لاله های زهرائی؛ آه واره ای در سوگ خط شکن جبهه مقاومت، حامد کوچک زاده
عبدالحسن مسلمی
امروز سخت دلم سوخت، نهب خاطر حامد که داغش جگر شهر را سوزاند، نه، بخاطر مظلومیت مردم، مظلومیت گیلان، مظلومیت رشت. داشتم فکر می کردم، مردمی که همیشه خط شکن بوده اند در جبهه دفاع از دین و میهن و ناموس، حیف است که به واسطه قدرت طلبی و تفکرات عده ای معدود، ننگ کارناوال های گناه آلود بر پیشانی شان نقش ببندد.
عبدالحسن مسلمی
دوباره شانه های شهر، زیر بار تابوت یک مسافر بود. حامد، هشتمین مسافر شام. خط شکن جبهه مقاومت. مردم همه آمده بودند، همه تیپ ها و طیف ها. برخی از پنجره خانه ها سرشان به سیل جمعیت دوخته شده بود، برخی متحیر و محزون نگاه شان را دوخته بودند به کاروان چند هزار نفری مردم تشییع کننده، برخی هروله می کردند و ذکر گرفته بودند، به یاد خود حامد که میاندار هیئت بود.
مردم را که می دیدی، شانه ها شان می لرزید، اشک ها شان بر گونه ها جاری بود، ولی حال شان خوب بود، خوب. آری! تشییع مدافعان همیشه حال شهر را خوب می کند، همانطور که هشت هزار شهید دفاع مقدس حال شان را خوب می کرد. این هشت نفر حالا در این غربت وانفسای نفسگیر، انگار آمده اند که کار هشت هزار نفر را انجام دهند!
امروز یک کارناوال بومی و میهنی و آئینی به نمایش گذاشته شده بود! کارناوالی که نشانه ای است از فرهنگ واقعی زیست بودم من، گیلان. مردم بیشتر از همیشه آمده بودند، با زنده نگاه داشتن نام و یاد شهدای مدافع حرم، این لاله های زهرائی.
***
امروز سخت دلم سوخت، نهب خاطر حامد که داغش جگر شهر را سوزاند، نه، بخاطر مظلومیت مردم، مظلومیت گیلان، مظلومیت رشت. داشتم فکر می کردم، مردمی که همیشه خط شکن بوده اند در جبهه دفاع از دین و میهن و ناموس، حیف است که به واسطه قدرت طلبی و تفکرات عده ای معدود، ننگ کارناوال های گناه آلود بر پیشانی شان نقش ببندد. خون پاک این هشت نفر، عطف شد به خون پاک آن هشت هزار نفر، و رفت و روب کرد ننگ و نیرنگ عده ای غفلت زده و قدرت طلب که گرچه ظاهرشان نشان دارد از جهاد و شهادت، اما راه شان جداست از غافله آسمانی مردمان این شهر!
بد نیست آنها به بهانه ایجاد شادمانه های گناه آلود و کاذب، به فکر خوب شدن حال مردم باشند. مردم وقتی که حالشان خوب می شود که فساد و تبعیض و رانت و باند نباشد! مردم وقتی خوب می شود حالشان که نبیینند در بحبوحه جنگ تمام عیار اقتصادی، نیم میلیارد از سرمایه های عمومی شان نرود پایِ پایکوبی و رقص، آنهم درست در روز شهادتِ شیخِ مقاومت. مردم وقتی خوشحال می شوند که شهردارهای پروازی!، به جای بازگوئی عذر بدتر از گناه، به اشتباه اعتراف کنند، و در پی جبران برآیند! وقتی شاد می شوند که بدانند نمایندگان شان –در همه شؤون-، نسبت به ارزش های شان حساسیت ویژه داشته باشند، در عین حال که حقوق اجتماعی شان را پاس می دارند.
نویسنده دیدگاه: ناشناس
2016/02/6 - 19:45