“وصیت نامه برادر بسیجی قاسم اصغری”۲
بسمه تعالی “وصیت نامه برادر بسیجی قاسم اصغری” وصیتم را با سخنی از پیامبر (ص) شروع می کنم: “وقوق کل بر براحتی یقتله الرجل فی سبیل الله فاذا قتل فی سبیل الله فلیس فوقه بر” بالاتر از هر نیکی، نیکی دیگری هست تا اینکه انسان در راه خدا کشته شد. دیگر بالاتر از آن هیچ […]
بسمه تعالی
“وصیت نامه برادر بسیجی قاسم اصغری”
وصیتم را با سخنی از پیامبر (ص) شروع می کنم:
“وقوق کل بر براحتی یقتله الرجل فی سبیل الله فاذا قتل فی سبیل الله فلیس فوقه بر”
بالاتر از هر نیکی، نیکی دیگری هست تا اینکه انسان در راه خدا کشته شد. دیگر بالاتر از آن هیچ نیکی نیست.
با سلام و درود بر مهدی موعود و نائب برحقش امام امت پیرجماران. با سلام و درود بر تمامی خانواده های شهداء و اسراء و مفقودین و مجروحین با یاد خدا وصیتنامه ام را شروع می کنم.
خدا را شکر که سعادت یافتم که تا حال نمی توانستم به جبهه های نور علیه ظلمت بیایم حال خدا را شکر که الآن در این برهه از زمان به جبهه آمدم و امیدوارم که در عملیات آینده شرکت کنم و انشاء الله چنان ضربه ای به آنها بزنیم که برایشان سخت و سنگین باشد.
پدر و مادرم مرا پیش شهید محمود تقی زاده دفن کنید و در شب های جمعه بر مزارم و دیگر شهدا بیایید و در اطراف مزارم و دیگر شهداء شمع روشن کنید. اگر خدا خواست که گمنام شوم برایم مراسمی نگیرید. اگر می خواهید برایم مراسم بگیرید بیاد شهدای صدر اسلام و بیاد امام حسین (ع) و شهیدان دیگر باشید. از برادران حزب ا… یاور پشتیبان ولایت فقیه باشید و هرچقدر که می توانید برای اسلام کار کنید و یار مسلمانان باشید. در دعاهایتان امام و زرمندگان را دعا کنید. در دعاهای کمیل و توسل شرکت کنید و مسجد را خالی نگذارید و ای برادران حزب ا… به جبهه بیایید و جبهه ها را خالی نکنید ونگذارید که شیطان در شما وسوسه کند و دست از پشتیبانی امام بردارید.
و اما چند کلمه با خانواده ام؛ پدر و مادر بزرگوارم خدا را شکر که توانستید فرزندی تربیت کنید که برای جامعه مفید باشد. پدر و مادر عزیزم من شما را خیلی اذیت کرده ام. امیدوارم که مرا ببخشید و مرا حلال کنید و از شما مادر، پد رو برادر و خواهرانم می خواهم که در میان جمع گریه نکنید. اگر گریه کنید دشمنان اسلام خوشحال می شوند. چون آنها می خواهند که روحیه شما هر روز ضعیف تر شود. اما برادران و خواهران شما هم در حق من خیلی خوبی کردید مرا مورد بخشش قرار دهید و مرا حلال کنید و از شما می خواهم راهم را ادامه دهید و نگذارید اسلحه ام به زمین بیفتد و دیگر وقت گرانبهایتان را نمی گیرم.
من الله التوفیق
مورخ ۲۶/۱/۶۵ ساعت ۳ شب