آیت الله خامنه ای: جمهوری میرزا کوچک، مینیاتوری از جمهوری اسلامی است
اشاره: در روز ۱۱ آذر ۱۳۹۱ کنگره ملی میرزا کوچک با حضور دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور، سید محمد حسینی وزیر ارشاد، در زیباکنار برگزار شد. دبیر این کنگره، محمد شیخان معاون ارتباطات و اطلاعرسانی ریاست جمهوری بوده است. سخنران این مراسم رئیس جمهور، هاشم نیا استاندار گیلان، بود و ارائه مقاله از سوی خسرو معتضد […]
اشاره: در روز ۱۱ آذر ۱۳۹۱ کنگره ملی میرزا کوچک با حضور دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور، سید محمد حسینی وزیر ارشاد، در زیباکنار برگزار شد. دبیر این کنگره، محمد شیخان معاون ارتباطات و اطلاعرسانی ریاست جمهوری بوده است. سخنران این مراسم رئیس جمهور، هاشم نیا استاندار گیلان، بود و ارائه مقاله از سوی خسرو معتضد نویسنده تاریخ، خانم نجمه میری زن تازه مسلمان شده روسی، جعفر پژوم رئیس انتشارات سایه، محمد رجبی دوانی رئیس کتابخانه مجلس و بسیاری از نویسندگان ایرانی انجام گرفت. این کنگره همراه با ارائه مقالات و پوسترها در کنگره همراه بود. بیش از ۱۰۰ خبرنگار، عکاس و تصویردار مسئولیت پوشش رسانهای این کنگره ملی را بر عهده داشتند و جمعی از نویسندگان مقالهها و کتابهایی با موضوع میرزا در مراسم حضور داشتند. مسئولین کنگره در روز ۹ آبان ۱۳۹۱ نزد رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله) رفتند و در روز ۱۱ آذر، متن فرمایشات رهبری در جمع اعضای برگزارکنندگان این کنگره، توسط نماینده ولی فقیه در گیلان آیت الله زین العابدین قربانی قرائت شد. متن کامل بیانات رهبری به نقل از سایت ایشان، به این شرح است:
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
قضیّهی مرحوم میرزا کوچک جنگلی یک قضیّهی ویژه است؛ اگرچه که در آن دورهی خاص – یعنی در دورهی فاصلهی بین مشروطیّت و سرِ کار آمدن رضاخان – حوادث گوناگونی در کشور بهوجود آمده و همزمان با نهضت جنگل، چند کار بزرگ دیگر هم در گوشه و کنار کشور – مثل مرحوم شیخ محمّد خیابانی در تبریز، یا کلنل محمّدتقی خان پسیان در مشهد – اتّفاق افتاده که اینها همه تقریباً همزمان است، لکن قضیّهی جنگل یک قضیّهی ویژه است. خب ما قضایای تبریز را و حضور مرحوم شیخ محمّد خیابانی و اینها را خوب میدانیم دیگر، هم در تاریخ نوشته شده و هم قضایای خصوصی و اطّلاعات زیادی داریم، امّا آن صبغهی مردمی و نجابتی که در کار مرحوم میرزا کوچک خان جنگلی هست، در هیچ کدام از این دو سه کار دیگری که همزمان در آن دوره اتّفاق افتاد در سرتاسر ایران، نظیر ندارد. میرزا کوچک – همین طور که اشاره کردید – یک روحانی است، یک طلبه است. البتّه من شنیده بودم، نقل شد برای ما از سالها پیش که ایشان مرحوم میرزای شیرازی را درک کرده، لکن خیلی باورکردنی نیست. این را مرحوم پدرم نقل میکرد از مرحوم آ سیّد علیاکبر مرعشی – که شوهر خواهر پدر ما بود، یعنی باجناق مرحوم شیخ محمّد خیابانی بود – که او از بزرگان علمایی بود که منزوی بود در تهران؛ او گفته بود که میرزا کوچک درس میرزا را درک کرده. به نظرم نمیآید این خیلی قابل تأیید باشد، زیرا که سنّ میرزا کوچک در وقتی که میرزای شیرازی از دنیا رفته، چهارده پانزده سال بیشتر نبوده، بعید به نظر میرسد که ایشان توانسته باشد درک کند مرحوم میرزای شیرازی را؛ لکن در اینکه طلبه بوده، در اینکه روحانی بوده، هیچ شکّی نیست؛ در حوزهی خودِ رشت، بزرگانی هم در آن وقت بودهاند که میتوانسته از آنها استفاده کند، در این هیچ تردیدی نیست. بنابراین منشأ حرکت میرزا کوچک خان یک منشأ صددرصد دینی و اعتقادی است.
رفتار او هم یک رفتار دینی و اعتقادی است، یعنی انسان مشاهده میکند با اینکه در درون تشکیلات خودشان مخالفینی داشت، بعضی از اقشار گوناگون ممتاز هم با او مخالفت میکردند، امّا مرحوم میرزا کوچک در برخورد با اینها کاملاً حدود شرعی را رعایت میکرده و اهل درگیری با داخل نبوده. مثلاً کسانی بودند که مخالفتهای اعتقادی با ایشان داشتند؛ همراهان ایشان – آن افراطیها – میگفتند اینها را بزنیم سرکوب کنیم! میرزا کوچک نمیگذاشته، جلوی اینها را میگرفته و مانع میشده از اینکه این کار را بکنند؛ یعنی رفتار هم یک رفتار دینی است.
و حرکت، یک حرکت صددرصد اسلامی و ایرانی است. خب آن زمان – میدانید دیگر – آن غوغای نهضت مارکسیستی و تشکیل شوروی و هیاهویی که در دنیا و در بین ملّتها راه افتاده بود و جاذبهای که برای بعضی از ملّتها بهوجود آورده بود، طبعاً یک عدهای را مجذوب خودش کرده بود و دوروبریهای ایشان هم از این طریق به ایشان خیانت کردند؛ لکن این مرد، هم بهخاطر پایبندیاش به اسلامْ جذب تفکّر مارکسیستی نشد و رد کرد بهطور صریح و قاطع آن نظریّه را – با اینکه جزو نزدیکترینهایی که با او از اوّل همراه بودند، گرایش پیدا کردند؛ البتّه آنها هم ناکام از دنیا رفتند، هیچکدام آنها هم خیری از این زندگی ندیدند و از آن جریان بلشویکی هیچ خیر و تجاوب جوانمردانهای مشاهده نکردند – و مخالفت کرد، هم با اجنبی مخالف بود؛ یعنی چون سیاستی بود که از طرف اجانب بود، با اینکه اینها مقابلهشان با دستگاههای حاکم مثل انگلیس و روسهای قزّاق و مانند اینها بود، امّا درعینحال به آن طرف هم جذب نشد؛ استقلال را حفظ کرد. یک نمونهی خیلی برجستهای است میرزا کوچک خان؛ خداوند انشاءاللّه درجاتش را عالی کند.
کار شما هم با این اهدافی که ذکر کردید و با ترتیبی که گفتید بسیار کار خوبی است. البتّه کتاب دربارهی میرزا کوچک زیاد نوشته شده. خوشبختانه اخلاص این مرد موجب شده که بر خلاف دیگر کسانی که در این صراطهای مبارزات و مانند اینها وارد شدند، اسمش سر زبانها باشد و همه بشناسند او را، در حالی که خیلی از این کسانی را که من اشاره کردم مردم نمیشناسند اصلاً و اسمشان را هم – بعضیها را – نشنفتهاند، لکن ایشان در بین مردم شناخته شده است، کتاب دربارهاش نوشته شده. سعی بشود یک کار جامع و دارای نکته – نکتههای اساسی زندگی او – بهوجود بیاید، تا انشاءاللّه چهرهی او بیشتر در بین مردم ما، جوانهای ما شناخته بشود.
بله یک واحد مینیاتوری را ایشان از نظام اسلامی و جمهوری اسلامی را در رشت و در همان محدودهی خاصّ خودش – گیلان – بهوجود آورده. از شما دوستانی که در این زمینه کار میکنید متشکّریم، و میخواهیم هم که همکاران دولتی و مسئولین تبلیغاتی و مانند اینها با شما همکاری کنند، و کمک کنند انشاءاللّه این کار به بهترین وجهی تمام بشود.
والسّلام علیکم و رحمهاللّه و برکاته.