![سابقه حوزه علمیه آستانه اشرفیه و فعالیت های آیت الله امینیان سابقه حوزه علمیه آستانه اشرفیه و فعالیت های آیت الله امینیان](https://www.rangeiman.ir/wp-content/uploads/2015/06/ایت-الله-امینیان3-157x97.jpg)
سابقه حوزه علمیه آستانه اشرفیه و فعالیت های آیت الله امینیان
در گفتوگو با آیت اللّهامینیان صورت گرفت آیتاللّه مختار امینیان، عضو مجلس خبرگان رهبرى، امام جمعه و تولیت مدرسه علمیه جلالیه آستانه اشرفیه و ازعلماى گیلان، که عمرى را در عرصه ترویج و تبلیغ مکتب اهلبیت علیهمالسلام، تربیت طلاب و فضلا و تألیف و تدریس سپرى نموده است، در سفر گروه اعزامى مرکز خبر حوزه […]
در گفتوگو با آیت اللّهامینیان صورت گرفت
آیتاللّه مختار امینیان، عضو مجلس خبرگان رهبرى، امام جمعه و تولیت مدرسه علمیه جلالیه آستانه اشرفیه و ازعلماى گیلان، که عمرى را در عرصه ترویج و تبلیغ مکتب اهلبیت علیهمالسلام، تربیت طلاب و فضلا و تألیف و تدریس سپرى نموده است، در سفر گروه اعزامى مرکز خبر حوزه به این شهرستان، صمیمانه به برخى پرسشها پیرامون دلایل علاقه مردم به روحانیت،تأثیرگذارى روحانیون در جامعه، ضرورت گسترش معارف شیعى در جهان، نهادینهسازى مباحثاخلاقى در مدارس علمیه و… پاسخ داد. آنچه در پى مىآید، حاصل گفتوگوى خبرنگار مرکز خبر حوزه با این روحانى پیشکسوت است، که تقدیم خوانندگان ارجمند مىگردد.
لطفاً ابتدا به پیشینه و روند شکل گیرى حوزه علمیه در شهرستان آستانه اشرفیه، اشارهاى بفرمایید.
آیهاللّه حاج شیخ حسین وحید آستانهاى، یکى از علماى بزرگ و برجسته شیعه، که به عرفان و حکمت مشهور بود، درسال ۱۳۱۶ شمسى، پس از بازگشت از نجف اشرف، بنا به دعوت مردم، به آستانه اشرفیه آمدند و به واسطه تمکن مالى، تصمیم به ساخت مسجد و مدرسه علمیهاى در کنار حرم امامزاده سیدجلالالدین اشرف گرفتند. ایشان مدرسه علمیه جلالیه را با۱۰ تا ۱۲ حجره احداث کردند که به لحاظ ساختمانى کوچک بود، اما با توجه به افکار عرفانى که این عالم وارسته داشتند، فضاى درونى آن بسیار زیبا و با کاشى زینت شده بود؛ به طورى که طلاب با آرامش خاطر، مشغول درس و بحث بودند. همچنین در کنار حوزه، مسجد جامع را احداث نموده و درآن اقامه جماعت مىکردند. مردم هم به لحاظ اخلاصى که در وجود ایشان مىدیدند، به او علاقهمند بودند؛ اما سرانجام این مرد وارسته و عالم جلیلالقدر، در هشتم بهمن ۱۳۳۳ دار فانى را وداع گفت و به لقاءاللّه پیوست.
پس از ارتحال آیهاللّه وحید، چه کسى عهدهدار تولیت حوزه و رسیدگى به امور دینى مردم شد؟
پس از ارتحال ایشان، مردم آستانه تصمیم گرفتند، عالم دیگرى را براى امورات دینى شهر دعوت کنند؛ لذا از چند نفرى دعوت شد که هر کدام مدتى در این شهر اقامت داشتند که در نهایت، آیهاللّه سید عبداللّه ضیایى، که مدرک دکترا در رشته علوم تربیتى داشت، بنا به دعوت مردم و امر برخى از مراجع تقلید، بهویژه امام خمینى قدسسره، در سال ۱۳۴۱، تهران را به قصد اقامت در گیلان ترک کرد و در آستانه اشرفیه رحل اقامت افکند و به اقامه جماعت در مسجد جامع و مدیریت حوزه علمیه آستانه اشرفیه پرداخت.
پس از حضور آیهاللّه ضیایى در آستانه اشرفیه، چه تحولاتى در حوزه علمیه و مسجد جامع ایجاد شد؟
ایشان نسبت به توسعه مدرسه علمیه و مسجدى که آیهاللّه وحید بنا نهاده بود، اهتمام زیادى داشتند. بر همین اساس، تصمیم گرفتند مسجد بزرگتر و حوزه علمیهاى با حجرههاى متعدد و ظرفیت پذیرش تعداد بیشترى از طلاب، که در شأن مجاورت امامزاده سید جلالالدین اشرف و همچنین مردم ولایتمدار آستانه اشرفیه باشد، احداث نمایند؛ لذا مسجد و مدرسه آیهاللّه وحید را بازسازى کردند و توسعه دادند. ایشان مسجد بزرگى را احداث کردند که در گیلان، کم نظیر است، به طورى که طبقه همکف آن، مسجد جامع مىباشد. دو طبقه فوقانى آن نیز با حدود ۴۰ حجره به حوزه علمیه جلالیه اختصاص یافت و با پذیرش طلاب جدید، حوزه رونق بیشترى گرفت. آیهاللّه ضیایى تا پیروزى انقلاب، در آستانه اشرفیه حضور داشتند و به دلیل دلشکستگى از برخورد بعضى از افراد با ایشان، از آستانه هجرت کردند.
قبل از ورود به بحث هجرت حضرتعالى به آستانه اشرفیه، بفرمایید در چه سالى وارد حوزه علمیه شدهاید؟
به دلیل اشتیاق و علاقه فراوان، نسبت به فراگیرى معارف اهلبیت علیهمالسلام، سال ۱۳۲۳ در سن حدود ۱۸ سالگى، براى تحصیل علوم دینى به قم رفته و آنجا مشغول درس و بحث شدم.
از محضر کدامیک از اساتید برجسته، کسب فیض نمودید؟
در همان سال نخست که در قم بودم، با حاج آقا روحاللّه خمینى آشنا شدم. آن زمان ایشان درس اخلاق داشت و ما هم در کلاس ایشان شرکت مىکردیم. در مدت تحصیل در قم، پس از اتمام دروس سطح، از محضر اساتید بزرگى همچون حضرات آیات بروجردى، امام خمینى، علامه طباطبائى، گلپایگانى، میرزا هاشم آملى و… بهرهمند شدم و تا پیروزى انقلاب اسلامى، در قم حضور داشتم.
چه زمانى به استان گیلان و شهرستان آستانه اشرفیه مراجعت نمودید؟
پس از پیروزى انقلاب، بنا به دعوت مردم و بر اساس احساس وظیفه، به رشت آمدم و به اقامه نماز جماعت در مسجد گلشن مشغول شدم. همچنین همراه جوانان انقلابى به فعالیت علیه گروهکها، مانند منافقین و تودهاىها پرداختم و مدتى هم امام جمعه رشت بودم، اما در اواخر سال ۱۳۵۹یا اوایل سال ۱۳۶۰، به آستانه اشرفیه آمدم و با حکم امام قدسسره، به عنوان امام جمعه این شهر انتخاب شدم.
با ورود شما به آستانه اشرفیه، چه تحولاتى در مدرسه علمیه این شهر صورت گرفت؟
زمانى که به عنوان امام جمعه به این شهر آمدم، با توجه به تجربه حوزوى با تلاش دوستان، مدرسه علمیه جلالیه را دوباره راهاندازى کرده و در پاییز همان سال، نزدیک به ۷۰ طلبه پذیرش نمودیم که به مرور زمان با جذب اساتید، دروس حوزه به آنان ارائه شد. در سال دوم نیز حدود ۱۱۰ نفر وارد حوزه این شهر شدند. آن سال بیشترین ثبتنام صورت گرفت، اما به دلیل پرداخت شهریه کم و نداشتن اساتید برجسته، تعداد طلاب ورودى این مدرسه کم شد و اغلب آنان به حوزه علمیه قم رفتند.
درحال حاضر، چه تعدادى از طلاب و اساتید در مدرسه مشغول درس و بحث هستند؟
نزدیک به ۷۰ نفر طلبه تا پایه پنجم، زیر نظر ۱۲ استاد، مشغول تحصیل علوم دینى هستند و به مباحثه، که سنت حوزه است، توجه زیادى دارند و جزو برنامه همیشگى آنها به شمار مىرود.
آیا حضرتعالى تدریس هم دارید؟
درگذشته بعضى از دروس، از قبیل رسائل، مکاسب، معالم، حاشیه و… را تدریس مىکردم و پس از گذشت چند سال براى نزدیک به ۳۰ نفر درس خارج فقه گذاشتم، اما درحال حاضر، باتوجه به کهولت سن و بیمارى، فقط تفسیر و فقه را براى طلاب مىگویم؛ البته دو هفته یک بار نیز درس اخلاق براى روحانیون، فضلا و طلاب مستقر در آستانه اشرفیه دارم.
چگونه مىتوان مباحث اخلاقى را در مدارس علمیه و بین طلاب نهادینه کرد؟
مسئولان مدارس علمیه مىتوانند با تدوین برنامههاى مناسب و برگزارى درس اخلاق توسط اساتید برجسته، طلاب را به مباحث اخلاقى علاقهمند نمایند؛ البته طلاب هم باید در این مسیر، جدیت داشته و زى طلبگى را در وجود خود نهادینه کنند.
چرا مردم به روحانیت اعتماد، اعتقاد و علاقه دارند؟
روحانیت، پدر معنوى مردم به حساب مىآید و همواره با مردم صادقانه و خوب رفتار کرده است و در میان اقشار مختلف، بهترین رفتار و کردار را داشته، به طورى که بدون هیچگونه چشمداشتى، در امور فردى، اجتماعى، دینى و… به آنان یارى مىرساند؛ از این جهت، مردم علاقه شدیدى به عالمان دینى دارند و همواره در برابر آنان ادب را حفظ مىکنند و به آنان اعتماد واعتقاد دارند.
مهمترین وظیفه روحانیت، صیانت از مکتب اهلبیت علیهمالسلام و ترویج آن است؛ به نظر شما به چه شکلى مىتوان فرهنگ تشیع را گسترش داد و از آن صیانت نمود؟
با توجه به این که ما در کشور شیعى هستیم، در این زمینه مشکل خاصى نداریم؛ اگر در ابتدا خود را درست کرده و احکام اسلام را در وجود خود پیاده کنیم و با مردم خوشرفتار باشیم، مردم نیز به روحانیت، بیش از پیش گرایش پیدا مىکنند و به سخنان آنان توجه بیشترى مىنمایند؛ حال اگر ما مراقب رفتار خود نباشیم، مردم از اطراف ما پراکنده مىشوند؛ در نتیجه، نمىتوانیم به رسالت خود، که صیانت و ترویج مکتب اهلبیت علیهمالسلام است، عمل نماییم.
چه راهکارى را براى گسترش معارف اسلامى و آموزههاى اهلبیت علیهمالسلام به سراسر جهان ارائه مىکنید؟
تکنولوژى و امکانات در دنیاى کنونى، به سرعت رو به پیشرفت است، به طورى که تمامى ادیان الهى و مذاهب اسلامى با استفاده از این ابزارها به ترویج عقاید خود مشغول هستند، تا دنیا را با این افکار و آموزهها آشنا سازند؛ در این میان، شیعیان نیز باید با بهرهگیرى از همه ظرفیتها و امکانات روز و ایجاد سایتها و شبکههاى ماهوارهاى، جهانیان را با معارف غنى مکتب تشیع و تعالیم اهلبیت علیهمالسلام آشنا نمایند.
طلاب جوان چگونه سیره و روش علماى برجسته را الگوى خود قرار دهند؟
زمانى که انسان، عنوان «روحانى» و «طلبه» را به همراه دارد، بایدآموزههاى ائمه اطهار علیهمالسلام و سیره علماى برجسته و بزرگوار را سرلوحه زندگى خود قرار دهد و در رفتار و عمل، در مسیر ترویج اسلام و آیین تشیع، گام بردارد.
جامعه با شبهات زیادى روبهرو ست؛ چه باید کرد که طلاب توانمندى در این عرصه تربیت شوند؟
باید با آموزشهاى منظم و علمى و استفاده از همه ظرفیتها، طلابى را تربیت کنیم که توانایى شناسایى و پاسخگویى به شبهات را داشته باشند؛ هرچند الحمدللّه، طلاب و فضلاى برجستهاى در حوزه داریم که مىتوانند انجمنهایى را تشکیل داده و به شبهات، به صورت علمى پاسخ دهند.
از فرصتى که دراختیار ما قرار دادید، سپاسگزاریم.
فعالیت شما درخصوص معرفى حوزهها و علماى شهرستانها، خدمت به مکتب اهلبیت علیهمالسلام است و قابل تقدیر مىباشد. انشاءللّه موفق باشید.
هفته نامه افق حوزه، چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۸۹، سال هشت، شماره ۲۶۵، ص ۵٫ گفتوگو: على علیزاده. با تلخیص.