
زندگی و خاطرات آیت الله الیاس شریفی اشکوری در گفتگو با مجله افق حوزه
بنده الیاس شریفی، اهل اشکور سفلای گیلان در سال ۱۳۱۵ در روستای «مازودره» متولد شدم. پدرم ملاشکرالله، روحانی واعظ و در آن زمان عهدهدار بیان مسایل دینی و فرهنگی در روستای مازودره و روستاهای همجوار بودند، منزل ما محل رفت و آمد علمای بزرگی چون آیهالله شیخ علی آقا رودبارکی، فرزند عالم بزرگ ملامحمد رودبارکی، بود.
مصاحبه زیر حاوی زندگینامه و خاطرات آیت الله الیاس شریفی اشکوری می باشد و توسط مجله «افق حوزه» تهیه شده و در روز ۲۰ آذر ۱۳۹۲ در این هفته نامه منتشر شده است. به مناسبت رحلت این عالم برجسته در روز ۲۳ شهریور ١۴٠٠ مطابق با ٧ صفر ١۴۴٣ق این مصاحبه برای مخاطبین رنگ ایمان منتشر می شود.
***
آیت الله شیخ الیاس شریفی اشکوری از تبار عالمان پرورش یافته مکتب فقهی و اجتهادی حوزه علمیه نجف اشرف و قم با غواصی در این دو اقیانوس بیکران ﻣﻌﺮﻓﺖ، ﮔﻮﻫﺮﻫﺎیی ﻧﺎب از ﻋﻠﻮم اﻫﻞ ﺑﻴﺖ (ﻋﻠﻴﻬﻢ السلام) را برای جرعه نوشان فقه آل محمد (ص) به ارمغان آورده و آثار علمی ارزشمندی به زیور طبع رسانده اند. آن چه پیش رو دارید، مروری است به زندگی و آثار علمی این استاد حوزه که در گفتوگوی آقای رمضانعلی عزیزی، دبیر سرویس علمی و فرهنگی، افقحوزه با ایشان بیان شده است و در ذیل، تقدیم خوانندگان ارجمند افقحوزه میگردد.
آغاز زندگی
بنده الیاس شریفی، اهل اشکور سفلای گیلان در سال ۱۳۱۵ در روستای «مازودره» متولد شدم. پدرم ملاشکرالله، روحانی واعظ و در آن زمان عهدهدار بیان مسایل دینی و فرهنگی در روستای مازودره و روستاهای همجوار بودند، منزل ما محل رفت و آمد علمای بزرگی چون آیهالله شیخ علی آقا رودبارکی، فرزند عالم بزرگ ملامحمد رودبارکی، بود.
ورود به عرصه دانش
در زمان کودکی والدینم به رحمت خدا رفتند و بنده در کفالت دامادمان سیدعبدالغنی که طلبه حوزه علمیه رودسر بود، درآمدم. در سن هفت سالگی نزد ایشان قرائت قرآن؛ نوشتن و برخی از مسایل شرعی و غیره را آموختم و با عنایت ایشان طلبه شدم.
هجرت سرنوشت ساز به نجف
داماد بزرگوارمان به جهت ادامه تحصیلات تکمیلی عازم نجف اشرف شدند و حقیر حدوداً در سن ۱۰سالگی بودم که با ایشان به آن اقیانوس علم و تقوا مشرف شدم، و در خدمت اساتیدی چون مدرس افغانی (شاگرد عبدالجواد نیشابوری معروف به ادیب اول) و مرحوم آقا شیخ عبدالصمد محقق یزدی و بعض دیگر، ادبیات و منطق و سطح را پایان بردم. و از علوم جنبی، کتاب شریف خلاصه الحساب تألیف عالم ربانی و مروج علوم آلالبیت (علیهمالسلام) مرحوم شیخ محمد بهاءالدین عاملی که مشتمل بر حساب و هندسه و جبر و مقابله و اسطرلاب و نجوم است، از محضر شیخ مرتضی فقیهی، فرزند حضرت آیهالله شیخ شعبانعلی دیوشلی خواندم. یادآوری میشود، این کتاب یکی از عمیقترین و فشردهترین کتابهای ریاضی است که شیخ بهایی به رشته تحریر درآورده و حدود سه قرن به عنوان متن آموزشی حوزههای علوم دینی در نجف، اصفهان، مشهد، قم و برخی دیگر از مراکز علمی کشورهای اسلامی مورد استفاده بوده و دهها شرح و حاشیه بر آن نوشته شده است. و همچنین کتاب تشریح الافلاک مرحوم شیخ بهایی و شرح چغمینی محمود بن عمر الچغمینی خوارزمی را نزد مرحوم جلیل، استاد متبحر دانشگاه انگلستان که دوران بازنشستگیاش در نجف اشرف ساکن شده بود، فرا گرفتم.
کتاب باب حادیعشر و شرح تجرید را نزد آیهالله آقای شیخ کاظم تبریزی و شیخ محمدصادق تنکابنی آموختم. متون معارف یعنی بررسی فلسفه با روایات را نزد مرحوم آیهالله محمدفاضل قاینی که سهم بهسزایی در بارورکردن فرهنگ غنی اسلام داشتهاند و در علوم مختلف، مانند: فقه، اصول و کلام، آثار فراوانی از خود بهجای گذاشتهاند، استفاده بردم. خارج اصول و فقه را نزد غواصان این اقیانوس بیکران، همانند آیات عظام: مرحوم سیدعبدالهادی شیرازی، سیدابراهیم اصطهباناتی مشهور به میرزا آقا مجتهد، سید میرزا حسن موسوی بجنوردی صاحب کتاب گرانسنگ منتهیالاصول و آیهاللهالعظمی سیدابوالقاسم خویی، رحمه الله علیهم، بهرهمند شدم.
عزیمت به حوزه علمیه قم
و در قم مقدسه محضر اسوه التقوی، ابوالمعالی آیهاللهالعظمی مرعشی نجفی (قدسسره)، آیهاللهالعظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی و صاحب الابتکارات آیهالله سیدعلى علاّمه فانى، قدس الله اسرارهم، بسیار بهره بردم. باید یادآوری کنم که حاصل چند دوره دروس خارجم غالباً خرده نانهایی بوده که از سر سفره این بزرگان جمعآوری نموده بودم. و به فضل الهی تقدیم جرعهنوشان فقه آلمحمد (صلیاللهعلیهوآله) کردم.
آثار و خدمات علمی
ثمره چند دوره درس خارج و تحقیقات علمی تا کنون در علم اصول، شش جلد به نام «مبانیالاعلام فی اصولالاحکام» که مشتمل بر امارات، و اصول اربعه، و قاعده الضرر، و تعادل و تراجیح، و اجتهاد و تقلید و عدالت و ولایه است، چاپ شده و سه جلد آن در دست چاپ میباشد.
و در فقه، یک دوره فقه جامع و کامل فارسی به نام فقرات فقهیه در ده جلد و یک جلد منتخب فقرات که دروازه فقرات ده جلدی میباشد، چاپ شده و یک جلد ۳۱ صفحهای در اجتهاد و تقلید و هم چنین تعلیقهای نیمهمستدل بر عروه الوثقی تاکنون منتشر نمودهایم. و در حال حاضر در صدد تدوین مدارک فقرات فقیه هستیم که پیشبینی میشود بیش از۸۰ جلد شود و پنج جلد از مدارک فقرات فقهیه که درباره معاملات است، آماده چاپ میباشد. و در مورد ابواب دیگر هم مشغول تحقیق، تدریس و تصحیح میباشیم.
نخستین جرقه های قلم
پاسخ این سؤال که چه زمانی دست به قلم بردم و انگیزه نویسندگی در من ایجاد شد، مرتبط به تبیین دو امر، صغری و کبری میباشد.
امر اول: علما دنباله رو انبیا، اوصیا و انبیا هستند و آنچه انگیزه و مشوق آنهاست، همان انگیزه و مشوق علما میباشد و بلکه علما، افضل من انبیا بنیاسرائیلاند و همچنین آن چیزی که مشوق شهدا در راه خداست، همان مشوق علماست. و بلکه مداد علما افضل از دماء شهداست.
امر دوم: به طور کلی نوآوریها، علت تصنیف و تألیف میباشد. تطبیق این کلی، در مورد پاسخ سؤال باید بگویم که باب اجتهاد برای شیعه باز است و مجتهدین در اثر فحص و تحقیق و دقت در اساس و قواعد استخراج مسایل مبانیشان تغییر جهتی و نظری داده میشود، مثلاً در گذشته میگفتند عقود توقیفیهاند و لذا در بازار شاید کمتر معاملهای طبق عقود واقع میگردید. ولی بعداً مبنا برگشت و گفتند دلیلی نداریم که عقود تعبدیه باشد، لذا معاملات مستحدثه و پیچیده زمان ما همه حل شد. یا مثلاً مسئله نجاست چاه تا زمان محقق، از مسلمات بود و بعد از زمان ایشان طهارت و چاه از مسلمات شد، همچنین راجع به مالکیت، تغیر مبنا شد؛ به اینکه جهت و کلی و مسجد هم میتوانند مالک شوند و بنا بر این مبنا، سید (قدسسره) در عروه فرموده است اگر فقیه پول ندارد تا امری را که باید انجام شود، انجام دهد، میتواند از زکات قرض کند و اگر از دنیا برود دین به عهده جهت زکات است و قبل از سید این مبنا دیده نشده است.
و بر اساس این بیان است که بر طلبه خارجخوان لازم دانستهاند دروسی که از استاد در علوم ما یتوقف علیها الاجتهاد میشنود، همه را بنویسد تا حرف تازه استادان، زنده بماند و به افراد بعد منتقل شود. و از طرف دیگر چون طلابی که دروس استاد را نوشتهاند، گذشته از ابزار فحص و تحقیق که در دست دارند، با مباحثه که کوبنده جهل مرکب است خود نیز، حرف تازهای بهدست میآورند و این نوآوریها عقلاً و شرعاً و عرفاً بر محقق واجب میکند که تصنیف و تألیف نماید، از آنچه گفته شد، جواب سؤال شما به خوبی روشن گردید. و لکن حقیر به مقتضای احتیاط، قبل از چاپ مبانیالاعلام، با شاگرد دو استاد بزرگ درس خارج مرحوم آقا ضیاء و مرحوم نائینی، یعنی میرزا هاشم آملی (قدسسره) که محقق و استاد برجسته و صاحب اخلاق کریمه بودند، مشورت نمودم و همچنین بحوث معاملات را با صاحب ابتکارات مرحوم علامه فانی، مشورت کردم و تأیید این غواصان دریای علم اصول و فقه، تصمیمم را جدیتر نمود.
انگیزه تالیف فقرات فقهیه ( فقه فارسی)
هدف حقیر از تألیف این کتاب فقط خوشنودی خدای تعالی بوده و هست؛ و حقیر چون دیدم طبقات متدینین مذهب اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) نیاز به چنین رسالهای دارند و جایش خالی است، و خدای تعالی قدرت تألیف آن را به من عطا فرموده، همین باعث تکلیف شرعی شد که دست به قلم شوم و به لطف الله تعالی و توجهات حضرت ولیعصر (عج)، آنچه در توان داشتم انجام دادم، انشاءاللهتعالی وظیفه را آنطور که مرضی اوست، انجام داده باشم. و تا کنون در حد وسع ۵۰۰ دوره از فقرات فقهیه را به کتابخانههای حوزههای علمیه کشور اهدا کردهایم و امیدوارم مدیریت محترم حوزه تمهیداتی بیاندیشد که طلاب عزیز یک دوره کامل فقرات فقهیه را که حاصل زحمات سیسالهام میباشد، فرا بگیرند و حتی الامکان به عنوان دروس آموزشی حوزه از آن استفاده کنند.
ویژگیها و امتیازات فقرات فقهیه
فقرات فقهیه ده جلد و مشتمل بر هشتاد و یک بخش فقهی است که بیش از چهار هزار صفحه میباشد، رساله پرمحتوا و بینظیری که بر اساس فقه جعفری با امتیازاتی که قسمتی از آنها در ذیل ذکر میشوند، تنظیم گردیده است:
کتاب مزبور دارای همه بخشهای فقهی بهطور جامع و کامل و با عنوان پیوستدار فقرات فقهیه میباشد و همه مسایل موجوده و مستحدثات عصر حاضر در آن جای داده شده و با عبارات گویا و کوتاه مطابق با ذوق و سلیقه روز تنظیم شده و پاسخگوی قریب صددرصد مسایل مراجعهکننده، میباشد. هر بخش از بخشهای این کتاب با تیتر مناسبی که بتواند مسایل مربوط به خود را در ذیل خود جای دهد، تنظیم شده است. از ابتدا تا پایان این کتاب تلاش شده عبارات نه در سطح علمی بالا و نه چندان خالی از مطالب علمی باشد، تا همه بتوانند از آن استفاده نمایند و نیز تلاش شده از هرگونه نکتهپردازی و تکرار مطالب خودداری گردد. هر نکته و مطلبی که شرح آن را برای عموم لازم ندانسته و فقط برای اهل دانش ضروری بوده، در پاورقی نگاشته شده است.
امتیازات هر بخش
هر بخش از بخشهای فقرات فقهیه نیز دارای امتیازات مخصوص به خود میباشد، از آن جمله فروض سهام و استخراج اصل فریضه است که به حصر عقلی و میتوان گفت بهطور خارقالعاده در جلد هشتم فقرات فقیه، بخش شصت و یکم بیان گردیده است. که خود این بخش به سه شاخه تقسیم میشود:
شاخه اول: ارث؛ شاخه دوم: قواعد ریاضی مربوط به تقسیم ارث؛ و شاخه سوم: فروض سهام. البته باید توجه کنیم رعایت ترتیب و نظم یاد شده و نیز تقدم هر شاخه بر شاخه دیگر به لحاظ تناسب شاخههای سهگانه با یکدیگر میباشد. لذا شاخه اول – ارث – مشتمل بر موجبات، موانع، طبقات و سهام ارث است و دانستن اینها مقدم بر دو شاخه دیگر میباشد و به نوعی منشأ دو شاخه دیگر بوده و فهرست موضوعات مربوط به هر شاخه در ضمن موضوع مناسب خود بیان گردیده است.
توصیه به طلاب
وصیت میکنم ایشان را به وصایایی که استاد عظیمالشاًن اجازات، أبوالمعالی مرحوم آیهاللهالعظمی آقای سیدشهابالدین مرعشی نجفی (قدسسره) در انتهای اجازهنامه خود به اینجانب، وصیت فرمودند و عین عبارت مبارک و نورانی ایشان ذکر میگردد:
اًوصیه و نفسی الخاطئه بتقوی الله فی السّرّ و العلن و الاهتمام فی الورع و الزهد فی زخارف هذه الدنیا الدنیّه و أن لایترک زیاره أهل القبور و الاعتبار بهم، باًنهم من کانوا بالاًمس فما صاروا الیوم و أین کانوا فاٍلی أین صاروا و کیف کانوا فکیف صاروا، الاموال قد قسمت و الاًکفاء قد زوجت و الدور قد سکنت و ما بقی لهم الا ما کانوا یفعلون و یعملون؛ و أن لایترک تلاوه القرآن و مطالعه الاحادیث و التدبر فیهما و الاستناره من أنوارهما؛ و أن یقلل من المعاشره مع الناس فاٍنک قلما تری مجلساً غیر مشتمل علی المناهی من اغتیاب عباد الله و التفکه باًعراضهم و البهت فی حقهم و أکل لحومهم میته سیما لو کان المغتاب (بالفتح) من اهل العلم، فاٍن اغتیاب العلماء بمنزله أکل المیته المسمومه؛ و أن لاینسی ذوی حقوقه علماً و أدبا و مالاً و تولیداً من صالح الدعاء؛ و أن لا یاًلو جهده فی ترویج الدین و إحیاء المذهب فان الشرع قد أصبح غریباً ینادی باًعلی صوته هل من ناصر ینصرنی هل من ذاب یذب عنی؛ و أن لایترک الصلاه اللیل و التهجد فی آنائه والاستغفار فی أسحاره فقد قال مولینا سید المظلومین أمیرالمؤمنین روحیلهالفداء فی وصایاه: علیک بصلوه اللیل، علیک بصلوه اللیل؛ و أن یتورع من أکل الشبهات، ألا و إنه لاًمر عظیم؛ و أوصیه بالبرّ فی حق إخوانه و أخواته و أرحامه و طلبه العلوم الدینیه و فقراء المؤمنین عصمنا الله و إیاه من الزلل و الخطل فیالنیه و القول والعمل، إنّه القدیر علی ذلک و القادر بما هنالک.
اللهم أحینا حیاه آلمحمد (علیهمالسلام) و أمتنا مماتهم و أرزقنا فیالدنیا زیارتهم و فی الآخره شفاعتهم، آمین آمین لا أرضی بواحده حتی یضاف الیها الف آمین.
منبع: «مصاحبه اى خواندنى از عالمى که تشویق فقهاى نجف و قم را برانگیخت»، گفتوگو از: رمضانعلی عزیزی، هفته نامه افق حوزه، چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۲، سال دوازدهم، ش۳۷۹، ص۱۳٫