
زندگینامه خودنوشت مرحوم آیت الله محمدعلی تسخیری
مرحوم آیتالله تسخیری، نماینده مردم گیلان در سومین دوره مجلس خبرگان رهبری بود و در انتخابات ۱ آبان ۱۳۷۷ از سوی مردم گیلان منتخب گردید و این دوره تا آذر ۱۳۸۵ ادامه داشت.
اشاره: عالم مجاهد، مرحوم آیتالله محمدعلی تسخیری در سال ۱۳۲۳ (مطابق با ۱۳۶۴ قمری) در نجف اشرف متولد شد. پدرش، مرحوم حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ علی اکبر تسخیری تنکابنی، از علمای برجسته و وارسته رامسر و تنکابن بود که در حوزه نجف تحصیل رده بود و بعد از سالها به زادگاهش برگشت و تا پایان عمر در همانجا به ترویج شریعت پرادخت.
مرحوم آیتالله تسخیری، همچون سایر مردم رامسر و تنکابن که در حیطه فرهنگی گیلان قرار دارند، خودش را گیلانی میدانست و به تصریح خودش، در سالهای اول بعد از پیروزى انقلاب اسلامی، چند بار به عنوان مبلّغ به گیلان سفر کرد و حتی مدتی در گیلان سکونت گزید و در دانشگاه گیلان به تدریس پرداخت.
مرحوم آیتالله تسخیری، نماینده مردم گیلان در سومین دوره مجلس خبرگان رهبری بود و در انتخابات ۱ آبان ۱۳۷۷ از سوی مردم گیلان منتخب گردید و این دوره تا آذر ۱۳۸۵ ادامه داشت.
ایشان در دوره چهارم هم کاندیدای نمایندگی مجلس خبرگان از گیلان گردید ولی متاسفانه مقدار رای کافی را به دست نیاورد. این عالم برجسته در دوره پنجم، کاندیدای نمایندگی مجلس خبرگان از سوی تهران در اسفند ۱۳۹۴ گردید و آرای لازم را به دست آورد و تا زمان رحلت، در همین مسئولیت بود.
آیت الله تسخیری در زمانی که نماینده مردم گیلان در دوره سوم مجلس خبرگان رهبری بود، به درخواست دبیرخانه مجلس خبرگان رهبرى، در سال ۱۳۷۹، شرح حالی از خودش نوشت و این متن در زمستان همین سال در ضمن جلد اول کتاب «خبرگان ملت»، منتشر گردید.
ارزش این زندگینامه از آنجاست که به قلم خود ایشان است و تا کنون مورد توجه رسانه ها قرار نگرفته است. ایشان ریز فعالیتهایش را از تولد تا زمان نگارش این متن را درج کرده و آخرین نکته ای که نوشته، به سکته مغزی اش در سال ۱۳۷۸ اشاره کرده که برای مدتی فعالیتهای وی را با سختی و مشکل مواجه کرد و مدتی فعالیتهایش را تا حد زیادی کاهش داده بود. رنگ ایمان متن کامل زندگینامه را با ویرایش اجمالی بازنشر کرده است:
تولد و دوران کودکى
اینجانب در ۲۷ مهر ۱۳۲۳ در خانوادهاى مذهبى در شهر مقدّس نجف اشرف دیده به جهان گشودم. پدر بزرگوارم حضرت حجّه الاسلام و المسلمین حاج على اکبر تسخیرى تنکابنى از اهالى شهرستان رامسر و مادر مرحومهام انسیه بیگم از اهالى نجف اشرف(اصفهانى الاصل) بود.
در کودکى به آموزش قرآن کریم – نزد زنى مؤمن و مردى پارسا در شهر مقدّس نجف- روى آوردم که اثر بسیار مثبتى را در شکلگیرى شخصیتم بر جاى گذاشت.
دوران تحصیل
تحصیلات ابتدایى را در مدرسه «منتدى النشر» که به وسیله جماعتى اسلامى و به ریاست مردى دانشمند و کم نظیر (آیه اللّه شیخ محمد رضا مظفر(ره) صاحب کتابهاى اصول الفقه و المنطق) اداره مىشد طى کردم و از محضر اساتیدى چون: شیخ محمد صالح دُجیلى، شیخ محمود دجیلى، سید هادى فیاض، شیخ محمد رضا مظفر، استاد الغبان و شیخ عبدالمهدى مطر کسب فیض نمودم و این دوران در رشد فکرىام بسیار سودمند و مفید بود.
در ادامه تحصیلات وارد دبیرستان شبانه «خورنق» شدم، ضمن اینکه به توصیه پدر بزرگوارم روزها را در نزد یکى از کسبه محترم شهر نجف به کار مشغول شدم.
در این سالها شوق و علاقه خاصّى به شعر و ادبیات پیدا کردم و طبع شاعرى را در خود مشاهده کردم. معلمان من نیز به ترغیب و تشویق بنده پرداختند و زمینه پیشرفت را برایم مهیا کردند.
از سویى با الهام گرفتن از شعراى بنام آن زمان و نیز با شرکت در مناسبتها و مراسم مختلف ادبى و شعرخوانى و همچنین مطالعه کتب بزرگانى چون: شهید صدر، سید قطب، شیخ محمد امین زین الدّین و اشعار سید مصطفى جمال الدّین و شیخ احمدوائلى و غیره…استعداد خود را در زمینه ادبى شکوفا نمودم.
همه این عوامل در شکلگیرى شخصیت فرهنگى،ادبى بنده مؤثر واقع شد.
با به پایان رساندن دوره دبیرستان در سال ۱۳۴۱شمسى وارد دانشکده فقه شده و به تحصیل در رشته زبان عربى و علوم اسلامى پرداختم، ضمن اینکه در همان سالها به تحصیل دروس حوزوى نیز اشتغال داشتم.
سالهاى تحصیلى در دانشکده با ورود به عرصه سیاسى، فصل جدیدى در زندگىام گشوده شد.
آغاز فعالیتهاى سیاسى
پس از انقلاب سال ۱۳۳۷شمسى(۱۹۵۸ میلادى) در عراق به دست عبدالکریم قاسم بر ضدّ رژیم شاهنشاهى فیصل الثانى، جنبشهاى سیاسى در عراق شور و هیجان فراوانى پیدا کرد و احزابى چون حزب کمونیست عراق (الحزب الشیوعى) و ملّى گراها – که تهاجم شدید بر ضدّ مقدّسات اسلامى داشتند – و همچنین تحرّک جماعت اسلامى علما فعّال شدند.
بنده در آن زمان با مطالعه نشریات اسلامى جماعت العلما نجف اشرف در جریان اهداف و برنامههاى آنان قرار مىگرفتم و به طور جدّى در سال ۱۳۴۳شمسى (۱۹۶۴ میلادى) در عرصه سیاسى وارد شدم(در حزب الدّعوه عراق که آن زمان تحت رهبرى مرحوم آیه اللّه صدر بود مبارزات سیاسى را آغاز کردم) و با سرودن اشعارى به زبان فصیح و عامیانه بر ضدّ رژیم وارد عمل شدم.
از اتفاقات مهم آن دوران، ممانعت رژیم از ورود مردم به صحن مطهّر امیرالمؤمنین على(ع) بود که منجر به باز شدن درها به شکلى معجزهآسا و ورود مردم به صحن مطهّر گردید. اگر در آن زمان برنامهریزى و سازماندهى درست و نیز رهبر و هدایتگر توانایى در رأس امور قرار مىگرفت، امیدى براى پیروزى انقلاب وجود داشت.
در دوازدهم محرّم ۱۳۴۷شمسى(۱۹۶۸ میلادى) از سوى رژیم بعث عراق در رابطه با اشعارى که بر ضدّ رژیم سروده بودم، دستگیر و به زندان سخت بغداد (قصرالنهایه) منتقل شدم و پس از تحمّل شکنجههاى فراوان سرانجام با میانجیگرى علماى نجف که در طلیعه آنها مرحوم حضرت امام(ره) بودند از زندان آزاد شدم.
سپس مدتى (۹ماه)به کویت رفته و در مدرسه جعفریه مشغول به تدریس شدم، ضمن اینکه با علماى آنجا در فعّالیتهاى تبلیغى و سخنرانى در محافل و مجالس فرهنگى، دینى همکارى داشتم.
در سال ۱۳۴۷شمسى(۱۹۶۸ میلادى) موفق به دریافت مدرک لیسانس زبان عربى و علوم اسلامى از دانشکده با رتبه ممتاز شدم. موضوع پایاننامهام در باره استحسان مقایسهاى و زیر نظر دکتر عبدالرزاق محىالدّین تهیه شده بود. از اساتید بزرگوارم مىتوان به آیه اللّه محمد تقى حکیم، شیخ عبدالمهدى مطر، شیخ محمد کاظم شمشاد، شیخ محمد تقى ایروانى، دکتر عبدالرزاق محى الدّین، دکتر ضیاءالدّین ابوالحب، دکتر احمد محمد عبدالرحیم و دکتر عناد غزوان اشاره کرد.
پس از پایان دانشکده به طور جامع و مستمر نسبت به تحصیل علوم دینى در حوزه نجف اشرف اقدام کردم. دوره سطح را در نجف اشرف به پایان رساندم و مدّت دو سال نیز در آنجا بحث خارج فقه را خواندم. و از محضر عالمانى همچون: شیخ جواد تبریزى، شیخ کاظم تبریزى، سید محمد رجائى و شیخ صدرا بادکوبى (در کفایهالاصول)، شیخ مجتبى لنکرانى (در مکاسب و رسائل)، سید محمد تقى حکیم (در اصول فقه و بحث خارج فقه)، آیه اللّه العظمى سید خوئى (در فقه و اصول و بحث خارج فقه)، آیه اللّه العظمى شهید سید صدر (در اصول فقه و بحث خارج) کسب فیض نمودم.
سرانجام در سال ۱۳۴۹شمسى(۱۹۷۰ میلادى) به ایران تبعید شدم. پس از ورود به ایران در شهر مقدّس قم سکنا گزیده و شروع به ادامه تحصیل دروس حوزوى نمودم.
در این میان از هر فرصتى براى تبلیغ علوم دینى استفاده مىکردم (سفر به اهواز در سال ۱۳۵۰شمسى، سخنرانى در شهر تهران و قم، شرکت در جلسات معاودین عراقى و ایراد سخنرانى براى آنان و ارائه مقاله در مجلّه الهادى).
در سالهاى زندگى در قم از محضر اساتید و حضرات آیات عظام: گلپایگانى (در درس فقه)، وحید خراسانى(در درس اصول و فقه)، کسب فیض نمودم و در مجموع حدود ده سال در دروس بحث خارج فقه مشغول تحصیل بودم. البته بیشتر از محضر درس آیه اللّه وحید خراسانى سود بردم. در شهر مقدّس قم علاوه بر تحصیل به تدریس علوم دینى نیز مشغول بوده و در موضوعاتى از قبیل: تدریس کتب المنطق و اصول الفقه مرحوم مظفر، رسائل و حلقات فى علم الاصول شهید صدر، اصول فقه مقارن آیهاللّه محمد تقى حکیم، مکاسب و رسائل شیخ اعظم انصارى، اقتصادنا و فلسفتنا مرحوم صدر، الفیه ابن مالک، و شرح ابن عقیل را در مراکز و مؤسّسات آموزشى از قبیل: دارالتبلیغ قم، مدرسه رضویه امام خمینى(ره)، مدرسه علمیه آیه اللّه گلپایگانى، مؤسّسه در راه حق و …مشغول بودم.
سال ۱۳۵۷شمسى که مصادف با اوجگیرى مبارزات ضدّ رژیم شاهنشاهى در ایران بود، بنده نیز به صف مبارزان پیوستم و در مناسبتها و اجتماعات مختلف به ایراد سخنرانى بر ضدّ رژیم شاه اقدام مىکردم.
در بهمن ۱۳۵۷ به تهران آمدم و در مراسم تحصن و تظاهراتى که از سوى دانشگاهیان ترتیب یافته بود، حضور داشتم. بنده در همه حوادث و جریاناتى که از دوازدهم تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به وقوع پیوست و در نهایت به پیروزى انقلاب منجر شد، حضور فعّال و مستمر داشتم.
فعّالیتهاى فرهنگى
پس از پیروزى انقلاب در جبهه فرهنگى، در سازمان تبلیغات اسلامى به عنوان مبلّغ به شهرهاى مختلف سفر نمودم؛ از جمله مدتى در دانشگاه گیلان مشغول تدریس بودم. و در جبهه سیاسى، به سازماندهى و هدایت معاودین عراقى مشغول کار و تلاش شدم.
در ادامه فعّالیتهاى تبلیغى، فرهنگى مدتى در سال ۱۳۵۹ شمسى نیز به جبهه رفتم.
فعّالیتهاى فرهنگى، سیاسى اینجانب به طور متمرکز و گسترده از اوایل سال ۱۳۶۰شمسى آغاز شد، ضمن اینکه پیش از آن نیز در مجامع و محافل علمى، فرهنگى و بینالمللى شرکت فعّال داشتم.
در سال ۱۳۶۹شمسى با حضور نمایندگان و شخصیتهاى جهان تشیع و پیروان اهل بیت شوراى عالى مجمع جهانى اهل بیت(ع) تشکیل و اینجانب از سوى شوراىعالىبهعنواندبیرکلّمجمعجهانىاهلالبیت(ع) معرّفى شدم.
در سال ۱۳۷۲شمسى جمعى از شخصیتهاى فرهنگى، سیاسى کشور با هدف تمرکز بخشیدن به فعّالیتهاى فرهنگى خارج از کشور، پیشنهاد تشکیل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى را به مقام معظّم رهبرى حضرت آیه اللّه خامنهاى ارائه دادند که مورد موافقت معظّمله قرار گرفت و حضرت ایشان اعضاى شوراى عالى سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى را منصوب و سپس شوراى عالى، بنده را با اکثریت آرا به ریاست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى تعیین نمودند.
برگزارى سلسله همایشهاى وحدت اسلامى در تهران که در جریان تأسیس مجمع جهانى تقریب بین المذاهب اسلامى شکل گرفت، از فعّالیت فرهنگى اینجانب به شمار مىآید و اکنون نیز عضو شوراى عالى مجمع جهانى تقریب بین المذاهب الاسلامیه و عضو هیئت علمى دانشگاه تقریب بین المذاهب الاسلامیه مىباشم.
برگزارى سلسله همایشهاى مجمع جهانى اهل البیت(ع) و مجمع التقریب بین المذاهب اسلامى در جریان برگزارى کنگره عظیم حج مکه مکرّمه. همچنین مسئولیت معاونت بین الملل بعثه مقام معظّم رهبرى را تا سال ۱۳۷۷شمسى بر عهده داشتهام.
مسئولیت دبیرى سلسله همایشهاى اندیشه اسلامى در تهران طى سالهاى ۱۳۶۱ – ۱۳۶۹شمسى(ده دوره) را بر عهده داشتم.
مسئولیتهاى از سال ۱۳۶۰ شمسى به بعد
مشاور مقام معظّم رهبرى در امور فرهنگى جهان اسلام(در حال حاضر)؛ معاونت بین الملل دفتر مقام معظّم رهبرى(طى سالهاى ۱۳۷۷ – ۱۳۷۹شمسى)؛ معاونت بین الملل سازمان تبلیغات اسلامى (طى سالهاى ۱۳۶۰ – ۱۳۷۰شمسى)؛ مشاور بین الملل وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامى(در وزارت آقاى لاریجانى)؛ عضویت در شوراىعالى فرهنگ مؤسّسه امیرکبیر(طى سالهاى ۱۳۶۰ – ۱۳۶۵شمسى)؛ عضویت در هیئت امناى شوراى بین الملل و شوراى کتاب سازمان تبلیغات اسلامى(در سابق)؛ عضویت در شوراىعالى تبلیغات اسلامى خارجى(در سابق)؛ عضویت در هیئت امنا و هیئت مدیره سازمان دفاع از حقوق کودکان(کافل)؛ عضویت در شوراى چاپ قرآن
ویژه جمهورى اسلامى ایران؛ مسئولیت کمیته آموزش طلّاب خارجى در داخل و خارج از کشور؛ عضویت در هیئت امناى چند دانشگاه از جمله دانشگاه اصول الدّین علّامه عسکرى؛ مشاور عالى امور بین الملل بعثه مقام معظّم رهبرى.
تألیفات
- درباره قانوناساسى جمهورى اسلامى ایران؛ ۲٫ درسهایى در اقتصاد اسلامى؛ ۳٫ مبارزه انقلاب اسلامى بر ضدّ مفاسد اخلاقى؛ ۴٫ دیدگاه اسلام در باره صلح تحمیلى؛ ۵٫ ماهى و سرچشمه (در قالب شعر براى کودکان)؛ ۶٫ اى مسلمانان، به سوى وحدت؛ ۷٫ روایات مشترک سنّى و شیعه در باره نماز جمعه؛ ۸٫روایات مشترک در باره روزه؛ ۹٫ شناخت حقیقت؛ ۱۰٫ به سوى خدا؛ ۱۱٫ امید با مقایسه اسلام و دیگر مکاتب در باره آن؛ ۱۲٫ تعادل در اسلام؛ ۱۳٫ نظام عبادات در اسلام؛ ۱۴٫ نظام کیفرى در اسلام؛ ۱۵٫ از زندگانى اهل بیت(ع)؛ ۱۶٫ هدفهاى حج و نقش آن در زندگى مسلمانان؛ ۱۷٫ نظام دولت اسلامى؛ ۱۸٫ امت و مناسبتها؛ ۱۹٫ مقدّمه بحثِ حول المهدى مرحوم صدر؛ ۲۰٫ تفسیر قرآن کریم (کار مشترکى با حجّهالاسلام نعمانى)؛ ۲۱٫دستآوردهاى سیاسى انقلاب اسلامى ایران؛ ۲۲٫ دستآوردهاى اقتصادى انقلاب اسلامى ایران؛ ۲۳٫ دستآوردهاى فرهنگى انقلاب اسلامى ایران؛ ۲۴٫ کاربرد اجتماعى زکات؛ ۲۵٫حکومت اسلامى از دیدگاه احادیث شیعه؛ ۲۶٫ احکام حکومتى؛ ۲۷٫ حج و آثار آن در زندگى اجتماعى؛ ۲۸٫ حقوق بشر از دیدگاه منشورهاى اسلامى و بین المللى؛ ۲۹٫ روابط بین المللى در قرآن؛ ۳۰٫ فعّالیتهاى فقهى در مجمع الفقه جهانى (دو جلد)؛ ۳۱٫ بیدارى اسلامى و تبلیغات؛ ۳۲٫ نورهایى به سوى وحدت اسلامى؛ ۳۳٫ نزدیکى اسلام و مسیحیت.
و همچنین:
مقدّمه نویسى کتاب التوازن بین الدنیا و الآخره؛
مقدّمه نویسى و تجدید نظر بر کتاب الولایه فى القرآن الکریم؛
تجدید نظر در کتاب الحکومه الاسلامیه؛
مقدّمه نویسى کتاب من حکم و احکام اهل البیت(ع)؛
مقدّمه نویسى کتاب الودیعه فى المصارف الاسلامیه (دکتر حسن امینى)؛
مقاله مفصّل در کتاب ابعاد زندگانى پیامبر اکرم(ص)؛
مقدّمه نویسى دیوان آیه اللّه سید محمد جمال هاشمى؛
لازم به توضیح است بیشتر تألیفات بنده به عربى است، ولى به دیگر زبانهاى زنده دنیا ترجمه شده است (فارسى، انگلیسى، فرانسه، اردو، هندى، ترکى، کردى، بنگالى و…).
تقریرات
- تقریر درس مرحوم آیه اللّه العظمى خوئى (در فقه)؛ ۲٫ تقریر درس مرحوم آیه اللّه العظمى صدر(تقریباً یک دوره اصول کامل)؛ ۳٫ تقریر درس مرحوم آیه اللّه العظمى گلپایگانى؛ ۴٫ تقریر درس آیه اللّه وحید خراسانى(تقریباً یک دوره اصول کامل)؛ ۵٫ تقریر درس آیه اللّه وحید خراسانى(در فقه)؛ ۶٫ تقریر درس مرحوم آیه اللّه میرزا هاشم آملى؛ ۷٫تقریر درس مرحوم آیه اللّه مطهّرى (در فلسفه)؛ ۸٫ تقریر درس آیه اللّه سید محمدتقى حکیم.
کتابهاى ترجمه شده به عربى
- علل گرایش به مادّیگرى (شهید مطهّرى)؛ ۲٫ پیامبر امّى (شهید مطهّرى)؛ ۳٫ انسان و سرنوشت (شهید مطهّرى)؛ ۴٫ جهان بینى (در راه حق)؛ ۵٫ تئورى شناخت (آیه اللّه مصباح یزدى)؛ ۶٫ زندگانى پیامبر و اهل البیت(ع) (مؤسّسه در راه حق)؛ ۷٫ بازشناسى خود جهت بازسازى (آیه اللّه مصباح یزدى)؛ ۸٫ درسهایى در اصول دین (مؤسّسه در راه حق)؛ ۹٫ تکامل اجتماعى انسان(شهید مطهّرى)؛ ۱۰٫ قرآن و طبیعت (دکتر گلشنى)؛ ۱۱٫آرمانهاى زندگى انسانى(شهید مطهّرى).
ضمناً نمایندگى جمهورى اسلامى ایران در بیش از ۱۵۰ کنفرانس اسلامى در کشورهاى گوناگون جهان را به عهده داشتم.
در دهها مجلّه و روزنامه جهان مقاله نوشتم و اشراف مستقیم بر مجلّههاى: الهادى، التوحید و رساله الثقلین دارم. در دانشگاههاى تربیت مدرّس و امام صادق(ع) تدریس نموده و حدود بیست تز دانشگاهى را هدایت کردم.
در سال ۱۳۷۸شمسى مبتلاى سکته مغزى شدم، که خیلى فعّالیتها را کاهش داد. از خداوند متعال طلب عفو مىکنم. (کتاب خبرگان ملت، دفتر اول، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبرى، قم، اول، زمستان ۱۳۷۹، ص۱۳۵ـ۱۴۵٫)
رحلت
برای تکمیل این قسمت، باید اضافه شود که این عالم مجاهد در مدت ۲۰ سال بعد از این تاریخ، علی رغم مشکلات جسمی بزرگی که به آن مبتلا شده بود و تا لحظه مرگ با آن درگیر بود، ولی یک لحظه آرام ننشست و حتی بر بیماری و ناتوانی جسمی نیز فائق آمد و دائم در حال تلاش و مجاهدت خالصانه برای اسلام بود.
آیتالله محمدعلی تسخیری، مشاور رهبر معظم انقلاب در امور جهان اسلام، در روز ۲۴ مرداد ۱۳۹۹ به علت عارضه قلبی در بیمارستان بستری شد و باتوجه به شرایط سنی، تیم پزشکی در حال بررسی مراحل مداوای ایشان بودند. این عالم مجاهد در نهایت در صبح روز ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ در سن ۷۶ سالگی، بر اثر عارضه قلبی دار فانی را وداع گفت.
پیکر این عالم ربانی، با توجه به شیوع ویروس کرونا در کشور ایران، به ناچار بدون تشییع جنازه، به شکل بسیار محدود و با رعایت پروتکلهای بهداشتی، بعد از ظهر پنجشنبه ۳۰ مردادماه ۱۳۹۹ در قم و در جوار حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده میشود. (خبرگزاری حوزه)
حضرت آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، تنها چند ساعت بعد از رحلت این عالم مجاهد پیام تسلیتی صادر کردند که در حدود ساعت ۱۵، همان روز رحلت ۲۸ مرداد ۱۳۹۹، روی خروجی سایت دفتر رهبری منتشر شد. تعابیر بلندی که در این پیام استفاده شد، حاکی از عظمت این شخصیت و خدمات او برای اسلام است، «عالم مجاهد» و «زبان گویای اسلام و تشیع»، «مرد نستوه و خستگیناپذیر»، دارای «کارنامهی حقاً درخشان در مجامع جهانیِ اسلامی»، دارای «عزم راسخ و دل پرانگیزه» و… برای توصیف آیت الله تسخیری از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
با تأثر و تأسف اطلاع یافتیم که عالم مجاهد و زبان گویای اسلام و تشیع، جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محمدعلی تسخیری، رحمه الله علیه، دار فانی را وداع گفته است.
کارنامهی این سرو نستوه و خستگیناپذیر در انواع خدمات برجسته در مجامع جهانیِ اسلامی حقاً درخشان است. عزم راسخ و دل پرانگیزهی ایشان حتی بر ناتوانیهای جسمانی در چند سال اخیر فائق میآمد و حضور مؤثر و برکت وی را در هر نقطهی لازم و مفید استمرار میبخشید.
مسئولیتها و خدمات ایشان در داخل کشور نیز فصل جداگانه و ارزشمندی از تلاشهای این روحانی فاضل و متعهد است.
اینجانب به خاندان و بازماندگان مکرم و نیز به همهی همکاران و دوستان ایشان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت و رضوان الهی را برای وی مسألت میکنم.
سیدعلی خامنهای
۲۸ مرداد ۱۳۹۹» (سایت دفتر رهبری)
پیامهای مختلفی از سران سه قوه، مسئولین لشکری و کشوری و شخصیتها و مسئولین و دانشمندان زیادی در جهان اسلام و کشورهای اسلامی، پیام تسلیت صادر کرده و این ضایعه را تسلیت گفتند.