وارده شماره عطفی ۲۷/۶/۵۰۹۰۱۱/۵
متن سند:
حسن قنبرزاده سریعا بازداشت و با تشریفات قانونی، محل سکونت و کار وی، بازرسی و نتیجه تحقیقات و اقدامات اعلام.
مقدم امنتی داخلی اقدام شود ۲۹ /۶ دایره ۱ در اجرای اوامر اقدام گردید، نتیجه به مرکز منتقل شود.
۲۹ /۶ /۵۰
منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۱، ص۲۴۹٫
۳- تاریخ سند: ۲۶ بهمن ۱۳۵۵
متن سند:
به: ۳۱۲ ۱۳۵۵۱۱۲۶ تاریخ: ۲۶ /۱۱ /۲۵۳۵
از: ۲۱ ه شماره: ۲۷۲۲ /۲۱ ه
موضوع: فعالیت شیخ حسن رهبری مظفری
پیرو: ۲۶۹۷ /۲۱ ه ـ ۳۰ /۱۰ /۳۵
شیخ حسن مظفری که متواری میباشد از اول ماه محرم در املش رودسر فعالیتهایی را شروع نموده. وی با محمدمهدی ربانی که اخیراً از تبعید مراجعت نموده، رابطه دارد و در املش جلساتی در منزل شیخ حسن مظفری (معروف به رهبری مظفری) تشکیل و عدهای از جوانان را به عنوان تبلیغ مذهبی دور خود جمع و کتب و جزوات مضره در اختیار آنان قرار میدهند و در اطراف املش علیه دولت تبلیغ و رساله خمینی را پخش مینمایند.
نظریه شنبه: شیخ حسن مظفری فعالیت زیادی از جمله در امر تهیه و رساندن پول جهت زندانیان سیاسی دارد و تا حال چندین بار دیده شده که برای منزل جعفری چینجانی واقع در قم کوچه آبشار پول برده است.
نظریه دوشنبه: محمدمهدی ربانی رانکوهی فرزند ابوالمکارم[۲] از جمله روحانیون ناراحت حوزه علمیه قم و از طرفداران خمینی میباشد که برابر رأی کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی قم مورخ ۲۲ /۵ /۲۵۳۲[۳] به سه سال اقامت اجباری در شهرستان شوشتر محکوم که در تاریخ ۲۵ /۵ /۳۵ [۴]مدت تبعید وی به اتمام رسیده، لکن بعد از آن تاکنون در قم مشاهده نشده و به طوری که از مفاد گزارش استنباط میگردد یادشده در حال حاضر در املش یا رودسر بسر میبرد و به اتفاق شیخ حسن مظفری فعالیتهایی را دنبال مینماید. مقرر فرمایید از طریق پست مربوطه ضمن مراقبت از اعمال و رفتار یادشده نسبت به صحت یا سقم خبر بررسیهای لازم معمول گردد.
نظریه سهشنبه: نظریه دوشنبه مورد تأیید بوده به شنبه آموزش لازم داده شود تا در صورت مسافرت یادشده به قم نسبت به مراقبت از وی اقدام و نتیجه را گزارش نماید. علیهذا تحت نظر قرار دادن مشارالیه از طریق پست مربوطه ضروری به نظر میرسد.
آقای مجتبوی:
ساواک رشت اعلام کرده بود که شیخ حسن رهبری به قم رفته است… [ناخوانا] به شناسایی وی اقدام و بازداشت شود. از ربانی نیز مواظبت و وضعیت وی پس از تبعید روشن شود.
در ساعت ۷ روز ۷ /۱۲ سال ۳۵ به بخش ۳۱۲ واصل گردید.
منبع: آیتالله حاج شیخ مهدی ربانی املشی به روایت اسناد ساواک، ص۲۴۱-۲۴۲
۴- تاریخ سند: ۶ اسفند ۱۳۵۵
تلگرافات وارده
متن سند:
عطف ۱۳۳۰۶ / ه ۶ /۱۱ /۳۵ پیرو ۱۲۶۳۰ / ه ۱۶ /۹ /۳۵ سریعا و همزمان با هم حسن مظفری (قنبرزاده) و حسن یوسفی اشکوری[۵] و حاج هاشم یونسی و جعفر بهبودی و حسن سجادی بلالمی را دستگیر و ضمن بازرسی دقیق از محل سکونت و کار آنان به منظور انجام تحقیقات به کمیته مشترک ضد خرابکاری۱ اعزام نتیجه اعلام.
ثابتی گیرنده رشت به منظور دستگیری حسن سجادی بلالمی و حسن رهبری و اعزام آنان به کمیته مشترک ضد خرابکاری و اعلام نتیجه امنیت داخلی: آقای فهمامی اخذ دستور کنید.
موحدی ۳ /۱۲ /۳۵[۶]
_________________
توضیحات سند:
۱ـ کمیته مشترک ضد خرابکاری: این کمیته در سال ۱۳۵۰ ش تشکیل گردید. تهرانی مأمور شکنجه ساواک در دادگاه انقلاب اسلامی می گوید: در مهرماه ۱۳۴۹ بنا به دستور سپهبد مقدم که مدیر کل اداره سوم بود، کمیته ای در اداره سوم تشکیل شد و وظیفه این کمیته بررسی اغتشاشاتی بود که در دانشگاهها جریان داشت. در سطح تهران برخوردهائی بین این کمیته انجام شده بود از جمله روزی در خیابان بولوار دو اتومبیل از اکیپهای گشتی یکی متعلق به کمیته ما و دیگر متعلق به کمیته شهربانی با هم برخورد کرده بودند و منجر به تیراندازی شده بودند که تلفاتی نداشت بعد از این جریان به دستور شاه کمیته ای به نام کمیته ضد خرابکاری درست کردند. من فکر می کنم الگوی آن در کشورهای امریکای لاتین بوده که برای مبارزه با سازمانهایی که هست استفاده می کنند. (تاریخ سیاسی معاصر ایران، مدنی، ج ۲، ص ۱۵۸)
منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۷۵
۵- تاریخ سند: ۲۱ اسفند ۱۳۵۵
متن سند:
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت گیلان (۱ ه) تاریخ: ۲۱ /۱۲ /۳۵ ۱۳۵۵۱۲۲۱
از: اداره کل سوم ۳۱۲ شماره: ۸۹۵۱ /۳۱۲
درباره: محمدمهدی ربانی رانکوهی فرزند ابوالمکارم[۷]
نامبرده بالا از جمله روحانیون ناراحت حوزه علمیه قم و از طرفداران خمینی بوده که برابر رأی کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی قم مورخ ۲۲ /۵ /۲۵۳۲ به سه سال اقامت اجباری در شهرستان شوشتر محکوم که در تاریخ ۲۵ /۵ /۳۵ مدت تبعید وی به اتمام رسیده، لکن بعد از آن در قم مشاهده نشده است. علیهذا خواهشمند است دستور فرمایند با توجه به اینکه امکان دارد، یادشده در حال حاضر در املش یا رودسر باشد و از دوستان شیخ حسن مظفری (اخیراً دستگیر گردیده) بوده است، نسبت به تحقیق غیر محسوس پیرامون آخرین وضعیت مشارالیه و اینکه شخص موصوف در حوزه استحفاظی آن سازمان اقامت دارد یا نه تحقیق و نتیجه به این اداره کل اعلام گردد.
مدیرکل اداره سوم ـ ثابتی[۸]
رهبر عملیات ـ مرعشی
رئیس بخش ۳۱۲ ـ دبیری
رئیس اداره یکم عملیات و بررسی ـ عطارپور
منبع: آیتالله حاج شیخ مهدی ربانی املشی به روایت اسناد ساواک، ص۲۴۳٫
۶- تاریخ سند: ۱۶ فروردین ۱۳۵۶
درباره : شیخ حسن مظفری
متن سند:
اطلاع واصله حاکیست شیخ حسن مظفری در موقع وعظ در مسجد املش، به جان شاهنشاه آریامهر دعا نمی کند، و بعضی اوقات از حدود املش خارج و با شخص دیگری که همراه او از سوی کوه شلمان می آید، تماس دارد، اضافه شده با اشخاص متعددی تماس داشته، و هنگام سخنرانی در مساجد و تکایا به خاندان جلیل سلطنت دعا نمی نماید. علیهذا دستور دهید در این مورد تحقیقات لازم، معمول، نتیجه در ضمن ارسال مشخصات کامل، ملصق به عکس وی گزارش نمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت گیلان ـ موحدی رهبر عملیات فهامی
منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۸۷
۷- تاریخ سند: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۶
گزارش خبر موضوع : شیخ حسن مظفری
متن سند:
نامبرده بالا شهیر به قنبرزاده، اهل قریه «جورکارسر»[۹] املش، از روحانیون مخالف و طرفدار خمینی است که اکثرا در منابر ضمن عدم تأیید برنامه های مترقی مملکت، انتقاداتی نیز می نماید. یاد شده با اکثر روحانیون طرفدار خمینی در منطقه، از قبیل شیخ محمد محمدی دعویسرائی[۱۰]، محمد مهدی ربانی،[۱۱] شیخ عباس محفوظی،[۱۲] سیدحسن سجادی بلالمی و غیره روابط نزدیک دارد. مشارالیه، معمولاً در حوزه علمیه قم به تحصیل، اشتغال دارد و فقط در ایام تعطیلات، به املش تردد می نماید.
نظریه شنبه: شیخ حسن مظفری قبلاً نیز به علت فعالیت های مضره در قم، بازداشت شده بود، و به طوری که شایع است در حال حاضر نیز، به علت اقدامات خلاف، دستگیر گردیده است.
نظریه یکشنبه: مفاد خبر مورد تأیید بوده و نظریه شنبه به احتمال قوی صحت دارد.
به شنبه آموزش داده شد در صورت مسافرت به منطقه اعمال و رفتار یاد شده را مراقبت و نتیجه را گزارش نماید ضمنا مقرر فرمایند چنانچه سوابقی از نامبرده موجود می باشد خلاصه ای از آن را به ل / ه منعکس فرمایند.
آذین نظریه دوشنبه: نظریه فوق مورد تأیید است.
نواده نظریه ل / ه: نظریه دوشنبه تأیید می شود.
منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۹۴
۸- تاریخ سند: ۸ آذر ۱۳۵۶
موضوع : پخش عکسهای دکتر علی شریعتی به وسیله شیخ حسن مظفری
متن سند:
پیرو شماره ۵۳۷۸ /۲۱ ه ـ ۲۲ /۸ /۲۵۳۶[۱۳۵۷] روز ۲۴ /۸ /۲۵۳۶ عده ای طلاب منجمله شیخ محمدعلی احمدی گرمابدشتی، خطیب گیلانی، باقری لاهیجانی، نوربخش رودسری، محمد برقانی، سیدغفور رضایی، باقری لنگرودی، علی اشکوری، علی قاضی زاده، هانی رضایی، شیخ حسن مظفری، شیخ حسن سجادی و قربان خواه در صحن بزرگ حرم حضرت معصومه حضور داشتند.
در این موقع مظفری گفت: تعداد ۱۵۰ قطعه عکس دکتر شریعتی را از تهران برای من فرستاده اند که مجانی پخش کنم یکی از طلاب پرسید: بعد از مردن وی، پخش عکس او چه تأثیر دارد؟ مظفری جواب داد: اینگونه مردان حق و آزاده دوستدار آیت الله خمینی هستند و به دست استعمارگران و خائنان و دشمنان قرآن کشته شدند و عده ای دیگر مانند طالقانی هنوز در زندان زیر لگدهای ظالمانه دشمنان هستند، مردم باید بدانند که شریعتی و امثال او، چقدر زحمت کشیدند، من ۱۲۰ جلد کتاب و ۱۰۰ قطعه عکس به وسیله تقی سرپناه املشی۱ (راننده)، به املش فرستادم تا وسیله شیخ حسن رهبری در آنجا پخش شود و مردم آنجا بدانند که شریعتی بی گناه کشته شده.
نظریه شنبه : ۱ـ یک قطعه عکس که شیخ مظفری در اختیار من گذاشته تقدیم می دارم و به استحضار می رسانم که تقی سرپناه املشی کارش فقط حمل کتب و رسالات و اعلامیه ها از قم به املش و لاهیجان و شلمان می باشد یعنی خودش داوطلب این کارها است ۲ـ اغلب افراد یادشده در گزارش مقلد خمینی بوده و در ایام تبلیغاتی (ماه رمضان و محرم) ضمن انجام تبلیغات سوء با اصول انقلاب شاه و مردم مخالفت می نمایند.
نظریه دوشنبه : مراقبت از شیخ حسن مظفری وسیله منابع ادامه دارد، مقرر فرمایند در مورد تقی سرپناه املشی وسیله پست تحقیقات و بررسیهای لازم انجام گردد.
نظریه سه شنبه : صحت خبر و تظاهرات فوق مورد تأیید است.
پارسا دایره ۱ به سازمان لاهیجان منعکس شود.
زلیخاپور فتوکپی به سازمان لاهیجان طی نامه شماره ۲۱ /۹ /۱۳۵۶۱۶۴۲ /۱ ه ۱ جهت تحقیق و بررسی ارسال گردید.
دعایی ۱۹ /۹ /۱۳۵۶ در پرونده ۴ ـ ۳۱۲ بایگانی گردد ثبت دفتر گردید.
________________
توضیحات سند:
۱ـ شهید تقی سرپناه، در ۱۳۳۰ ش در خانواده ای کشاورز در روستای سورکوه از توابع املش بدنیا آمد. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد. برای امرارمعاش در رژیم گذشته مبادرت به مسافرکشی با خودرو شخصی می نمود. در این زمان با گروههای مبارز و مذهبی که به تشکیل جلسات مذهبی در منطقه رودسر، لنگرود و املش تشکیل می شد، آشنا و اعلامیه های حضرت امام (ره) را در سطح منطقه توزیع و مطالبی را علیه رژیم پهلوی ایراد می کرد. به این جهت توسط ساواک احضار شد. ایشان در سال ۴۸ ازدواج کرد و حاصل این ازدواج ۱ پسر و ۳ دختر می باشد. سردار شهید بعد از پیروزی انقلاب از مؤسسین سپاه پاسداران شهرستان رودسر و دارای فعالیت های اجتماعی بود و نقش مؤثری در بیداری جوانان منطقه و کمک به محرومین داشت. با شروع جنگ تحمیلی در لشکر ۲۵ کربلا به عنوان یکی از فرماندهان به جبهه ها اعزام و چندین مرحله در جنگ حضور یافت. با اینکه فرزندش به دلیل درد استخوان در بیمارستان بستری بود او را ترک و به جبهه اعزام و در تاریخ ۱۱ /۷ /۶۲ در منطقه اسلام آباد غرب در حین انجام مأموریت به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۱۲۷-۱۲۸٫
۹- تاریخ سند: ۸ دی ۱۳۵۶
گزارش خبر موضوع : شیخ حسن مظفری (قنبرزاده)۱
متن سند:
فریدون صادق نیا، رئیس انجمن شهر رودسر، اظهار می نمود: نامبرده بالا در ماه محرم از طرف خانواده ارفع زاده دعوت شده بود که در منزل ارفع زاده واقع در رودسر سخنرانی نماید که مشارالیه در روز اول سخنرانی خود، مسئله فلسطین را عنوان و در مورد خطراتی که از ناحیه پاره ای از کشورها مردم آنجا را تهدید می کند، سخن گفته به طور ضمنی رهبری مملکت را به همکاری با اسرائیل و اغفال بعضی از کشورهای عربی متهم و در پایان سخنانش وعده داده در سخنرانی روز بعد به طور مشروح مطالبی را در این زمینه بازگو خواهد کرد و از مردم خاصه نسل جوان دعوت نموده که در آن مجلس شرکت نمایند ولی به دلایل [به دلایلی ]که روشن نیست روز بعد منبر وی ادامه پیدا نکرد.
نظریه شنبه : منشأ، فرد قابل اعتمادی می باشد.
نظریه یکشنبه : با عطف توجه به سوابق نامبرده بالا اظهار مطالب فوق از ناحیه یاد شده بعید نیست و به قرار اطلاع نامبرده پس از عاشورا منطقه را به قصد قم ترک نموده است.
آذین نظریه دوشنبه : نظریه فوق تأیید می شود.
نواده ثبت دفتر گردید.
۱۲ /۱۰ /۱۳۵۶۸۳۴۳۰/ ش
منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۱۳۴
۱۰- تاریخ سند: ۱۸ دی ۱۳۵۶
موضوع : اقدامات و تظاهرات عده ای از طلاب
متن سند:
به : ۳۱۲ از : ۲۱ ه شماره : ۲۵۲۱ /۲۱ ه صبح روز ۱۸ /۱۰ /۳۶ یک بریده روزنامه تحت عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه، نوشته احمد رشیدی مطلق، توسط فرد یا افرادی ناشناس در مدرسه خان الصاق گردیده و تعداد زیادی از طلاب جهت خواندن آن اجتماع نمودند، در این میان شخصی که به علت ازدحام جمعیت مورد شناسایی واقع نگردید، با صدای بلند گفت: آقایان شلوغ نکنید بنده با صدای بلند می خوانم، و آن وقت که شما فهمیدید چیست، شلوغ کنید! که در این موقع، کم کم تظاهرات وسیله طلاب آغاز گردید و به طور دسته جمعی به طرف حرم حرکت نمودند و شعار آنها «درود بر خمینی» و «مرگ بر حکومت یزیدی» بوده و از آنجا به طرف منزل آیت الله گلپایگانی مراجعه و پس از خروج، مجددا به تظاهرات خیابانی دست زده و به منزل آیت الله شریعتمداری و سیدصادق روحانی مراجعه و از ایشان خواستند تا راجع به مطالبی که در روزنامه درج شده بود و توهین گردیده است، اقدام نمایند.
نظریه شنبه : افرادی که در این تظاهرات شرکت داشتند عبارت بودند از : حسن قنبرزاده ـ سیدحسن سجادی ـ نادر مهربان ـ علی نوروزی ـ محمد برقانی ـ سیدکاظم میرحسینی ـ عبدالصمد زارع.
نظریه یکشنبه: مفاد گزارش خبر مورد تایید است ضمنا دستور مراقبت بیشتر از نامبردگان به منبع داده شده.
غانم نظریه دوشنبه: با تایید منبع خبر، حسن قنبرزاده، سیدحسن سجادی بلالی، محمد برقانی و عبدالصمد زارع از طلاب شمالی مقیم قم، می باشند که سوابق آنها در ۲۱ ه و ستاد موجود است.
پارسا نظریه سه شنبه: افراد ذکر شده در نظریه دوشنبه از جمله محرکین واقعه اخیر بوده به موقع نسبت به رفتار با آنان اتخاذ تصمیم خواهد شد.
رهبر
منبع: نوزده دی به روایت اسناد ساواک صفحه ۶۳
۱۱-تاریخ سند: ۴ بهمن ۱۳۵۶
گزارش خبر موضوع : پخش اعلامیه
متن سند:
ساعت ۰۷۰۰ روز ۴ /۱۱ /۲۵۳۶ شاهنشاهی استوار علی قلیزاده جمعی این یگان به شهربانی مراجعه و ضمن تسلیم یک فقره اعلامیه مضره و ضدملی و میهنی گزارش ارائه که صبح روزجاری که فرزندم قصد خرید نان را داشت موقع خروج از درب منزل واقع در [شهر لنگرود،] انزلی محله، کوچه مؤقری، متوجه این اعلامیه گردیده که آن را در اختیار من قرار می دهد، بلافاصله پرسنل تحت امر با آموزش لازم و به طور غیرمحسوس به نقاط مختلف حوزه استحفاظی به خصوص مدارس اعزام در مراجعه تعداد ۲۰ فقره از اعلامیه های مذکور در نقاط دور افتاده و کم تردد انزلی محله و پشت گمرکات فاقد پاس و جعبه های مخصوص زباله که وسیله عامل یا عاملین پخش شده بود قبل از دسترسی مردم جمع آوری می نمایند.
احتمال ضعیف می رود تعدادی از این اعلامیه ها نیز در منازل مردم انداخته شده و ساکنین آن یا توجه ای به این موضوع نداشته و یا این که پس از مطالعه آن را پاره نموده و سوزانیده باشند.
ضمنا نامه بدون امضایی از طرف شخصی که خود را دانشجوی سال آخر مدرسه عالی مدیریت لاهیجان معرفی کرده است واصل تحت عنوان این که در ماه گذشته در شهر لاهیجان میان دانشجویان مدرسه مدیریت با پلیس لاهیجان برخورد شدیدی شده بود راننده ای به نام پرویزی با اتومبیل پیکان شماره ۹۵۷۴۳ نوشهر در لاهیجان سه نفر از دانشجویان شورشی را از راه لاهیجان به چاف برده که پلیس لاهیجان را گمراه نماید در هفته گذشته روز جمعه باز هم دو نفر از دانشجویان ماشین او را کرایه نموده اند تا شب نامه هایی در شهرهای لاهیجان و لنگرود و سیاهکل پخش نمایند و در اکثر روزها در جلوی کفش فروشی اطمینان لنگرود اتومبیل خود را در اختیار اوباشان به نام خرابکار می گذارد و آنها تصمیم دارند در روز ششم بهمن به اتفاق راننده ماشین تراک و نوشته هایی پخش نمایند.
با بررسی که در مورد شناسایی راننده اتومبیل به عمل آمد به مشخصات محمود پرویزی کورنده ساکن انزلی محله جنب حمام گلشن مورد شناسایی قرار گرفت و اتومبیل متعلق به وی می باشد اعمال و رفتار وی فعلاً تحت کنترل غیرمحسوس قرار گرفته و هرگونه اقدامی در مورد فعالیت وی و دانشجویان مدرسه مدیریت لاهیجان در مسایل ضد ملی و میهنی از آن طریق بایستی پی گیری شود.
علیهذا با نگرش به خبرهای عدیده که طی شماره های ۲۵ ـ ۱۴ ـ ۵۴ ـ ۱۴ /۹ /۳۶ و ۲۵ـ ۱۴ـ ۵۴ ـ ۲۶ /۹ /۳۶ و ۲۵ـ ۱۴ـ ۵۴ ـ ۲۶ /۹ /۳۶ و ۲۵ـ ۱۴ـ ۵۴ ـ ۲۹ /۹ /۳۶ و ۲۵ـ ۱۴ـ ۵۴ ـ ۱ /۱۰ /۳۶ و ۲۵ـ ۱۴ـ ۵۴ ـ ۱۲ /۱۰ /۳۶ و ۲۵ـ ۱۴ـ ۵۴ ـ ۲۱ /۱۰ /۳۶ و ۲۵ ـ ۱۴ـ ۵۴ـ ۲۵ /۱۰ /۳۶ و ۲۵ـ ۱۴ـ ۵۴ ـ ۲۴ /۹ /۳۶ و گزارش ۹ /۱ـ ۱ ـ ۵۹ ـ ۱۳ /۱۰ /۳۶ منعکس گردیده است احتمال می رود پخش اعلامیه بین ساعات ۵ الی ۷ صبح که اکثر محلات شهر فاقد پاس بوده و ساکنین منازل در حال استراحت می باشند و در آن ساعت تردد کم است وسیله عامل یا عاملین در مناطق ذکر شده در بالا ریخته شده باشد امکان دارد پخش آنها از طریق افراد مشروحه زیر : ۱ـ حسین خباز رحیمی ۲ـ ابوالقاسم سمیع املشی ۳ـ بهرام بنده خدا ۴ـ علی نمکچیان ۵ـ رحیم نمکچیان ۶ـ علی اخوان ۷ـ رحمان هدائی ۸ـ یاسری ۹ـ رحمت اله خوش دامن (گلباغی) ۱۰ـ جلیل هوشیار ۱۱ـ علی زمانی ۱۲ـ حسین زمانی ۱۳ـ حسین شاکری ۱۴ـ امیر وهادی جواهری و یا از ناحیه حسین مظفری و نوروزی که از افراد ناراحت و ناراضی و در ساعت ۸۳۰ روز جاری نیز دو نفر مذکور در اطراف محل های پخش اعلامیه مورد مشاهده قرار گرفته اند انجام پذیرفته باشد بدین لحاظ با این که مأمورین این یگان به طور مستمر و مداوم تحت آموزش در مورد شناسایی این گونه افراد خائن و وطن فروش و دستگیری به موقع عامل و یا عاملین در حین ارتکاب عمل قرار گرفته و می گیرند تا به دست عدالت سپرده و مجازات شوند مع الوصف این یگان از هیچ کوشش در جهت ریشه کن نمودن فعالیت اخلالگران دریغ نخواهد ورزید اینک ۱۸ فقره اعلامیه مضره که هر نسخه آن در چهار صفحه می باشد به انضمام فتوکپی نامه فاقد امضای دانشجوی مدرسه مدیریت لاهیجان به پیوست ارسال تا نسبت به بررسی و تجزیه و تحلیل و شناسایی عامل و یا عاملین پخش اعلامیه از آن طریق اقدام مقتضی معمول گردد.
رئیس شهربانی لنگرود ـ سرگرد رحیم زاده گیرندگان : ریاست اداره اطلاعات شهربانی کشور شاهنشاهی منضم یک نسخه فتوکپی نامه بدون امضای دانشجوی مدرسه مدیریت لاهیجان و یک فقره اعلامیه در چهار صفحه جهت استحضار مقام عالی.
ریاست شهربانی استان گیلان (رشت) منضم یک نسخه فتوکپی نامه بدون امضای دانشجوی مدرسه مدیریت لاهیجان و یک فقره اعلامیه در چهار صفحه جهت استحضار مقام عالی.
منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۱۳۶-۱۳۷
۱۲- تاریخ سند: ۱۹ بهمن ۱۳۵۶
گزارش خبر موضوع : پخش آگهی مجله مکتب اسلام
متن سند:
پیرو : ۷۷۶۲/ ل / ه ـ ۱۰ /۱۰ /۳۶ تقی سرپناه راننده اتومبیل پیکان شخصی شماره ۱۸۷۵۹ رشت که در قراء رودسر مسافرکشی می نماید به اتفاق شیخ حسن مظفری (قنبرزاده که اخیرا از قم به املش وارد شده تعدادی آگهی مربوط به دفتر مجله مکتب اسلام۱ قم را در رودسر و بخش ها توزیع و به مردم اظهار می نموده اند که سهام بانک صادرات را بهایی ها خریده اند، حسابهای خود را در بانک مذکور، ببندید.
نظریه یکشنبه : مفاد خبر مورد تأیید است نامبردگان فوق مسبوق به سابقه می باشند.
یک برگ فتوکپی آگهی مذکور به پیوست تقدیم می گردد ضمنا شهربانی رودسر مشارالیهم را در حین توزیع آگهی احضار و تذکرات لازم به آنان داده است.
آذین نظریه دوشنبه : نظریه فوق تأیید می شود.
نواده نظریه ل / ه : نظریه دوشنبه مورد تأیید است.
آقای علیپور پرونده انفرادی بنام تقی سرپناه تشکیل و ارائه شود.
۱۹ /۱۱ /۱۳۵۶
توضیحات سند:
* در تاریخ ۱۶ /۱۱ /۵۶ آیت الله العظمی گلپایگانی به علمای لاهیجان درباره حادثه ۱۹ دی قم و اهانت به مقام شامخ روحانیت نامه ای ارسال نمودند در قسمتی از نامه آمده که : «بزرگترین عامل شکست توطئه های دشمنان دین بیداری و آگاهی و اتحاد مسلمین می باشد. امید است این حملات و صدمات موجب سستی در حفظ امانت الهی نشود و باید توجه داشت که دشمنان دین مبین به عناوین مختلفه برای تضعیف جبهه های اسلامی فعالیت دارند و مسئولیت قاطبه مؤمنین در وضع فعلی بسیار سنگین است. نصرت اسلام و مسلمین و سلامت و دوام تأییدات همه را در حمایت احکام الهیه و دفع شر معاندین و حفظ حوزه های علمیه از درگاه حضرت احدیت جلت عظمته مسألت دارم.» (اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص ۴۲۲)
۱ـ مجله مکتب اسلام : در رژیم طاغوت احساس می شد که حوزه علمیه قم نیازمند یک نشریه عمومی است تا بتواند با نشریات گمراه کننده ای که بدبختانه تعداد آنها نیز کم نبود مبارزه نماید.به علاوه مسلمانان همواره از این دانشگاه بزرگ اسلامی چنین انتظاری را داشتند و طبقات مختلف از مراجع بزرگ حوزه و دیگران چنین تقاضایی می کردند. به طور مسلم انتشار مجله ای که بتواند به اشکالات مذهبی جوانان پاسخ بگوید و با نشریات گمراه کننده مبارزه نماید، مشکلاتی داشت که باید پشت سر گذاشته می شد و از آنجا که بعضی از افکار در آن روز آماده پذیرش چنین نشریه ای نبود اندیشمندان مصمم و مبتکر را می طلبید تا به عزم راسخ خود این بار را هم را به دوش گیرند. از این نظر آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از دانشمندان برای انتشار نشریه ماهانه مکتب اسلام که با کمک زعمای حوزه علمیه قم و یا کمک مالی جمعی از نیکوکاران تأسیس شده بود تشریک مساعی نمود. این نشریه در جهان شیعه بی سابقه بود و شاید از نظر وسعت انتشار در میان مجلات علمی و دینی در تمام جهان اسلام، جزء درجه اعلاءها بود این مجله راه نوینی به روی فضلا و دانشمندان جوان حوزه گشود و در حالی که از سال تأسیس آن (۱۳۳۶ ش) بیش از ۴۲ سال می گذرد خدمات ارزنده ای به جهان اسلام و شیعه نمود و در قلوب جوانان و دانشجویان و استادان و فضلا مقام و منزلتی بس ارجمند پیدا کرد و نور اسلام و تشیع را از مرکز آن به اطراف جهان فرستاد. (روزنامه فیضیه، شماره ۴۴۸، ص ۵)
منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۱۴۲
۱۳-تاریخ سند: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۷
درباره: حسن قنبرزاده عطف به : ۹۶۶۹/۳۱۲ ـ ۲۸/۱۲/۳۶
متن سند:
طبق گزارش سازمان اطلاعات و امنیت لاهیجان، پیرامون مراقبت از اعمال و رفتار یادشده هنگام تردد به منطقه استحفاظی به منبع ۷۹۷۴ و سایر همکارانی که به وی دسترسی دارند، آموزشهای لازم داده شده که هرگونه اعمال خلاف و مشکوک ضدامنیتی مشارالیه را سریعا گزارش نمایند. بدیهی است اخبار مکتسبه به موقع به عرض خواهد رسید.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت گیلان ـ موحدی کارمند اقدام فروزان ۲۴ /۲ /۳۷ رئیس دایره ساراریان رئیس بخش ذلیخاپور ۲۵ /۲ /۳۷ بایگانی شود ۲۵ /۲ /۳۷
توضیحات سند:
* حجم گسترده ای از مطالب رسانه های خارجی امروز (۲۵ /۲ /۵۷) نیز چون چند روز گذشته مطالب مربوط به وقایع ایران اختصاص یافت. خبرگزاری فرانسه با اشاره به اوضاع امروز تهران نوشت: امروز در آستانه عزیمت شاه به اروپای شرق، تشنج در تهران فزونی گرفت. نیروهای امنیتی وارد دانشگاه تهران، که صحنه زد و خوردهای شدیدی بود، شدند نیروهای زرهی در نقاط استراتژیک شهر مانند مجلس شورای ملی و بازار که تمام مغازه های آن تعطیل بود موضع گرفته اند. رفت و آمد در خیابانها معدود و تاکسی تقریبا نایاب بود. نیروهای ویژه پلیس مجهز به چوب و سپر وارد دانشگاه شده دانشجویان را خارج و در خیابان مورد حمله قرار دادند. هنوز از تعداد تلفات و زخمی شدگان این اجتماع گزارشی دریافت نشده است. منابع آگاه گزارش دادند که دانشجویان قبلاً اطلاع داده بودند تصمیم دارند تشکیل یک اجتماع مسالمت آمیز بدهند و از رئیس دانشگاه خواسته بودند تا از اخراج ۱۵۰ دانشجو جلوگیری شود. گفته شده که بیش از دو هزار دانشجو در محل اجتماع حضور یافته بودند. نیروهای پلیس از نزدیک شدن مردم به دانشجویان و محوطه دانشگاه جلوگیری کردند…» (بولتن محرمانه خبرگزاری پارس، ش ۵۷، ص ۳)
منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۲۰۶
۱۴-تاریخ سند: ۲۲ تیر ۱۳۵۷
گزارش خبر موضوع : شیخ حسن قنبرزاده (مظفری)
متن سند:
در ساعت ۱۷ مورخه فوق مجلس ختمی به مناسبت درگذشت فرزند رمضانعلی بهمنیار در مسجد وادی املش منعقد بوده و نامبرده بالا در این مجلس به منبر رفته و ضمن صحبت اظهار داشته مثلاً ما داریم دوره مبارزه با گرانفروشی را طی می نماییم و به ما می گویند: حرفهای تند نزن! چطور صحبت کنم! اگر سرم بالای دار برود، باید حرفهای خود را به زبان بیاورم، چند سال پیش با پنج الی شش هزار تومان می توانستیم به زیارت خانه خدا برویم و برگردیم. ولی حالا به دستور دولت اداره اوقاف از هر زائری سی الی چهل هزار تومان می گیرد، و از طرف دیگر، به کسبه می گویند گرانفروشی نکنید، اما دولت نرخ اجناس را روز به روز بالاتر می برد، ای مردم به پا خیزید و با استبداد مبارزه کنید، نگویید باید صبر کرد، این صبر نیست اگر شما را شکنجه دادند و به زندان انداختند، آنجا باید صبر داشته باشید، نه این که دست روی دست بگذارید و بگویید باید صبر کرد وضع طوری شده که مسلمانها نمی توانند رساله آقای محترم را در منزل نگهدارند.
نظریه شنبه : نامبرده اکثرا در منابر مطالب تحریک آمیز عنوان می کند منظور وی از آقای محترم خمینی بوده است.
نظریه یکشنبه : مفاد خبر و نظریه شنبه مورد تأیید است پیرامون مراقبت از اعمال و رفتار یاد شده منبع ۷۹۷۴ و شنبه سایر همکاران توجیه شده اند گزارشات واصله پیرامون اعمال خلاف وی به موقع به عرض خواهد رسید.
آذین نظریه دوشنبه : در مرخصی است.
نظریه ل / ه : نظریه فوق تأیید می شود.
در کلاسه ۸۳۴۳ بایگانی شود.
دعائی
توضیحات سند:
* روزنامه الأنباء ـ چاپ کویت ـ نوشت : بنا به قول منابع سیاسی در تهران، اکنون شاه ایران سرگرم تهیه طرحی برای تشکیل دولت جدید ایران است. ( ۷۰۰۰ روز، کرباسچی، ج ۲، ص ۸۶۳)
منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۲۳۶
۱۵-تاریخ سند: ۱۵ مرداد ۱۳۵۷
گزارش خبر موضوع : برگزاری مجلس ختم شیخ علی اکبر محدث رحیم آباد معروف به شیخ اکبر واعظ
متن سند:
در تاریخ ۲ /۵ /۲۵۳۷ مجلس ختمی به مناسبت درگذشت نامبرده بالا که از طرفداران خمینی بوده، در بخش رحیم آباد از توابع رودسر، برگزار گردید که تعدادی از روحانیون مقیم قم به اسامی سیدحسن سجادی بلالمی، شیخ حسن مظفری جورکاسری، عبادی نکائی، سعیدی گلسفیدی و شیخ محمدعلی گرمابدشتی در آن شرکت و ضمن بیان مطالبی تحریک آمیز که از افکار کودکانه آنان حکایت می نمود اضافه کردند برای اخذ رأی و انتخاب اعضای خانه انصاف انجمن های شهر و شهرستان مجلسین شورا و سنا ساخته نشده است و در پایان اظهار داشتند تا واپسین لحظات مبارزه را ادامه خواهند داد و از شکست نیز هیچ هراسی ندارند.
و در قسمتی از گفتارشان یادآور شدند که هادی ابطحی فرزند حاج سیدحسن ابطحی از خراسان تلفنی به زین العابدین قربانی اطلاع داده که در برخورد اخیر مردم مشهد با قوای نظامی حدود سی نفر کشته شده اند نامبردگان همچنین اظهار داشته اند به شیخ احمد کافی۱ تکلیف گردیده بود که می بایست مهدیه تهران در نیمه شعبان چراغانی شود، لکن چون شخص اخیرالذکر بیان نمود برابر فرمان مرجع دینی نباید چنین شود، مجبور گردید از تهران خارج شده و به حادثه مرگباری دچار شود، در مجلس مزبور تعدادی از روحانیون منطقه نیز جهت اظهار همدردی حضور داشته اند که در ساعت ۱۹۳۰، شیخ عباس محفوظی[۱۳] به منبر رفته و در طول سخنرانی یک ساعته از پیرامون رسالت عالم متعهد اسلامی لاتائلاتی نیز به مقامات نسبت داد!
نظریه شنبه : بیان مطالب فوق در روحیه افراد عوامی که در محل بودند اثر نامطلوبی نهاد، ولی اظهاراتشان مورد تأیید عموم قرار نگرفت.
نظریه یکشنبه : باتوجه به صداقت منبع خبر صحت دارد.
نظریه دوشنبه : مفاد خبر صحت دارد و زین العابدین قربانی از وعاظ افراطی شهرستان لاهیجان می باشد که اعمال و رفتارش تحت مراقبت شنبه دیگری قرار دارد.
نواده نظریه ل / ه : مراقبت از نامبردگان هنگام تردد به منطقه ادامه دارد.
توضیحات سند:
۱ـ حجت الاسلام شیخ احمد کافی خراسانی در ۱۳۵۰ (ه ق) در مشهد بدنیا آمد. بعد از گذراندن دوران کودکی و با تشویق خانواده اش وارد حوزه علمیه مشهد شد. در ۱۳۶۶ (ه ق) برای تکمیل دروس علمی به همراه جدش به نجف اشرف رفت و در حوزه نجف به ادامه تحصیل پرداخت و در این شهر از جلسات درس و بحث استادانی چون آیت الله مدنی، آیت الله خویی، و دیگر آیات عظام بهره جست. پس از فراغت از تحصیل در نجف به ایران بازگشت و با سفر به نقاط مختلف کشور، به تبلیغ پرداخت و به علت شیوه بیان و طرح مسایل با روشهای تازه مورد استقبال همگان قرار گرفت، در تهران مهدیه را تأسیس که بعد از چندی شعبه هایی از آن در شهرهای دیگر نیز راه اندازی شد. حاج شیخ احمد کافی خراسانی در مرداد ۱۳۵۷ براثر تصادف در راه تهران به مشهد درگذشت و در بقعه خواجه ربیع مشهد به خاک سپرده شد. (روزشمار انقلاب اسلامی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ج ۴، ص ۱۴۰ ـ ۱۳۹)
منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۲۴۵
۱۶-تاریخ سند: ۲۶ مرداد ۱۳۵۷
گزارش خبر
متن سند:
در مورخه ۱۳ /۵/۳۷ بعداز نماز مغرب در مسجد اعظم املش شخصی به نام شیخ حسن رهبری املشی اعلامیه هشت ماده ای امام خمینی را پخش و تعدادی از آن را جهت توزیع به شخصی به نام نظریان کارمند آموزش و پرورش داده و همچنین شب ۱۵ /۵ /۳۷ شیخ حسن قنبرزاده در مسجد مذکور تعدادی اعلامیه اشاره شده را جهت توزیع به شخصی به نام حجت احمدزاده شغل دانشجو می دهد.
نظریه یکشنبه : به احتمال قوی صحت دارد.
قائم نظریه سه شنبه : شیخ حسن قنبرزاده از اهالی شمال و ساکن قم بوده که معمولاً تابستانها به املش مسافرت می نماید.
ضمنا سوابق فعالیت های مضره او در ستاد موجود می باشد.
سیاوش نظریه ۲۱ ه : با توجه به سابقه در موقع مراجعت قنبرزاده اقدام مقتضی درباره وی به عمل خواهد آمد.
نظریه یکشنبه ۱ ه : باتوجه به نظریه ۲۱ ه گزارش به موقع زمان مراجعت نامبرده به قم از طریق ل ه ضروری است.
عبیر نظریه چهارشنبه ۱ ه: با امعان نظر به تظاهرات انجام شده توسط عده ای از اهالی املش حین خروج از مسجد اعظم، محل مذکور ضرورت دارد که در این زمینه تحقیقات دقیق به عمل آید.
بومی رهبر عملیات : دعایی گیرنده : آقای نوروزی گوینده : دعایی ساعت مکالمه : ۱۲۳۵
توضیحات سند:
* «با نزدیک شدن به روز ۱۵ مرداد، سالروز مشروطیت، امروز رادیو صدای ملی گفتاری را به این موضوع اختصاص داد و در بخشی از آن گفت: در آستانه جشن انقلاب مشروطه، گردانندگان رژیم دست به عوامفریبی های وسیعی زدند و تلاش دارند با این عوامفریبی ها ماهیت خصومت ذاتی خود را با آزادی و مشروطیت پنهان کنند که تلاشی است عبث. منجمله اینکه فرح همسر شاه فرمانی را در زمینه بنای تازه آرامگاه شهیدان مشروطیت ایران از جانب صور اسرافیل و ملک المتکلمین صادر کرده است. تأسیس بنای آرامگاه برای این مجاهدان راه حق و راه آزادی امری نیست که کسی را به آن مخالفتی باشد. سخن بر سر هدفی است که بازیگران خاندان پهلوی از این گونه اقدامات تعقیب می کنند. باید دید که شخصیت های انقلابی نظیر صوراسرافیل و ملک المتکلمین به خاطر چه اندیشه های تابناکی در راه مبارزه گام نهادند و طرف مقابل اینان چه کسانی بودند. این رادمردان در مبارزات خود جانب چه کسی را گرفتند و به جهاد علیه چه کسانی برخاستند و سرانجام به دست چه کسانی و چرا کشته شدند… » (بولتن محرمانه خبرگزاری پارس، ش ۱۳۷، ص ۵)
منبع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، ج۲، ص۲۵۱-۲۵۲
_____________________________
پینوشتها
[۱] . روستای زادگاهش «جورکاسر»، از توابع املش بود. نام روستا در سند اشتباه درج شده.
[۲] . شهید آیت الله محمدمهدی ربانی املشی، از شاگردان امام خمینی و علمای مجاهد گیلانی حوزه قم است.
[۳] . از تقویم مجهول شاهنشاهی استفاده شده. مطابق ۲۲ /۵ /۱۳۵۲ هجری شمسی.
[۴] . ۲۵ /۵ /۱۳۵۵ هجری شمسی.
[۵] . حسن یوسفی اشکوری در ۲۰ مرداد ۱۳۲۸ در اشکورات از توابع شهرستان رودسر گیلان متولد شد. وی زمانی از طلاب جوان و فعال نهضت امام خمینی بود. بعد در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده دو شهرستان تنکابن و رامسر انتخاب شد. اما پس از پایان مجلس به تدریج دچار انحراف فکری از اسلام و انقلاب اسلامی شد و به نگارش آثاری در نقد اندیشه امام خمینی و انقلاب اسلامی دست زد و با مجلات ملی مذهبی همکاری کرده و به نقد جمهوری اسلامی پرداخت. خودش در نوشته هایش آموزه های دینی را مورد هتک قرار داد و در مسیر ارتداد قرار گرفت. وی در سال ۱۳۷۹ به کنفرانس ضدایرانی برلین دعوت شد، در آنجا شرکت کرد و بعد از بازگشت، در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه، خلع لباس و به هفت سال حبس محکوم شد. او هماکنون ساکن آلمان است و به فعالیت های ضددینی خود ادامه می دهد. (میثم عبدالهی)
[۶] . ۳ /۱۲ /۱۳۵۵ شمسی.
[۷] . شهید آیت الله محمدمهدی ربانی املشی، از شاگردان امام خمینی و علمای مجاهد گیلانی حوزه قم است.
[۸] . پرویز ثابتی، مدیرکل اداره سوم.
[۹] . روستای زادگاهش «جورکاسر»، از توابع املش بود. نام روستا در سند اشتباه درج شده.
[۱۰] . مرحوم آیت الله محمد محمدی گیلانی، از شاگردان امام خمینی و علمای مجاهد گیلانی فعال حوزه قم است.
[۱۱] . شهید آیت الله محمدمهدی ربانی املشی، از شاگردان امام خمینی و علمای مجاهد گیلانی فعال حوزه قم است.
[۱۲] . آیت الله عباس محفوظی، از شاگردان امام خمینی و علمای مجاهد گیلانی فعال حوزه قم است.
[۱۳] . آیت الله عباس محفوظی، از شاگردان امام خمینی و علمای مجاهد گیلانی فعال حوزه قم است.