مقام معظم رهبری: در طول تاریخ، رنگ های گوناگون بر سیاست این کشور پهناور سایه افکند؛ اما رنگ ثابت مردم گیلان، رنگ ایمان بود.
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ - Friday 29 Mar 2024
محتوا
خاطره ای از یک روز همسفری با شهید لاجوردی در گیلان

خاطره ای از یک روز همسفری با شهید لاجوردی در گیلان

حجت الاسلام مرتضی عبداللهی در کانال شخصی خود، خاطره از همراهی یک روزه در جریان سفر شهید لاجوردی در ابتدای دهه هفتاد شمسی به استان گیلان را نگاشت که بازتاب زیادی در فضای مجازی داشت. متن این خاطره چنین است:

جمعه 9 سپتامبر 2022 - 12:05

حجت الاسلام مرتضی عبداللهی در کانال شخصی خود، خاطره از همراهی یک روزه در جریان سفر شهید لاجوردی در ابتدای دهه هفتاد شمسی به استان گیلان را نگاشت که بازتاب زیادی در فضای مجازی داشت.

متن این خاطره چنین است:

اوایل دهه هفتاد بود، دقیقا سی سال پیش. توفیق دیدار #شهیدلاجوردی و همراهی با پدرم و ایشان در سفر یک روزه به مناطق مختلف، نصیبم شد.

با چشم خود دیدم که چقدر ابهت و جذبه او، دیگران را تحت تاثیر قرار داده. مهربانی او با دوستان و حتی کسانی که با او برخورد کوتاهی هم داشتند مشهود بود. آوازه بلند، صلابت و #مجاهدت بی نظیر ایشان، مانع برخورد پر مهر و محبت حتی با زندانیان نشد.

وقتی ایشان به زندانها سر زدند، بسیاری از زندانیان دوست داشتند او را از نزدیک ببینند و شور و نشاط در میان آنها کاملا ملموس بود. با اینکه کودک بودم، ولی تمایز شخصیتی ایشان از سایرین، به روشنی برایم واضح بود.

در یکی از شهرهای دور دست استان و داخل سالن زندان، مراسمی برگزار شده بود و یک نمایش زیبا با بازی زندانیان دیدیم که هنوز خاطره آن دستگاه دروغ سنج که نقشش را یک زندانی بازی می کرد و از بقیه آنها تست می گرفت در ذهنم است و طنز کارشان آنقدر بالا بود که سالن یکسره در حال خنده بود.

کارگاههای چوب و خیاطی و دیگر صنعتها که زندانیان برای خود داشتند و درآمدزایی می شد و محصولات متنوع و زیبایی را تولید می کردند و کارهای بسیار زیادی که داشتند را دیدیم.

برخی از زندانیان حتی با اینکه دوره زندان را سپری می کردند ولی در بیرون زندان و مرتبط با زندان بودند و با هدایت شهید لاجوردی و اعتمادی که ایجاد شده بود، به کاری مشغول بودند و زندگی خود را هم می چرخاندند.

او به راحتی و بی تکلف در میان حلقه کسانی بود که خیلی ها به آنها اعتماد نداشتند؛ حتی خانواده بعضی از این زندانیان، ارتباطشان را با آنها قطع کرده بودند. ولی شهید لاجوردی با یک رفتار پدرانه با آنها برخود می کرد. حرفشان را می شنید و در میانشان می نشست. بسیاری از این افراد را به جرگه زندگی و انقلاب وارد کرد.

سید اسدالله لاجوردی از مبارزان درجه یک قبل از انقلاب بود. سالها یک مدیر عالی رتبه در #جمهوری_اسلامی بود. ولی بابت کارهایش هیچ پولی از جمهوری اسلامی نگرفت. اصلا تصور در آمد و حق و حقوق از جمهوری اسلامی را هم نداشت؛ تازه خود را بدهکار میدید.

پدرم گفت وقتی خواست از سفر برگردد (بنده شک دارم که همان سفر را گفت یا یک سفر دیگر) هیچ پولی همراه خود نداشت و چون از #بیت_المال هم استفاده نمی کرد و هزینه سفرش را خودش می داد، از من قرض گرفت تا به تهران برگردد و بعد بازگرداند.

او یک #مدیر_جهادی و انقلابی و یک #مسئول_طراز_انقلاب بود.

مرد خداباور و معتقد، مرد بی ادعا و مخلص، مرد قوی و صریح، مصداق بارز آیه شریفه «اشداء علی الکفار رحماء بینهم»

#شهیدلاجوردی #شهیداسدالله_لاجوردی

#مرتضی_عبداللهی
http://eitaa.com/abdollahi_morteza

 

 

ارسال دیدگاه

enemad-logo