وصیت نامه شهید ارسلان ( اسماعیل) اکبر نیا
وصیت نامه شهید ارسلان ( اسماعیل) اکبر نیا البته مپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده بحیات ابدی شدند و نزد خدا متنعم خواهند بود ، آنان بفضل و رحمتی که از خداوند نصیبشان شده شادمانند و به آن مومنان که هنوز به آنان نپیوسته اند و بعداً در پی آنان به آخرت […]
وصیت نامه شهید ارسلان ( اسماعیل) اکبر نیا
البته مپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده بحیات ابدی شدند و نزد خدا متنعم خواهند بود ، آنان بفضل و رحمتی که از خداوند نصیبشان شده شادمانند و به آن مومنان که هنوز به آنان نپیوسته اند و بعداً در پی آنان به آخرت خواهند شتافت ، مژده دهند که از مردن هیچ ترسی نداشته باشند و از فوت متاع دنیا هیچ غم نخورید و آنها را بشارت بنعمت و فضل خدا دهند و اینکه خدایتعالی اجر اهل ایمان را ضایع نگذارد . سوره آل عمران آیه ۱۶۸ تا ۱۷۷
با خصم میجنگیم تا جنگی نباشد بر دامن نام آوران ننگی نباشد
با چمچه رگبار می خندیم زیرا مظلوم تر از این نغمه آهنگی نباشد
در چشم روح ، در حجره میدان سنگر زیباتر از سرخی خون رنگی نباشد
سنگر کلاس عشق می باشد که در آن غیر از شهادت فکر و فرهنگی نباشد
با دشمنان تا واپسین دم می ستیزیم حتی اگر در چنگ جز سنگی نباشد
با سپاس بیکران به پروردگار عزوجل که مرا بر این شغل که پاسداری از اسلام و سیره نبوت است منت نهاد و رحمت بر پیامبران و فرستادگان او که سعادت در راه خود را به ما نشان دادند گواهی میدهم به وجدانیت خدا و به نبوت حضرت محمد ( ص ) و جانشین بعد از او علی ( ع) و یازده فرزند پاک او ، همچنین به روز جزا و حساب .
سلام و درود من به رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت نائب الامام روح الله الخمینی و همچنین رزمندگان کفر ستیز و جان بر کف جبهه های نبرد و به امت شهید پرور ایران و همچنین به خانواده خودم.
جهاد دری از درگاه رحمت الهی است که تنها بر روی بندگان ویژه خداوند باز می شود ، خداوندا از تو توفیق درود به این درگاه رحمتت را خواهانم ، اینک به یاد تو و برای رضای تو به منظور احیای دینم و تداوم انقلابم و برای لبیک گفتن به ندای نماینده امام در مجلس به جبهه آمدم نه بخاطر انتقام یا نام ومقام و نه برای کس دیگر . پس ای خدای بزرگ مرا به راهی که خود صلاح دانی هدایتم فرما و خود عمل مرا خالص گردان تا ترا بهتر بیابم و با عشقی عمیق بگویم (( الهم الرزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک))
جبهه دو معنا دارد از یک نظر محل جنگیدن و برخورد ، از طرف دیگر محل ساخته شدن و تربیت یافتن است ، مسلما اگر یک رزمنده با نیتی خالص به اینجا بیاید ، جبهه برایش محل خودسازی و تزکیه است ، ولی اگر جبهه را محل تناول انواع شیرینیها و مصرف انواع آجیلها و کمپوتها و برای کسب مقامی در آینده قرار دهد ، در این حالت روح تضرع و تخلص از بین میرود غذای رزمنده اسلامی غذای مخصوص به خود اوست و آنکس می تواند کار علی (ع) را بکند که خوراکش را به خوراک علی نزدیکتر نماید ، ملتی که برای اقامه عدل اسلامی و اجرای احکام قرآن مجید و کوتاه کردن دست جنایتکاران ابر قدرت و زیستن با استقلال وآزادی قیام نموده است و خود را برای شهادت و شهید دادن آماده نموده است ، هرگز اجازه نخواهد داد که دست جنایت ابر قدرتها از آستین مشتی جنایتکار حرفه ای بیرون آید و بهترین عزیزان راستین او را به شهادت برساند ، مگر ما پیروان پاکان سرباخته در راه هدف نیستیم که از شهادت عزیزان خود به دل تردیدی راه دهیم ؟مگر دشمن قدرت آن را دارد که با جنایت خود مکارم و ارزشهای انسانی شهیدان ما را ازآنان سلب کند ؟ بگذار که این ددمنشان که جز به من و ماهای خود نمی اندیشند ، و یاکلون کما تاکل ؟؟؟ عاشقان راه حق را از بند طبیعت رهانده و به فضای آزاد جوار معشوق برسانند .
و شما ای امت حزب الله و ای همیشه محرومان تاریخ بپاخیزید و با تمامی قوا بر علیه ستمگران و غارتگران قیام کنید ، بکشید و کشته شوید ، در هر دو صورت پیروزید و رستگار و از قدرت شیطانی خصم درون نهراسید که اگر او مدرن ترین سلاحها و تجهیزات را دارد ما نیز امام زمان داریم و اگر او متکی به ابرجنایتکاران است ما نیز متکی بر ایمان الهی هستیم و از مرگ حراسی نداریم ، چرا که ارمغان مومن مرگ است .
ای ملت بدانید تنها راه سعادت ، اطاعت کامل و مخلصانه از ولایت فقیه ، بزرگترین سنبل عینی وحدت انقلاب اسلامی است و این تنها ولایت فقیه است که قدرت مبارزه با تمامی قدرتهای شیطانی را دارد و دیگر لحظه وداع با این دنیای مادی و فانی است ، لذا آخرین وصیت خود را که برآمده از خون شهیدان است بر صفحه تاریخ می نگارم .
ای ملت سلحشور و جانباز و ای بازوان پر توان اسلام ، این شعار پرافتخار را همچون قرآن حفظ نمائید که تنها راه سعادت ،ایمان ، جهاد ، شهادت و اینجانب امیدوارم که برای شهیدان به یک مجلس یادبود بسنده نکنید ، بلکه در زندگی روزمره ادامه دهندگان راه شهیدان و نگاهبانان خون ایشان باشید ، به حق که حسین با شهادتش پیروز شد و برای همیشه تمامی اعصار خط اصیل یک مبارزه اسلامی را به رهروانش عرضه داشت ، تا همگان بدانند که باطل ماندنی نیست و پیروزی با شمشیر از آن حق است و بحق پروردگارش که می فرماید در جهاد فی سبیل الله چه بکشید و یا کشته شوید در هر دو صورت پیروزی از آن شماست اما با کشته شدن اولا به فوز عظیم شهادت دست می یابید و ثانیا به فرمان آیه قرآن تحقق بخشیده اید و ایجاد یافتن مکتب را در عمل ثابت می نمائید (( ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون )) که قلوب فرد فرد ملت بزرگ ایران است که شهیدان در قلوبشان جای دارند و یازماندگان و رهروان راه ایشان و اینچنین است که چهل ملیون انسان آزاده با الهام گیری از خط فکری شهدا یکصدا فریاد می زنند .
خدایا خدایا ترا به جان مهدی ،تا انقلاب مهدی ، حتی کنار مهدی ، خمینی را نگهدار ،
اما پدر و مادر عزیزم ، نمی دانم با چه زبانی و با چه قلبی از زحمتها و رنجهای ۱۷ ساله شما ها سپاسگزاری کنم ، در این لحظات خدا را گواه می گیرم که شمایان با تمامی خوبیها و شادیها فداکاریها و تواضع ها ، زحمات و رنجها و خاطره ها ، هر لحظه در ذهنم نقش میگیرد و من هم متاثرم ، متاثر از ناملایماتی که از روی جهالت و غرور جوانی برایتان ایجاد کرده بودم . شما دو تا الگوهای بسیار خوبی برایم بودید ، ولی افسوس که شماها را دیر شناختم ، از اینکه من به جبهه آمده ام ناراحت نباشید زیرا میدانید که فرزندان کسانی به جبهه میروند که از کودکی با مادرشان در عزای حسین (ع) شرکت داشته اند و خون حسین (ع) در رگهایشان و بدنشان آمیخته باشد ، مگر میشود زنی که در بازارها می گردد و هر لحظه با لباسی می خواهد خود را برای دیگران آرایش کند پسرش به جبهه بیاید ، و یا فرزند کسیکه مفت خورده و خوابیده اند و این انقلاب به ضررشان تمام شده است به جبهه ها بیایند .
پدرم و مادرم ، میدانم که در زندگی برای شما زحمتهای فراوان ایجاد نموده ام و نافرمانیهای زیادی از دستورات شما نموده ام امیدوارم این بار نیز با لطف بیکران خود این فرزند حقیرتان را ببخشید ، به هر حال شما پدر ومادر بهتر از جانم را به خدای بزرگ میسپارم و از او می خواهم که بر ما منت گذارد و شماها عزیزتر از جانم را برایمان حفظ کند و مرا نیز دعا کنید و برایم از خداوند طلب آمرزش نمائید تا شاید دعاهای پدر ومادر رنجیده مستجاب شود و گناهانم آمرزیده گردد چونکه همه ما نیازمند و محتاج به بخشندگی و عفو خدای تبارک و تعالی هستیم و اگر خداوند لطف بیکرانش را نصیب این بنده گناهکار کرد و شهادت را نصیبش گردانید ناراحت نباشید زیرا خداوند عزوجل میفرماید ، من جانشین شهید در خانواده اش هستم ، هرکس خانواده شهید را راضی نگهدارد مرا راضی نگه داشته و هر کس آنها را به خشم آورد مرا بخشم آورده است پس صبر پیشه کنید که خداوند با صابران است .
اما وصیتم نسبت به برادرانم که همیشه در زندگی مشوق و راهنمای من بوده اند ، از شماها نیز طلب بخشش برای همگی خطاها و اشتباهات را دارم ، امیدوارم با تاییدات خدای بزرگ در تمامی سالهای عمر سرافراز و سر بلند زندگی کنید و با تمامی وجود و تدبیر در راه اسلام گام بردارید همانگونه که تا بحال بوده اید ، تقوی الهی را از یاد نیرید و در نمازهای جمعه و جماعات شرکت نمائید ، وصیتم به برادران کوچکتر از خود اینست که درس خود را بخوانند و راه آزادگی را بیاموزند ، راه چگونه زیستن و چگونه مردن را ، راه آنهایی که از تمام هستی شان گذشتند و پا بپای این انقلاب سعی دارند همیشه با این کاروان بمانند و از قافله عقب نیفتند
و اما وصیتم به خواهرانم این است که صابر باشند و همانطوریکه زینب در مرگ ۷۲ عزیزش صبر کرد شما نیز در مرگ برادرتان صابر باشید ، زیرا اگر ناراحتی کنید جواب زینب را چه خواهید داد ؟
و وصیتم نسبت به دانش آموزان و هم کلاسی هایم ، این است که با اسلحه قلم در سنگر مدرسه بجنگ دشمنانی که می خواهند به فرهنگ ما ضربه وارد کنند بروند و درس را با جدیت هرچه تمامتر بخوانند زیرا که نیازهای فرهنگی آینده این انقلاب و جنگ در ابعاد اقتصادی ،سیاسی و نظامی تجربی و تکنولوژی را بایستی محصلین زرنگ و مومن و با ایمان برطرف نمایند ، و بالاخره با ایجاد یک انقلاب فرهنگی در درون ، درس هایتان را بنحوی فرا گیرید که انشاءا… مهندسین و دکتران متعهد آینده کشورمان باشید .
از همگی فامیلین ،دوستان و برادران حزب الله محلمان نیز طلب حلالیت و عفو و بخشش کرده و ایشان را نیز به خدای بزرگ می سپارم و خطاب به همگی عزیزان عرض میکنم که مجلس شهید ، مجلس الهام گیری از راه و روش چگونه تکه تکه شدن اوست ،نه فقط گریستن و متاثر شدن .
من بسیار خوشحالم که در این مکان قرار گرفته ام و شادکامی ام آن موقعی است که به درجه رفیع شهادت نائل آیم ، چه پیوندی بالاتر و پرشکوه تر از پیوند انسان خاکی با طاعتش ، پیوندی که همیشگی است و ارزش جان دادن را دارد .
چون حمله است لازم دانستم چند کلمه ای با شما صحبت کنم ، شاید خداوند در این حمله با لطف بیکرانش به این بنده ناچیز لطفی کند تا انشاءالله طوری گناهم بخشیده شود و این بنده رانده شده از درگاه الهی بار دیگر بدرگاه او راه پیدا کند .
دوست دارم مجددا با شماها پیام دهم که همانطوریکه تا کنون پشتیبان امام وجنگ بوده اید ادامه دهید و هرگز امام خود را تنها نگذارید و پشتیبانی از جنگ نمائید ، زیرا که صلح تحمیلی هرگز امکان پذیر نیست در نمازهای جمعه و جماعات شرکت کنید زیرا که دشمنان از آن میترسند ، دعا بجان امام و رزمندگان و مرگ بر آمریکا یادتان نرود .
دوست دارم هنگامیکه در بالای جنازه ام ایستاده اید این اشعار را بخوانید .
دلم خواهد در سن جوانی دلاور وار در سنگر بمیرم
نمیخواهم که در ایام پیری گنه کار و سیه رو من بمیرم
دلم خواهد که با فریاد تکبیر به فرق دشمن کافر بتازم
برای حفظ و هم احیای اسلام به دستور خمینی رهبر خود من بمیرم
تو ای مادر مشو در مرگ من گریان و نالان که کالای تو را ایزد بود خواهان
اگر خواهی که فرزندت همیشه شاد باشد نما در مرگ سرخ او همیشه شادمانی
مادرم گمان مبر که فرزندت مرده است ، بدان و آگاه باش که او در نزد الله روزی میخورد بگو مادر به مردم این پیامم ، یاد من را ، راه من را ، در عمل زنده کنند . و اینک فرزندت ارسلان ( اسماعیل ) تولدی دیگر یافته است . خداحافظ امام و امت باشد .
والسلام
پنج شنبه مورخه ۱۷ بهمن ۱۳۶۴ مصادف با ششم جمادی الثانی ۱۴۰۶ هجری قمری
سرباز امام زمان