مقام معظم رهبری: در طول تاریخ، رنگ های گوناگون بر سیاست این کشور پهناور سایه افکند؛ اما رنگ ثابت مردم گیلان، رنگ ایمان بود.
پنج شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴ - Thursday 13 Nov 2025
محتوا
مزار آیت الله شیخ یوسف نجفی جیلانی کجاست؟ تاریخ رحلت ایشان چه تاریخی است؟+ تصاویر اختصاصی رنگ ایمان

مزار آیت الله شیخ یوسف نجفی جیلانی کجاست؟ تاریخ رحلت ایشان چه تاریخی است؟+ تصاویر

میثم عبدالهی
آیت‌الله شیخ یوسف نجفی جیلانی در صبح روز چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۲۷ شمسی مطابق با ۱۰ ربیع الثانی ۱۳۶۸ قمری، در رشت دار فانی را وداع گفت و مردم گیلان را عزادار نمود…

یکشنبه 26 اکتبر 2025 - 12:31

میثم عبدالهی

یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴ 

 

نگارنده چند بار برای یافتن قبر این عالم، در قبرستان وادی جستجو کردم و به سختی توانستم آن قبر را بیابم. چون تقرببا هیچ نشانی ای در آنجا وجود ندارد که انسان را به آن مزار این عالم ربانی راهنمایی کند. لازم است ورثه محترم آن عالم ربانی خصوصا حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمدعلی نجفی جیلانی (مدیرکل سازمان تبلیغات اسلامی استان گیلان) و سایر مسئولین شهری و استانی از نماینده ولی فقیه در گیلان و امام جمعه رشت، استاندار، مسئول اوقاف گیلان، متولیان حرم امامزاده سیدجلال الدین اشرف، مسئولین قبرستان گلزار شهدای آستانه اشرفیه (وادی)، برای احیای فوری مزار این عالم برجسته، اقدام کنند و جایگاه بزرگی در شأن جایگاه علمی و خدمات اجتماعی و مجاهدت هایش ایجاد کنند و تصاویر او را به همراه شرح مجاهدت هایش را در آن محدوده از قبرستان نصب کنند تا مردم ببینند و بشناسند و به زیارتش بشتابند و قبر ایشان از این حالت مظلومیت و دلگیری بیرون آید. لازم است سنگ قبر جدید، تاریخ دقیق ولادت و رحلت این عالم ربانی درج گردد و اشتباه فعلی موجود در سنگ قبر اصلاح گردد.

ابتدا روی مزار ایشان، سنگ قبری گذاشته شد ولی نشان ویژه‌ای برای ایشان ایجاد نشد که جایگاه این عالم را بیان کند و قبر ایشان را مانند مردم عادی قرار گرفته و قبر ایشان به فراموشی سپرده شد. قبر ایشان بعد از تعریضی که در سال‌های اخیر در قبرستان صورت گرفت، در حاشیه قبرستان در قسمت پیاده‌رو، قرار گرفته و سنگ قبر او را نیز برداشته و روی آن را نیز با بقیه پیاده‌رو همسان کرده و سرامیک گذاشته اند و اثری از قبر ایشان باقی نمانده و تنها تکه سنگ مرمر بسیار کوچکی بین سرامیکها جای آن گذاشتد و روی آن چنین نوشتند: «آرامگاه مجتهد مبارز، آیت الله حاج شیخ یوسف نجفی جیلانی. وفات: اسفند۱۳۲۷ شمسی.»

مدفن آیت الله جیلانی در گلزار شهدای (وادی) آستانه اشرفیه، در داخل پیاده روی سمت راست بوده و حدود ۳۰ متر با در ورودی اصلی قبرستان فاصله دارد. تصاویری که درج شده در روز چهارشنبه ۶ اردیبهشت ١۴٠٢ شمسی گرفته شده است.

تاریخ و روز وفات این عالم ربانی، به درستی ثبت نشده و روی سنگ قبر، تاریخ «اسفند ماه ۱۳۲۷» به عنوان تاریخ رحلت، درج شده، حقیر نیز در ویراست اول مقاله شرح حال آیت الله جیلانی که روی سایت رنگ ایمان منتشر است، بر اساس همین مدرک و گفته نوه ایشان آقای یوسف (شهریار) نجفی جیلانی، در متن اول تاریخ وفات را اسفند ۱۳۲۷ درج نموده شد، ولی با مراجعه به آرشیو مطبوعات آن روزگار که در پایتخت منتشر می شد، متوجه اشتباه بودن این تاریخ شده، تاریخ درست وفات را نیز یافته و آن را تصحیح نمودیم.

آیت‌الله شیخ یوسف نجفی جیلانی در صبح روز چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۲۷ شمسی مطابق با ۱۰ ربیع الثانی ۱۳۶۸ قمری، در رشت دار فانی را وداع گفت و مردم گیلان را عزادار نمود.[۱]

کتابفروشی و چاپخانه دانش تهران که از مراکز عمده فعال فرهنگی دینی به شمار می‌رفت و با حسن شمس گیلانی، داماد آیت‌الله جیلانی، ارتباط داشت و یک عنوان از آثارش تاریخ علماء و شعرای گیلان، را همان موقع زیر چاپ داشت، در روز ۱ اسفند ۱۳۲۷ در روزنامه اطلاعات، آگهی فوت آیت الله جیلانی را درج کرده و به دامادش، شیخ حسن شمس گیلانی تسلیت گفت. این پیام تسلیت، نخستین جایی در روزنامه اطلاعات است که خبر رحلت آیت الله جیلانی در آن درج شده، غیر از تاریخ وفات، اطلاعات دقیق دیگری از این فوت و تشییع و در تدفین در آستانه اشرفیه درج شده است. پیام تسلیت به این شرح بود:

«تسلیت: انا لله و انا الیه راجعون

عالم ربانی، دانشمند بزرگ، حضرت آیت الله آقای حاج شیخ یوسف نجفی جیلانی که صاحب تالیفات کثیره بودند، صبح روز چهارشنبه دهم ماه ربیع الثانی [۱۳۶۸ق مطابق ۲۰ بهمن ۱۳۲۷ش] در شهر رشت، جهان فانی را وداع گفته و قلوب دوستداران خود را داغدار و متالم نموده.

جنازه آن مرحوم با تجلیلات فوق العاده از طرف روحانیون و تجار رشت، تشییع و در آستانه، که یکی از بقاع متبرکه گیلان است، دفن گردید. مصیبت وارده را بر کلیه بازماندگان آن مرحوم، تسلیت عرض نموده و دوام و بقای عمر و عزت بازماندگان آن مرحوم، به خصوص دوست ارجمند و فاضل دانشمند آقای حسن شمس گیلانی را از درگاه احدیت مسئلت می نمائیم.

کارکنان کتابفروشی و چاپخانه دانش.»[۲]

شیخ حسن شمس گیلانی و شیخ محمدعلی لواسانی در روز ۲ اسفند ۱۳۲۷ در روزنامه اطلاعات، اعلامیه فوت آیت الله جیلانی را منتشر و مجلس ترحیمی در مسجد لواسانی، خیابان سیروس تهران، اعلام نمودند و در پایان به خاندان نجفی جیلانی و حجت الاسلام شیخ علی اعتمادالواعظین شمس گیلانی، از وعاظ مشهور رشت و پدرِ شیخ حسن شمس، تسلیت گفتند. متن پیام به این شرح بود:

«انا لله و انا الیه راجعون

نظر به فوت شیخ العلماء الاعلام، حجت الاسلام آقای حاج شیخ یوسف نجفی جیلانی، طاب ثراه الشریف، که از اجله سلسله علمیه و مؤلفین تالیفات دینیه می باشند، مجلس ترحیمی عصر چهارشنبه ۲۴ ربیع الثانی [۱۳۶۸ق]، ۴/۱۲/۲۷ از سه بعدازظهر تا پنج در مسجد لواسانی، خیابان سیروس، منعقد [خواهد بود]. مسلّم است عموم مسلمین، خاصه هیئت مقدسه علمیّه به جهت قدردانی علم و تسلیت بازماندگان، شرکت خواهند فرمود.

الاحقر محمدعلی لواسانی _ الاحقر حسن شمس گیلانی.

مصیبت وارده را به خاندان جلیل نجفی جیلانی [و] آقای حاج اعتمادالواعظین شمس گیلانی تسلیت میگوییم.[۳]

کتابفروشی و چاپخانه دانش در روز ۲ اسفند ۱۳۲۷ آگهی انتشار کتاب تاریخ علماء و شعرای گیلان را نیز درج نمود و مشخص میکند که این کتاب در اولین روزهای بعد از وفات این عالم ربانی منتشر شد. کتاب با این مشخصات منتشر شد: تاریخ علماء و شعرای گیلان، حسن شمس گیلانی، کتابفروشی و چاپخانه دانش، تهران، ۱۳۲۷، ۱۵۰ص. متن آگهی به این ترتیب بود: «کتاب تاریخ علماء و شعرای گیلان تالیف علامه حسن شمس گیلانی بهترین طرزی از چاپ خارج و منتشر گردیده است. به زودی ترجمه مکالمات حضرت رضا، علیه السلام، با ملل و مذاهب مختلف، منتشر خواهد شد. بها: ۳ ریال. کتابفروشی و چاپخانه دانش.»[۴]

صادق احسانبخش در کتاب دانشوران و دولتمردان گیل و دیلم، تاریخ وفات این عالم را به اشتباه سال ۱۳۲۶ش درج کرده: «مرحوم شیخ یوسف … وفات وی به سال ۱۳۲۶ در رشت اتفاق افتاد.»[۵]

رسول سعیدی زاده در کتاب فرزانگان رشت، تاریخ رحلت این عالم را در سال ۱۳۶۸ق/ ۱۳۲۸ش دانسته: «آیت الله شیخ یوسف جیلانی پس از عمری خدمت و مجاهدت در راه اعتلای دین در سن ۷۸ سالگی در سال ۱۳۶۸ق/۱۳۲۸ش در رشت دعوت حق را اجابت کرد. پیکرش پس از انتقال به آستانه اشرفیه در قبرستان وادی، مجاورت بقعه امامزاده آقا سید جلال الدین اشرف به خاک سپرده شد.»[۶] در ذکر تاریخ شمسی رحلت ایشان دچار اشتباه شده و صحیحش ۱۳۲۷ است. سعیدی زاده از نوشته ما در سایت رنگ ایمان استفاده کرده ولی به آن مقاله ارجاع نداده، از سایر منابعی که در سایت درج کردیم نیز استفاده کرده ولی صرفا به برخی از منابع می شود این نکته را فهمید. او درباره محل دفن آیت الله جیلانی را قبرستان وادی در آستانه اشرفیه درج کرده است. در حالی که هیچ کدام از منابعی که در این زمینه ارجاع داده به این نکته نرسیده بودند و همه شهر قم را محل دفن وی درج نمودند!

درباره محل دفن آیت‌الله جیلانی، عبدالحسین جواهرکلام در کتاب «تربت پاکان قم» به نقل از مرحوم آیت‌الله شیخ محمدلاکانی، محل دفن را قبرستان شیخان قم دانسته و این اشتباه، باعث شده تا تراجم نویسان دیگری مانند آقای محمدتقی ادهم‌نژاد لنگرودی در کتاب «ستارگان حرم، ج۲۴» و خانم مینا احمدیان در کتاب «شیخان قم» نیز به نقل از او، دچار اشتباه شدند.[۷]

عبدالحسین جواهرکلام در کتاب «تربت پاکان قم» چنین می نویسد: «این عالم ربانى و فاضل صمدانى پس از عمرى خدمت و مجاهدت در راه اعتلاى پرچم اسلام و عظمت قرآن، در سن  ٧٧  سالگى در سال  ١٣۶٨  ق مطابق با  ١٣٢٧  ش درگذشت. و بنا بر اظهارات آیت اللّه شیخ محمّد لاکانى (دام ظله) -ساکن رشت-جنازۀ ایشان در قبرستان شیخان قم مدفون گردید.»[۸]

آقای محمدتقی ادهم‌نژاد لنگرودی در کتاب «ستارگان حرم، ج۲۴» «آیه الله جیلانی آن عالم ربانی و فاضل صمدانی پس از عمری خدمت و مجاهدت در راه اعتلای دین اسلام و عظمت قران در ۷۸ سالگی در سال ۱۳۶۸ق. مطابق با سال ۱۳۲۷ش. در رشت دعوت حق را اجابت کرد. بنا بر اظهارات آیه الله حاج شیخ محمد لاکانی از عالمان موجه ساکن رشت، جنازه مطهر آن عالم ربانی را پس از تششیع به قم انتقال دادند و در قبرستان شیخان و در جوار کریمه اهل بیت (ع) به خاک سپردند.»[۹]

مینا احمدیان در کتاب شیخان قم چنین می نویسد: «آیت الله فومنی نجفی سرانجام پس از عمری مجاهدت در سال ۱۳۶۸قمری برابر با ۱۳۲۷ شمسی در سن هفتاد و هفت سالگی درگذشت. پیکرش در گلزار شیخان قم دفن شد.»[۱۰]

آیت الله جیلانی وصیتنامه‌اش را به تاریخ ۲۰ ربیع‌الثانی ۱۳۶۶ق (۲۳ اسفند ۱۳۲۵) نوشته است و در دو سال پایانی عمرش، آن را به تدریج تکمیل و نکاتی را به آن اضافه کرد. این وصیتنامه حاوی مطالب ارزشمندی از این خانواده است که توسط آیت‌الله جیلانی ثبت و ضبط شده است.[۱۱]

او سه پسرش محمد و علی و حسن را وصی خود تعیین کرد و درباره محل دفنش چند محل را ذکر نمود که به ترتیب اولویت در یکی از این مکان‌ها دفن کنند: ۱ـ اگر در زمان فوتم در نجف اشرف بودم، در قبرستان وادی‌السلام نزدیک مقبره پدرانم، مرا نیز دفن کنید تا «در وادی‌السلام نزدیک مقابر آباء و اجدادم، مجاور حقیقی گردم.» ۲ـ در صورتی که در گیلان فوت کردم «جنازه مرا پس از تجهیز، در گوشه ایوان متصل به مسجد [خودم که] خارج از مسجد است، … دفنم نمایند و حجره بسازند و علامت مُبقِیه برایم بگذارند که مورد ترحّم گردم.» ۳ـ در صورتی که این یکی ممکن نشد، «در مقبره مرحوم حاجی سیدحسین آقا[۱۲] [در منطقه مدیریه رشت] … به خاکم سپارند.» ۴ـ و اگر خواستند که «حمل جنازه، فوری به قم بفرستند، مختارند.» ۵ـ «و الا، به هر محل که صلاح دانند، و در هر حال علامت قبری گذارند که از استرحام، محروم نمانم.»[۱۳]

او به اوصیایش چنین وصیت کرده است که بعد از مرگم: «جز یک مجلس ترحیم، بیش متکفل نگردند، آن هم در مسجد خودم که تقریبا چهل سال عمرم را در او به سر برده‌ام. و اگر مومنین از اقارب و غیرهم، خواستند مجلس فاتحه و یادبودی به هر کجا مقتضی دانند، از خود اقامه نمایند … مختارند.»[۱۴]

پیکر آن مرحوم با تجلیل و بزرگداشت از طرف سویی علما و بازیاریان و عموم مردم متدین رشت، تشییع و به قبرستان «وادی» در شهر آستانه اشرفیه، از بقاع متبرکه گیلان، مدفون گردید. [۱۵]

پیکر آیت الله جیلانی زمانی که به این قبرستان آورده شد، تازه چند سال از افتتاح اش گذشته بود و هنوز اموات بسیار کمی در آن دفن بودند و پیکر آیت الله جیلانی در میان اولین ردیف پیکر مرحومین قرار دارد. در بنری که در ورودی قبرستان وادی نصب شده، اطلاعاتی از قبرستان و واقفش در آن مندرج است، و نام نام قبرستان را «بهشت جلالیه» درج شده و نزد عموم مردم به «وادی» شهرت دارد. حاجی عبدالله آستانه ای، از تجار متدین شهر (تولد ۱۲۷۱ش – وفات ۹ دی ۱۳۵۰ش)، در سال ۱۳۱۵ش زمین آن را برای قبرستان عمومی شهر وقف نمود. اندکی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی سه شهید انقلاب اسلامی آستانه اشرفیه، خصوصا شهید احمد عطاءآفرین (شهادت در ۶/۱۱/ ۱۳۵۷ در میدان شهرداری رشت) دفن شدند و سپس تدفین شهدای دفاع مقدس هشت ساله خصوصا سردار شهید مهدی خوش سیرت (جانشین لشکر قدس گیلان شهادت در روز ۶/۴/۱۳۶۶ در منطقه ماووت در عملیات نصر۴) در آن، به «گلزار شهدای آستانه اشرفیه» تغییر نام داد و این قبرستان را به دارالشفای عموم مردم تبدیل شده است.

آیت الله جیلانی در رشت مرحوم شد و باید مطابق بند دوم وصیتنامه‌اش، او را در ایوان مسجد جیلانی دفن می‌کردند تا محل زیارت مردم و یادبودی از او باقی باشد و تا قرن‌ها به پاس تلاش‌هایش، مورد تقدیر مردم رشت قرار بگیرد و قبرش زیارتگاه مردم گردد. اما متاسفانه فرزندانش دیر وصیتنامه را دیدند و پیکر ایشان را به قبرستان «وادی» در آستانه اشرفیه منتقل کرده و در همانجا مدفون ساختند!

آیت‌الله جیلانی به اوصیایش وصیت کرد که اموال مردم را که نزد او به امانت می‌گذاشتند، بدون طمع به صاحبانش بازگردانند. او در این وصیت می‌گوید که دو بار مُهری که با آن پای نامه‌ها و اسناد را مهر می‌کرده از دسترس او خارج شد و همین باعث شده تا این مهر چندان ارزشی نداشته باشد و اگر پای یک نامه‌ای تنها مُهر من درج شده بود، آن ارزشی ندارد و از حیث حقوقی ساقط است ولی اگر این مهر با امضای من همراه بود، یا آن نامه به خط من بود، یا فحوای آن نامه در وصیتنامه‌ام درج شده بود، آن نامه صحیح است. او دقت فراوانی بر سر این مسئله داشت که بعد از فوتش، کسی از این مهر و از نام او سوءاستفاده نکند و درباره ماجرای دو بار خارج شدن مُهرش از دسترس وی، چنین می‌گوید:

«مُهری اینجانب با بودن علویه سیده ربابه مرحوم حلیله‌ام،[۱۶] چند روزی در خانه‌ام مفقود و پس از چند روز دیگر در خانه‌ام یافت شد. و ثانیا هنگام توقیفم در حبس تاریکِ ارکانِ حربِ گیلان و زجرم در زندان در اثر نشر مقاله طومار عفت، … تقریبا یک ماه مهری‌ام ضبط ادارات دولت نظامی و در دست آنها بوده و همچنین در ایام تبعیدم از رشت، و پس از یک ماه به من مسترد داشتند. ممکن است کارهایی کرده باشند. فلذا آنچه به امضای شخصی اقل نباشد، بی‌اثر و خالی از صحت خواهد بود.»[۱۷]

بعد از رحلت ایشان، چند پیام تسلیت به سوی رشت فرستاده شد و مقالات و یادداشت‌هایی در وصف عظمت شخصیت او نوشته شد.

مجله آیین اسلام، به صاحب امتیازی، مدیرمسئولی و سردبیری نصرت الله نوریانی در دهه بیست و سی شمسی در تهران به عنوان یکی از مهمترین نشریات دینی منتشر می شد و نویسندگان آن عموما علما و بزرگان بودند. محمود مغیثی در مجله آیین اسلام، به تاریخ ۱ فروردین ۱۳۲۸، مقاله‌ای با عنوان «حقیقت روحانیت» درج کرد و به ذکر اوصافی درباره آیت‌الله جیلانی پرداخت. متن کامل یادداتش او چنین است:

«واقعا اگر سیری در عوالم اجتماع بنمائیم و احوالات و طرز زندگی‏ مردمان را مورد مطالعه‏ قرار دهیم می‏بینیم که حقیقتا در جامعه رجالی هستند که مرکز پر کار اجتماع‏ بوده و مهار جامعه بوده و مهار جامعه در دست آنها است واضح‏تر اینکه فرمایش‏ پیشوای عالمیان مولای‏ متقیان علی ع مصداق پیدا میکند که فرمود مردم دنیا بر سه گونه‏اند برخی مربیان و دانشمندانند که در مقام تربیت و تکمیل اخلاق مردم بعضی هم از این طبقه تعلیم‏ گرفته و در مقام رشد و نمو کمالات نفسانیه هستند و در دستهء هم از مردمان‏ معمولی و عوام الناس‏اند.

غرض از این مقدمه اشاره به زندگی و شخصیت یکی‏ از بزرگترین روحانیین اسلام، خصوصا عالم تشیع است یعنی حضرت‏ حجت‌الاسلام آیت‌اللّه العظمی مرحوم جنت‌آرامگاه، خلد‌آشیان، حاجی‏ شیخ یوسف نجفی جیلانی ـ نوّر الله مضجعَه و عطّر اللهُ مرقَده ـ که این‏ فیلسوف شرق و دانشمند معظم یک رکن و یک پایه اسلام‌خانه بود. واقعا زحمات شایسته و خدمات لایقه‏ای در پیشرفت مقصود خود یعنی‏ احقاق حق و احیای حقیقت که هدفی مقدس است نموده. البته قلم‏ نگارنده که هیچ، بلکه بزرگترین قلم قادر، امروز نمی‌تواند مقامات‏ و نیات پاک این روحانی مهم را به رشته تحریر بیاورد. همین قدر می‌گویم که [این] مرد بزرگ تا آخرین ساعت از زندگیش دست از ترویج‏ دین مبین اسلام و تبلیغ احکام سید انام نکشید و با روحی باعظمت‏ و نیتی پاک، کوشش و جدیت می‌نمود و به وسائل مختلفه و طرق متفاوته‏ از بیان و منطق و قلم و نویسندگی و کردار و رفتار، در این‏ منظور سعی خود را مبذول می‌داشت، که انصافا افتخار ایرانیان به ویژه‏ مردم گیلان بود. تالیفات گرانبها و رشحات و ریزش‏های قلم این‏ شخصیت بزرگ، خود یگانه معرّف و مشخص او است که سی و هفت‏ مجله در مطالب متنوع تالیف نموده است. و نیز بلکه از نوک قلم‏ او آب حیات زندگی روحانی و معنوی اسلامیان تامین می‌شد. زهی‏ سعادت و نیکبختی یک ملت و مملکتی که چنین رجال دانشمند و غم‏‌خورِ دردهای اجتماع داشته باشد.»[۱۸]

مسئولین مجله آیین اسلام نیز چنین تسلیت گفتند:

«حضرت حجت‌الاسلام آیت‌الله آقای حاج‏ شیخ یوسف جیلانی از اجله علمای عصر حاضر و از نوادر عالم تشییع‏ بوده‏اند. ما این ضایعه اسفناک را نخست به عالم اسلامی و سپس به‏ جهان تشییع تسلیت می‌گوئیم.»[۱۹]

 

————————————

پی نوشتها:

[۱] . روزنامه اطلاعات، س۲۳، ش۶۸۶۶، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۲۷، ص۲٫

[۲] . روزنامه اطلاعات، س۲۳، ش۶۸۶۶، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۲۷، ص۲٫

[۳] . روزنامه اطلاعات، س۲۳، ش۶۸۶۷، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۲۷، ص۲٫

[۴] . روزنامه اطلاعات، س۲۳، ش۶۸۶۷، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۲۷، ص۳٫

[۵] . دانشوران و دولتمردان گیل و دیلم، ص۱۴۲٫

[۶] . فرزانگان رشت (علما و فضلا)، ص۴۰۷-۴۰۸٫

[۷] . تربت پاکان قم، ج۴، ص۲۱۷۸؛ شیخان قم، ص۲۱۹؛ «شیخ یوسف نجفی جیلانی مولف طومار عفت، قامت غیرت»، محمدتقی ادهم‌نژاد، ستارگان حرم، ج۲۴، ص۹۸٫

[۸] . تربت پاکان قم، ج۴، ص۲۱۷۸٫

[۹] . «شیخ یوسف نجفی جیلانی مولف طومار عفت، قامت غیرت»، محمدتقی ادهم‌نژاد لنگرودی، ستارگان حرم، ج۲۴، ص۹۸٫

[۱۰] . شیخان قم، ص۲۱۹٫

[۱۱] . وصیتنامه، ص۳۲٫

[۱۲] . آیت الله سیدمحمدحسین موسوی معروف به «سیدحسین‌آقا مجتهد رشتی» فرزند سیدعبدالباقی مجتهد رشتی از مجتهدین صاحب‌نام رشت بود که در سال ۱۲۵۰ق در نجف اشرف متولد شد و به رشت مهاجرت کرده و سال‌ها به تبلیغ دین در این شهر پرداخت. سیدحسین‌آقا از علمای برجسته و اخلاقی و معمر رشت بود که بین مردم محبوبیت داشت. روزنامه نسیم شمال در روز ۱۲ آبان ۱۲۹۹ خبر ورود ایشان به تهران را به عنوان اولین خبر در صفحه اول خود درج کرده است: «ورود به مرکز: جناب مستطاب، حجت الاسلام آقای حاج سیدحسین آقای مجتهد رشتی ـ دامت برکاته ـ که در جریده ایران [شماره] ۷۲۵، فقدان اثر جناب ایشان را درج نموده بود، دو روز است به طهران وارد شده اند.» در ماجرای قیام آیت الله شیخ باقر رسولی که در سال ۱۳۰۵ در رشت، سیدحسین آقای مجتهد از علمایی بود که از این قیام حمایت ‌کرد و به همراه جمعی از علمای رشت در روز ۲۲ آبان ۱۳۰۵ در تلگرافخانه رشت متحصن شده و تلگرافی به مستوفی الممالک نخست وزیر فرستادند و از فضل الله زاهدی ـ فرمانده تیپ مستقل شمال مستقر در رشت ـ شکایت کردند. سیدحسین آقا ـ مطابق تاریخی که روی سنگ مزار ایشان درج شده ـ در مرداد ۱۳۰۹شمسی (ربیع الاول ۱۳۴۹ق) در ۹۹ سالگی مرحوم شد و در قبرستان باغ مدیریه رشت مدفون گردید. ایشان عمو و پدرِ همسر آیت الله سیدحسن بحرالعلوم رشتی بود. محل دفن سیدحسین‌آقا به محل متبرکی برای دفن علمای مختلف مردم رشت تبدیل شد و افراد مختلفی بعد از ایشان در «مقبره سیدحسین‌آقا» دفن شدند چون آیت الله سیدعبدالوهاب صالح ضیابری، میرعبدالباقی صدرالشریعه موسوی و… . بعدها مردم بر سر مزار سیدحسین‌آقا ضریحی نهادند و مزارش محل اجابت حاجات مردم گردید. این مکان امروزه به نام مقبره «بقعه السادات» شناخته می شود و در ابتدای خیابان آیت الله ضیابری رشت قرار دارد. («ورود به مرکز»، روزنامه نسیم شمال، س۶، شش۱۲، ۲۹ صفر ۱۳۳۹ق، ص۱؛ اسناد روحانیت و مجلس(۴)، ص۶۹-۷۰؛ روزنامه اطلاعات، س۱، ش۷۷، ۲۲آبان۱۳۰۵، ص۲؛ گفتگو با مرحوم حجت الاسلام سیدمحمدتقی موسوی فرزند آیت الله سیدحسن بحرالعلوم؛ سنگ مزار سیدحسین آقای مجتهد.)

[۱۳] . وصیتنامه، ص۱۰ـ۱۱٫

[۱۴] . وصیتنامه، ص۱۱٫

[۱۵] . روزنامه اطلاعات، س۲۳، ش۶۸۶۶، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۲۷، ص۲٫

[۱۶] . یعنی همسرم.

[۱۷] . وصیتنامه، ص۱۵ـ۱۶٫

[۱۸] . «حقیقت روحانیت»، محمود مغیثی، مجله آیین اسلام، سال پنجم، ش۲۴، ش مسلسل ۲۴۳، دوشنبه ۱ فروردین ۱۳۲۸، ۲۰ جمادی الاولی ۱۳۶۸ق، ص۱۹٫

[۱۹] . «حقیقت روحانیت»، محمود مغیثی، مجله آیین اسلام، سال پنجم، ش۲۴، ش مسلسل ۲۴۳، دوشنبه ۱ فروردین ۱۳۲۸، ۲۰ جمادی الاولی ۱۳۶۸ق، ص۱۹٫

———————————–

 

 

ارسال دیدگاه

enemad-logo