زندگینامه شیخ بهاء الدین املشی
شیخ بهاءالدین املشی از طلاب فعال گیلان در صر مشروطه بود. وی از دوستان نزدیک میرزاکوچک جنگلی بود و در زمان نهضت جنگل در هیئت اتحاد اسلام که مجتهدین و بزرگان حضور داشتند، حضوری فعال داشت
حجت الاسلام شیخ بهاء الدین املشی از علمای مبارز ایران در قرن چهاردهم هجری. نام وی بهاءالدین میزان معروف به املشی بود و در ۱۲۹۹ق در ییلاق رانکوه به نام «خوش خانی» به نجف اشرف عزیمت کرد واز محضر درس آخوند خراسانی و شیخ الشریعه اصفهانی کسب فیض کرد و اجازه اجتهاد دریافت داشت.
درجریان جنبش مشروطه، او همگام با استادان مشروطه خواه خود به صف مشروطه خواهان پیوست و در این راه با مخاطرات بسیاری مواجه شد. پس از پیدایش نهضت جنگل به رهبری میرزاکوچک جنگلی وی به نهضت پیوست و تنظیم امور قضایی را در حوزه فرمانروایی جنگل برعهده گرفت. بعد از مدتی کوتاه به عضویت افتخاری کمیته «اتحاد اسلام» انتخاب شد و پس از پایان نهضت جنگل به نوشتن خاطرات خود تحت عنوان آنچه به خاطر دارم و یادداشت هایی درباره گیلان و مقالاتی زیر عنوان روحانی یا الهی پرداخت.
شیخ بهاءالدین املشی در ۱۳۰۴ و ۱۳۲۸ به نمایندگی مردم گیلان در مجلس مؤسسان انتخاب شد. در جریان جنگ جهانی دوم و پس از شهریور ۱۳۲۰ که ایران از طرف انگلستان و شوروی از جنوب و شمال مورد حمله قرار گرفت و شوروی ها با ایجاد گروه های سیاسی دست نشانده درصدد تجزیه مناطق شمالی کشور برآمدند، وی به «نهضت مقاومت منفی» که در گیلان تشکیل شد پیوست. نهضت مقاومت در تهران و رشت فعالیت های سیاسی داشت و در مناطق بین گیلان و آذربایجان به فعالیت های سیاسی داشت و در مناطق بین گیلان و آذربایجان به فعالیت های چریکی برضد قوای شوروی دست می زد. افراد نهضت نیز از هوشیاری و دانش وسیع سیاسی و علمی او استفاده می کردند.
شیخ بهاءالدین سردفتر اسناد رسمی بود و در اغلب انجمن های آموزشی، فرهنگی، ادبی و اجتماعی با صمیمیت تمام شرکت می کرد. او دو دوره عضو شورای فرهنگی استان گیلان شد و در دوران ریاستش بر هیأت امنای کتابخانه ملی رشت، وسایل خرید و تهیه کتابهای نفیس خطی را فراهم کرد. وی در ۱۳۳۹ درگذشت، کتاب گوشه های از تاریخ گیلان از آثار اوست.
—————————–
منابع:
۱- کتاب گیلان، ۱۹۱:۲ ، ۶۹۱٫
۲- گوشه هایی از تاریخ گیلان، ۱-۳٫
۳- نامها و نامدارهای گیلان، ۶۸-۷۰٫
منبع: کتاب علمای مجاهد، محمدحسن رجبی دوانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اول، پاییز ۱۳۸۲، ص ۷۷٫