قد می کشند یک به یک عمارها هنوز
غزلی که خطاب به حضرت ماه و به مناسبت سالروز حماسه ی ماندگار “نه دی” سروده شده و اگه دقت بفرمایید هر بیتش به یه موضوعی اشاره داره: شعر از:قاسم اردکانی گل می دهند حلقه ی این دارها هنوزچون با تواند میثم تمارها هنوز فریاد می زنی که “ببینید فتنه رادشمن خزیده در پس […]
غزلی که خطاب به حضرت ماه و به مناسبت سالروز حماسه ی ماندگار “نه دی” سروده شده و اگه دقت بفرمایید هر بیتش به یه موضوعی اشاره داره:
شعر از:قاسم اردکانی
گل می دهند حلقه ی این دارها هنوز
چون با تواند میثم تمارها هنوز
فریاد می زنی که “ببینید فتنه را
دشمن خزیده در پس دیوارها هنوز”
سر در نیامِ صبر فرو برده ذوالفقار
یعنی پُر است چشم تو از خارها هنوز
…
اما هنوز شهر تو، شهر ولایت است
قد می کشند یک به یک عمارها هنوز
ما در شهودِ آتش و خون کشف کرده ایم
رازی که مانده در دلِ پیکارها هنوز
بیچاره آن گروه که در خلسه ای پلید
خوابیده اند در قفسِ غارها هنوز
فردا تمام شهر، تو را جار می زنند
کم بوده اند چون تو علمدارها هنوز
…
این اعتقاد ماست که خورشید دیگری
می آید از قبیله ی دلدارها هنوز…