معرفی و تکذیب منابع تاریخی مرتبط با نهضت رئیسعلی دلواری که توسط افشین پرتو جعل شده اند
مجله نسیم بیداری/ سیدقاسم یاحسینی
سیدقاسم یاحسینی برای اولین بار بعد از مرگ افشین پرتو به جعلی بودن ۵ عنوان از آثار این دوستش اشاره کرده، اشکالات این چند عنوان کتاب را بیان کرده است و به مسائل تکان دهنده ای اشاره نموده. مسئولیت چاپ این کتابها با من بود، اما من به تاریخ، خیانت نکرده ام، اشتباه کردم و از اینکه غیرعمد خواننده را به اشتباه انداختم، عذر خواسته ام!
مجله نسیم بیداری / سیدقاسم یاحسینی
تصویر کامل تری از آثار جعلی افشین پرتو
یادداشت میثم عبدالهی
پیش از این، طی یادداشتی به تاریخ پنجشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۰، به اجمال نوشته بودم که کتاب «یادداشتهای افسینکف» به طور کامل جعل و ساخته و پرداخته ذهن آقای افشین پرتو است. هر محقق مستقل و مطلعی با بررسی سندی و مقایسه محتوای این کتاب با منابع مشروطه گیلان و منابع نهضت جنگل به جعلی بودن این کتاب، خواهد رسید. امروز فهرست کامل تری از کتابهایی که پرتو با عنوان خاطرات سیاسی و یادداشت های رجال سیاسی خارجی در داخل ایران که ۸ عنوان آن درباره جنوب ایران است را معرفی می نماییم.
ماهنامه نسیم بیداری، خرداد ۱۴۰۱، شماره ۱۰۳، ویژه نامه ای تاریخی برای نهضت مقاومت جنوب، تدارک دیده و با متخصصین و پژوهشگران در این عرصه گفتگو نمود. سیدقاسم یاحسینی، دبیر مجموعه دانشنامه استان بوشهر، که با افشین پرتو، رفاقت قدیمی داشت و در کمتر کنگره و مراسمی در بوشهر بود که از افشین پرتو دعوت به عمل نیاورد و او مقاله و کتاب ارائه ندهد! یاحسینی واسطه چاپ و انتشار چند عنوان کتاب ترجمه ادعایی از افشین پرتو که همه آنها جعل افشین پرتو بودند.
در یک مقاله بسیار مهم در این شماره از ماهنامه نسیم بیداری، آثار و منابع تاریخی جعلی مرتبط با نهضت مقاومت جنوب که توسط افشین پرتو نگارش یافته اند را برای اولین بار افشا نمودند و با سیدقاسم یاحسینی مصاحبه کردند، وی برای اولین بار بعد از مرگ پرتو به جعلی بودن آثار این دوستش اشاره کرده، اشکالات این چند عنوان کتاب را بیان و به مسائل تکان دهنده ای اشاره نموده است.
یاحسینی با ناراحت می گوید مسئولیت چاپ این کتابها با من بود، بعد از مرگ پرتو با توجه به برخی اشکالاتی که در آنها بود، درباره این آثار و اصالت مطالب شان، تحقیق مفصلی کرده و با پژوهشگران داخلی و خارجی زیادی حول آنها تحقیق نموده و به این نتیجه رسیده که این کتابها اصالتی ندارند و توسط افشین پرتو جعل شده اند و به خاطر همین قصد دارد که اشتباه گذشته را جبران کند. او می گوید من به تاریخ، خیانت نکرده ام، اشتباه کردم و از اینکه به صورت غیرعمد، خواننده را به اشتباه انداختم، عذر خواسته ام! به علاوه مانع تجدید چاپ این کتابها شد. قصد او از انتشار این نوشته در مجله، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی پژوهشگران و محققان است تا این آثار را بشناسند و مواظب باشند تا آثارشان بر پایه این آثار جعلی نگذارند.
مسعود جوزی در یادداشت «معمای افشین پرتو» از ۵ عنوان از کتابهای جعلی پرتو درباره جنوب، اطلاع داده: «میدانم پرتو پنج کتاب «ترجمه» از خاطرات و یادداشتهای نمایندگان سیاسی و اقتصادی خارجی در جنوب ایران هم در مجموعه «دانشنامه استان بوشهر» منتشر کرده است که اینک اصالت همه آنها زیر سوال است: ۱. یادداشتهای دادمور واتس، ۲. گزارشهای مستر چیک، ۳. مستر چیک بعد از جنگ جهانی اول، ۴. یادداشتهای گوستاو نیلیستروم، ۵. یادداشتهای استیو تی. پارکر».
در حالی که تعداد کتابهای پرتو درباره جنوب، ۹ عنوان است و به همراه کتاب یادداشت های اوسینکو میشود ۱۰ عنوان. مشخصات کتابشناشی کامل آنها به این شرح است: عنوان اول در سال ۱۳۷۲ در بوشهر منتشر شده و از دانشنامه استان بوشهر خارج است. عنوان دوم درباره استان فارس و از دانشنامه استان بوشهر خارج است. از شماره ۳ تا ۹ در زمره کتابهای تحت عنوان دانشنامه استان بوشهر است. تمام کتابهای زیر، ترجمه از خاطرات است جز شماره ۹ که کتابی تحقیقی است:
- شاخه نبات: خاطرات سرگرد نیلستروم افسر سوئدی ژاندارمری ایران از وقایع فارس و نهضت تنگستان (آوریل – سپتامبر ۱۹۱۵)، گوستاو نیلستروم، مترجم: افشین پرتو، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر، بوشهر، اول، ۱۳۷۲، ۵۴ص، رقعی، نرم.
- جنگ جهانی اول و فارس: خاطرات سرگرد گوستاو نیلستروم سوئدی در سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۸ از رویدادهای فارس در جنگ جهانی اول، گوستاو نیلستروم، مترجم: افشین، پرتو، آبادبوم، تهران، اول، ۱۳۸۹، ۱۱۰ص، رقعی، نرم.
- یادداشت های گوستاو نیلیستروم: افسر ژاندارمری ایران از رویدادهای جنگ جهانی اول (دانشنامه استان بوشهر)، گوستاو نیلستروم، مترجم: افشین پرتو، ناشر: صحیفه خرد، قم، اول، ۱۳۹۳، ۱۶۶ص، رقعی، نرم.
- گزارشهای مستر چیک از رویدادهای فارس و بوشهر در جنگ جهانی اول (دانشنامه استان بوشهر)، هربرت چیک، مترجم: افشین پرتو، ناشر: همسو، تهران، اول، ۱۳۹۲، ۲۸۰ص، رقعی، نرم.
- مستر چیک بعد از جنگ جهانی اول: گزارش مستر چیک از جنگ جهانی اول تا برآمدن رضاخان (دانشنامه استان بوشهر)، هربرت چیک، مترجم: افشین پرتو، ناشر: صحیفه خرد، قم، اول، ۱۳۹۳، ۱۴۴ص، رقعی، نرم.
- یادداشت های استیو تی. پارکر، بازرگان انگلیسی و مشاور اقتصادی کنسول انگلیس در بوشهر (دانشنامه استان بوشهر)، استیو تی. پارکر، مترجم: افشین پرتو، ناشر: صحیفه خرد، قم، اول، ۱۳۹۴، ۱۵۳ص، رقعی، نرم.
- گزارشهای استانیسلاو دابیژا: کنسول روسیه در ایران، (دانشنامه استان بوشهر)، استانیسلاو دابیژا، مترجم: افشین پرتو، ناشر: صحیفه خرد، قم، اول، ۱۳۹۴، ۱۲۴ص، رقعی، نرم.
- یادداشت های دادمور واتس، رایزن بازرگانی انگلیس در سر کنسولگری بوشهر (دانشنامه استان بوشهر)، دادمور واتس، مترجم: افشین پرتو، ناشر: صحیفه خرد، قم، اول، ۱۳۹۴، ۱۲۹ص، رقعی، نرم.
- شاخابه ی پارس و روزگارش (دانشنامه استان بوشهر)، افشین پرتو، ناشر: صحیفه خرد، قم، اول، ۱۳۹۲، ۳۰۶صفحه، رقعی، نرم.
- یادداشت های اوسینکو: کنسول روسیه در رشت درباره رویدادهای گیلان از ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۷ میلادی، لئو آلکسیوویچ اُوفسینکوف، مترجم: افشین پرتو، فرهنگ ایلیا، رشت، اول، ۱۳۹۵، ۲۴۴ص، رقعی، نرم.
دکتر مسعود جوزی برای اولین بار تصویر صفحات این مقاله را مرداد ۱۴۰۳ شمسی در کانال تگرامی متعلق به خود «جنگل»، منتشر نمود. این مقاله، حاوی مسائل نو و بسیار مهمی در تایید جعلی بودن آثار افشین پرتو خصوصا ترجمه هایی ادعایی وی است و متن کامل آن برای اولین بار در سایت رنگ ایمان منتشر می گردد.
میثم عبدالهی
شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳
مجله نسیم بیداری، روی جلد
کمتر انسانی را می توان یافت که در تفکرات و تأملات شخصی اش، در گذشته خویش، گشت و گذار نکرده و چیدمان آن را نیز تغییر نداده باشد. شاید بتوان گفت که آرزوی رسیدن به توانایی تغییر در گذشته بیش از سفر به آینده، تخیل آدمی را به بازی گرفته است. گذشته ای گاه شخصی و گاه عمومی و متعلق به انسانهایی ناشناس در این میان آیا میتوان تاریخ نگاری را میدان این بازی جذاب ذهنی دانست؟ وادی اما و اگرها و باید و شایدهایی که با کوچکترین لغزشی از میان رویاها و احتمالات راه باز میکنند و از قلم بر کاغذ می سُرند، و از کاغذ به دریای اسناد و منابع راه می یابند و در گذر زمان، با قطع ارتباط با صاحب رویا، همچون دستی نامرتی، گذشته را به میل خویش دست کاری میکنند!؟
وجود بسیاری از منابع تاریخی که در حقیقتِ آنها، شبهه وجود دارد یا حتی با قطعیت جعلی بودنشان به اثبات رسیده، نشان از پاسخ مثبت به این پرسش است. این آثار جعلی، به مرز و بوم خاصی اختصاص ندارند و این کار در سراسر دنیا و در برهه های گوناگون رخ داده است. تاریخ ما به ویژه تاریخ معاصرمان نیز از حضور چنین منابعی خالی نبوده و در دوره های مختلف، بنا بر شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم، شاهد کتاب سازیها و انتشار ا اسناد به اشکال متنوع بوده ایم.
برخی از آنها بسیار شهره اند. برای نمونه می توان به اعترافات دالگورکی جاسوس روسیه در ایران عصر قاجار اشاره کرد یا به وصیت نامه منسوب به پطر کبیر – درباره توسعه روسیه در خلیج فارس و همچنین به شرح زندگی من نوشته ابوالقاسم لاهوتی که در چارچوب تبلیغات ضد کمونیستی امریکایی ها در ایران منتشر شد، اما یکسره دروغ و تحریف بود.
وسوسه تولیدِ چنین منابعی، تنها دامن نویسندگان و پژوهشگران را نگرفته و مترجمان اسناد و منابع تاریخی را نیز به سمت و سوی خود کشانده است. این روزها جعلی بودن بسیاری از ترجمه های ذبیح الله منصوری مترجم پرکاری – که مهارتش در داستان سرایی، مقاله ای چند صفحه ای را به کتابی چند صد صفحه ای تبدیل میکرد به اثبات رسیده و نیازی به غور و دقت بیشتر در آنها نیست.
وجود این آثار، همچون زنگ خطری است که می بایست همواره و همه جا در کنار پژوهشگران باشد تا مبادا خشت اول خود را بر پایه اسناد و مدارکی دروغین بچینند. زنگ خطری که در خلال پژوهش و نگارش پرونده مقاومت مردم جنوب در این شماره ماهنامه نیز به صدا درآمد و در نهایت برخی جنبه های آن را به سمت و سویی تازه سوق داد.
مجله نسیم بیداری، صفحه ۵۵
در میان منابع تاریخی مرتبط با مقاومت مردم بوشهر در مقابل فعالیتهای استعماری انگلستان، اسناد و منابع غیرایرانی بسیاری وجود دارند که به شفاف سازی گوشه های تاریک این برهه تاریخی کمک شایانی کرده اند. استقرار و فعالیت چندین کنسولگری در شهر بوشهر و همچنین عادت به نگارش خاطرات روزانه از سوی مأموران و نمایندگان حاضر در این کنسولگری ها، در شکل گیری این اسناد بسیار مؤثر بوده است. برای مثال کتاب خاطرات واسموس که بر اساس دست نوشته های باقی مانده از این کنسول سرشناس آلمانی به نگارش درآمده، جزئیات بسیار مفیدی از روند فعالیتهای او در جنوب ایران در اختیار پژوهشگران قرار می دهد و همچنین کتاب عملیات در ایران (۱۹۱۴-۱۹۱۹) نوشته جیمز مابرلی، کنسول انگلیسی در بوشهر، اهداف و اعمال انگلیسی ها در ایران را از زاویه ای متفاوت به تصویر می کشد.
شاید جذابیت رسیدن به چنین تصویری خود یکی از وسوسه های سوق دادن برخی از پژوهش گران و مترجمان به خلق آثاری از این دست باشد. در میان منابع غیرایرانی که در سالهای نه چندان دور، منتشر شده و همزمان با بازتابی گسترده، بسیار مورد استناد قرار گرفته اند، میتوان به دو کتاب مهم اشاره کرد: اول کتاب خاطرات گوستاو نیلیستروم افسر سوئدی حاضر در ایران که بخشهایی از آن ابتدا به صورت کتابچه ای ۴۰ صفحه ای و با عنوان شاخه نبات در اولین کنگره بزرگداشت رئیسعلی دلواری در سال ۱۳۷۳ با ترجمه افشین پرتو منتشر شد و سپس بخشهای دیگری از آن در کنگره بین المللی جنگ جهانی اول و فارس با عنوان یادداشتهایی درباره فارس از نیلیستروم به چاپ رسید. در نهایت کل یادداشتهای او درباره جنگ جهانی اول و مقاومت مردم جنوب ایران در مجموعه ای گردآوری و روانه بازار کتاب شد. این اثر، حاوی جزئیات و ریزه کاریهای بسیاری درباره مسائل پیرامونی مبارزات مردم جنوب است.
برای مثال می توان به روایتهای جذاب و شرح واکنشها به مرگ رئیسعلی دلواری و بازتاب گسترده این خبر در منطقه اشاره کرد: «امشب هیچ شوری در پادگان نیست و شهر پرهیاهوی شیراز نیز خموش است… عزاداری بزرگی در شیراز به راه افتاده است. شهر غرق گریه و ناله است. مردم بر مردی می گریند که هیچگاه او را ندیده اند…»
به علاوه کتاب خاطرات «مستر هربرت چیک»، اثر دیگری است که به عنوان یک منبع قابل استناد و آشکار کننده بسیاری از ابهامات مرتبط با وقایع جنوب در دو جلد و در زیر مجموعه دانشنامه استان بوشهر با ترجمه افشین پرتو در سال ۱۳۹۶ به چاپ رسیده است. هربرت چیک، نایب کنسول انگلستان در طول جنگ جهانی اول در بوشهر بود و نقش بسیار مهمی در سرکوب نیروهای مقاومت، ایفا نمود، و به عبارتی مغز متفکر و هدایتگر نیروهای انگلیسی به شمار می رفت. بر اساس برخی اسناد، او زبان فارسی را با لهجه بوشهری صحبت می کرد و آگاهی بسیار دقیقی از وضعیت طوایف ساکن در منطقه داشت. یادداشتهای او به گونه ای نقش مستقیم انگلستان در توطئه مرگ رئیسعلی دلواری و کنار راندن او از عرصه مبارزه را آشکار میکنند و پرده از اسرار مرگ مرموز این مبارز جنوبی بر می دارند: «سه شنبه ۸ سپتامبر ۱۹۱۵ در سیلاب دگرگونیها، حادثه ای روی داد، تمام شد. یکی رفت. رئیسعلی کشته شد … باید قهقهه سر میدادم ولی نمیخواهم. آن کس را که برگزیده بودم، کار را تمام کرد. در میان درگیری، تیری و فریاد و مرگی … فردا درباره او و من و آن خاک چه خواهند گفت؟ من و او جنگیدیم ولی فردا درباره آن کس که تیر را انداخت چه خواهند گفت؟»
اما منتشر نشدن این آثار به زبان اصلی (سوئدی و انگلیسی) و همچنین ارائه ندادن متن برگردان شده، از سوی مترجم به ناشر، صحت و سقم آنها را با شبهه مواجهه ساخته و در نهایت ناشر را در جعلی بودن این دو اثر به یقین رسانده است.
مجله نسیم بیداری، صفحه ۵۶
قاسم یاحسینی، دبیر مجموعه دانشنامه بوشهر، که جست وجو و تحقیق مفصلی در این باره انجام داده است. درباره روند چاپ این کتاب ها میگوید: «بعد از چاپ کتاب خاطرات مستر هربرت چیک اصرار زیادی داشتم که متن انگلیسی آن را ببینم، اما مترجم آن را به من تحویل ندادند. با کمک چند نفر از دوستانم، تحقیق جامعی انجام دادیم و در نهایت متوجه شدیم چنین متنی اساسا وجود خارجی ندارد و نه تنها به زبان انگلیسی منتشر نشده، بلکه در مراکزی که مترجم در مقدمه کتاب به آنها اشاره کرده هم خبری از این کتاب نیست. این اثر که با مهارت بسیار بر اساس یادداشتهای روزنامه هربرت چیک تنظیم شده به چند مسأله مهم تاریخی اشاره میکند که برای اهل تاریخ، بسیار بحث برانگیز است. مهم ترین آنها که در نشریات و مقاله های مختلفی هم مورد استناد قرار گرفته و حتی بر اساس آنها، چندین کلیپ تبلیغاتی نیز ساخته شده نقش مستر چیک در ترور رئیسعلی دلواری است.
درباره مرگ او حرف و حدیث بسیار است اما هر چه هست، نمی توانیم به این نوشته استناد کنیم. چرا که رابط خود را فردی به نام غلامحسین لیلکی که اصلاً وجود خارجی ندارد، معرفی می کند. من پس از انتشار کتاب، تحقیقی میدانی در روستای لیلک انجام دادم. در چنین محیط کوچکی، اگر کسی بتواند با انگلیسیها ارتباط برقرار کند و کارگزار آنها شود، حتماً اسم و رسمی از او بر جای می ماند. کما اینکه بقیه کارگزاران انگلیسی را به نام می شناسیم و حتی از آنها عکس هم وجود دارد. اما هیچ اثری، از فرد مورد نظر وجود نداشت.
شک به صحت مطالب این کتاب، وقتی بیشتر می شود که می بینیم، مترجم مطالبی را هم درباره حضور مستر چیک در تهران برای عقد قرارداد ۱۹۱۹ و همچنین حضور در میان قشقایی ها برای صحبت با برادر صولت الدوله قشقایی برای خیانت به خان بزرگ که مبارزات ضدانگلیسی داشته، عنوان می کند که از حقیقت به دور هستند.
من درباره این کتاب با متخصصان جنگ جهانی اول در ایران و خارج از ایران نیز تماس داشته ام و آنها همگی، جعلی بودن آن را تأیید کرده اند.
با این حال، تسلط بی نظیر مترجم بر تاریخ جنوب و جغرافیای منطقه و نگارش مقالات مختلف در این باره تشخیص این مسأله را پیش از انتشار، دشوار کرد.»
یاحسینی که خود را مسئول و مسبب چاپ این اثر می داند درباره کتاب خاطرات نیلیستروم نیز می گوید: «بعد از اطمینان از جعلی بودن خاطرات مستر چیک، درباره این کتاب نیز که اصل آن به من تحویل داده نشد، تحقیقاتی انجام دادم و متأسفانه پی بردم این اثر هم هرگز به زبان سوئدی یا حتی انگلیسی منتشر نشده است.
در این کتاب، اغراق هایی وجود دارد که فقط به مزاج ما ایرانیها خوش می آیند. برای مثال نیلیستروم درباره اولین دیدارش با رئیسعلی گوید احساس کردم پادشاه سوئد را ملاقات میکنم! یا وقتی رئیسعلی کشته میشود در تمام جنوب، بچه ها می گویند ما میخواهیم رئیسعلی دلواری باشیم! اینها شاید احساسات ما ایرانیها را قلقلک بدهند، اما میان عقل و احساس، فاصله عمیقی به نام واقعیت وجود دارد.»
یاحسینی این اتفاق را برای خود، بسیار تلخ و گزنده توصیف می کند و با اعلام رسمی این خبر در ماهنامه نسیم بیداری میگوید: «این جمله ارسطو را به کار می برم که می گوید من ارسطو را دوست دارم، اما حقیقت را بیشتر! با مترجم رابطه عاطفی بسیار عمیقی داشتم. در کمتر کنگره و مراسمی بود که از او دعوت به عمل نیاوریم و ایشان مقاله ارائه ندهند. نوشته هایشان، بسیار عالمانه و دقیق بودند و من هر چه فکر می کنم، درباره علت نگارش این دو اثر به نتیجه نمی رسم.
در زمان حیات ایشان، متوجه حقیقی نبودن این کتابها شدم. برای همین، بارها تماس گرفتم و اصرار کردم اصل انگلیسی هر دو کتاب را برایم بفرستند اما متأسفانه امتناع کردند و حتی از بی اعتمادی من، دلخور شدند. همین مسأله، راه را برای پیگیری بیشتر بست، من خود در کتاب رئیسعلی دلواری به کتاب نیلیستروم ارجاع هایی داشته ام. اما در ویراست جدید، درباره این موضوع توضیحاتی افزوده ام و از اینکه غیرعمد خواننده را به اشتباه انداختم، عذر خواسته ام. به علاوه مانع انتشار مجدد این دو کتاب، شدم. برشت جمله ای دارد که میگوید کسی که نمی داند و میکند، اشتباه میکند، ولی کسی که میداند و میکند، خیانت میکند، مسئولیت چاپ این کتابها با من بوده، اما من به تاریخ، خیانت نکرده ام، اشتباه کردم.»
لازم به توضیح است مقصود این نوشته، علت یابی یا آسیب شناسی روی دادن چنین اتفاقی نیست و هدف آن، تنها اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به ویژه نزد پژوهشگران و محققان است. کما اینکه در لابه لای برخی از گفتگوهای این شماره نیز که پیش از اعلام این خبر، تهیه شده اند، از سوی مصاحبه شوندگان به مطالب این دو کتاب استناد و اشاره هایی می شود.
منبع: «تاریک روشنای تاریخ: آثار و منابع تاریخی جعلی مرتبط با نهضت مقاومت جنوب»، ماهنامه نسیم بیداری، سال سیزدهم، خرداد ۱۴۰۱، ش۱۰۳، ص۵۵-۵۶