نوروزی ای از دوره نهضت جنگل
رحیم چراغی «بیاید خرم خوش عید نوروز شود میرزا در این نوروز پیروز آلکساندر خودزکو، درباره اجرای مراسم نوروزی در شمال به سال ۱۸۴۲ میلادی، نوشته است: «نوروزی در گیلان امروز به پسر بچههایی گفته میشود که دسته جمعی حرکت میکنند و اشعاری به میمنت نوروز میخوانند.این پسر بچههای پرجنبوجوش هشت تا دوازده […]
رحیم چراغی
«بیاید خرم خوش عید نوروز
شود میرزا در این نوروز پیروز
آلکساندر خودزکو، درباره اجرای مراسم نوروزی در شمال به سال ۱۸۴۲ میلادی، نوشته است:
«نوروزی در گیلان امروز به پسر بچههایی گفته میشود که دسته جمعی حرکت میکنند و اشعاری به میمنت نوروز میخوانند.این پسر بچههای پرجنبوجوش هشت تا دوازده ساله در روستاها و شهرها به راه میافتند، جلوی در خانهها به خواندن شعرهای زیر میپردازند و به عنوان پاداش هدایای ناچیزی از قبیل میوه، تخممرغ، پولخرد و غیره دریافت میکنند ۲ .»
آنچه در اینجا مورد اشاره خودزکوست چنانچه با«عیدی»رفتن جمعی کودکان گیلانی در روزهای آغاز سال نو خلط نشده باشد، «مراسمی»ست در ردیف«مراسم بارانخواهی» ۳ ».دیالوگ«نوروزی»ای را که خودزکو ثبت نموده، ظاهرا تلفیقیست موجز از مراسم بیجنبوجوش«نوروزی»و دیالوگ نمایش«عروسه گوله».احتمالا متن گردآوری خودزکو، بر بستر مراسمی از بارانخواهی گیلانیها شکل گرفته است یا اینکه (۱)-متن«نوروزی»از کتاب«سرزمین و مردم گیل و دیلم»نوشته آقای سیّد محمّد تقی میرابو القاسمی«انتشارات طاعتی-رشت-چاپ اوّل ۱۳۵۶-صفحات ۱۴۸-۱۴۹)نقل شده است.
(۲)-الکساندر خوچکو، نوروزیها، ترجمه محمد باقری، چیستا-سال چهارم-شماره ۸-فروردین ۶۶، ص ۵۶۸٫
(۳)-درباره چگونگی اجراء مراسم بارانخواهی در نقاط مختلف ایران و ترکیه و…و تشابه توصیف خودزکو از«نوروزی»بدان، ن.ک به:ایهان باشگوز، مراسم تمنای باران و بارانسازی در ایران، ترجمه باجلان فرخی، کتاب جمعه-شمارههای ۱۸ و ۱۹-سال ۱۳۵۹
«عروسه گولهی»و«نوروزی»
-از متن چنین نوروزیهائی-برای سده حاضر پرورانده شدهاند:
تکّهای از نوروزی:
یدانه دهی گیرمه ۱ -دودانه دهی گیرمه
ندهی آیه میرمه ۲ -کفن از تو گیرمه
ایا دختر نیچی ۳ -فلفله ۴ تی سره دچی ۵ تی غمزه مرا واچی ۶ -ترا نوروز مبارک بی ۷ »
تکهای از عروسه گوله:
آی غول تو بوشو بیمیر
یه قرآن فاده بیگیر
آی خانخازنه نئچی
تی غمزه مره وئچی»
(-آهای غول!تو برو و بمیر/و یک ریال میدهد نگیر/و دو ریال میدهد بگیر/ و پول گور و کفن خود را بگیر
آهای همسر صاحبخانه، آهای نیزن!/کرشمه تو، مرا[از روی زمین]برچیده است) ۸ اما نوروزی در سده اخیر، برخلاف گردآوری ارزشمند خودزکو، نظمیست در توصیف نوروز و بهار؛به زبان پارسی یا ملمع(فارسی-گیلکی):با وجود تحولات اجتماعی این عصر با تأثیر تکنولوژی در زندگی مردم شهر و روستا خوشبختانه هنوز هم در گوشه و کنار گیلانزمین«نوروزی»خوانها با نغمهها و تصنیفهای دلنشین خود چند هفته قبل از موسم بهار مژده طلیعه نوروز، این جشن کهن و ملی، را به«گیلهمردان»می دهند.این ترانهها معمولا توسط دو یا چند تن از جوانان در کوچهها و محلات شهر و یا در کنار خانههای روستایی اجرا میشود ۹ «نوروزخوان»ها سراسر گیلان را زیر پا مینهند و (۱)-یکی دانه بدهی میگیرم
(۲)-اینجا میمیرم
(۳)-نیزن
(۴)-مهرههای به رشته کشیده
(۵)-روی سرت چیدهای
(۶)-روی سرت چیدهای
(۷)-نوروزیها، چیستا، ص ۵۷۰
(۸)-رحیم چراغی، عروس گل، چیستا-سال ششم-شماره ۷ و ۸-فروردین و اردیبهشت ۶۸، ص ۴۲۳-۴۲۴
(۹)-دکتر عبد الکریم گلشنی، نوروز و نو سال در گیلان، هنر و مردم-شماره ۱۶۲- فروردین ۱۳۵۵، ص ۲، ۳
به نیمی از شهرکها و روستاهای مازندران نیز میروند.
اغلب اینان نخست«دوازده امام»میخوانند و بر ترجیع که میرسند، ترجیع را دو نفری تکرار میکنند و بعد«نوروز و نوسال»میخوانند.
در نوروز و نوسال که ترجیعش با«باد بهاران آمده»آغاز میشود، به مناسبت سطرهایی در ستایش یا نکوهش«صاحبخانه»میسرایند.و گاه مقدار پول، برنج، چای یا تخممرغ را که می خواهند، در شعر قید میکنند. ۱ ازمجریان«نوروزی»، یکی، نوروزی خوان است که ابیات منظوم نوروزی را از برمیخواند و چوبدستی، فانوسی روشن در دل شب تار دارد، چوبدستی است چوب ازگیل-به جهت مقابله با سگها-در دست دیگر.مجری دیگر نوروزی، «کیسهکش»است که هدایای دریافتی از خانهها را در کیسه جمعآوری و حمل میکند.«کیسهکش»، بیت ترجیع نظم را با نوروزیخوان تکرار میکند و معمولا مانند نوروزیخوان چوبدستیای برای مقابله با سگها در دست دارد.آغاز برگزاری مراسم نوروزیخوانی، ازیک-دو و حتی سه هفته پیش از فرارسیدن نوروز و سال نوی خورشیدی است.نوروزیخوانی، طی سالهایاخیر نیز-البته بهندرت-در نقاط مختلف گیلان پیگیری میشود مانند اجرای آن در برخی از روستاهای اطراف شفت و رشت و…
«شایسته دقت است که نوروزیخوانی نوعی اشاعه فکر عامه و راهی جهت تبلیغ افکار مذهبی و سیاسی بوده است و در اواخر دوران قاجاریه در تاریخ مبارزات سیاسی مردم این منطقه نقش جالبی داشته است و نوروزیخوانان غالبا دانسته اشعاری را حفظ کرده و آنرا به عمق روستاها میبردند مثلا پس از پیاده شدن سازمان شهربانی، در روستاهای گیل و دیلم نوروزیخوانها یک دسته از اشعار سیاسی و اجتماعی که گوشواره آن این بیت بود:
بلی این دولت از لطف آجان است
که با تنظیم و رافت توامان است
میخواندند… ۲ »
آداب و مراسم نمایشی عامه گیلان در آخرین سالهای سلسله قاجاریه، بیش از پیش سمت و سوی سیاسی و اجتماعی به خود گرفت که رسم نوروزیخوانی از جمله آن مراسم بوده است.قطعه نوروزی زیر، دقیقا، در فاصله آغاز قیام جنگلیها«سال ۱۲۹۴ خورشیدی)تا ایجاد تفرقه و شکاف در صفوف نهضت و متعاقب آن عقبنشینی جنگلها به شرق گیلان در پی خیانت حاجی احمد کسمائی(در سال ۱۲۹۸ خورشیدی)شکل گرفته است.به عبارتی در دوره تثبیت رهبری میرزا کوچک جنگلی و تشکل جنگلیها؛دوره همزیستی مسالمتآمیز جناحهای متخاصم انقلاب جنگل:«خوشامیرزا به ملت یار (۱)-کاظم-سادات اشکوری، نوروزیخوانی در گیلان، هنر و مردم-شماره۱۵۰-فروردین ۱۳۵۴، ص ۴۷
(۲)-سرزمین و مردم گیل و دیلم، ص ۱۴۷
گردید/خوشا حاجی ورا انصار گردید»… ۱
شود نوروز ما امسال فیروز
خوشی بینیم اندر او شب و روز
اگرچه جملگی بودیم در سوز
زراعت سوخت ما را جمله دیروز
بیاید خرم و خوش عید نوروز
شود میرزا در این نوروز پیروز
خوشا میرزا به ملت یار گردید
خوشا حاجی ورا انصار گردید
جلوگیری سپس ز اغیار گردید
به دی بودیم خوار امروز فیروز
بیاید خرم و خوش عید نوروز
شود میرزا در این نوروز پیروز
اساس عدل در گیلان نهادند
به دشمن تیرهای خود گشادند
از ایشان ملت مظلوم شادند
دعا گویند بر ایشان هر مه و روز
بیاید خرم و خوش عید نوروز
شود میرزا در این نوروز پیروز
(۱)-پایبندی جنگلیها در مناسبات و تشکیلات خود به پارهای از معتقدات و سنتهای اجتماعی گیلان در آن عصر-با وجود تأثیرگذاری شگرف و سازنده انقلاب جنگل بر پارهای از آداب و اعتقادات اجتماعی عامه-مثالزدنیست از باب مثال، عمل رهبری انقلاب گیلان به سنتهای رایج نوروز. نایب صادق خان کوچکپور(از فرماندهان نظامی جنگل)در خاطرات خود به«عیدی دادن میرزا کوچک خان به جنگلیها در اوّلین روز نوروز ۱۲۹۸ اشاره میکند:
«در فروردینماه ۱۲۹۸ روز عید میرزا کوچک همه نظامیان را در هر نقطهای که بودند به عنوان سلام روز عید در گوراب زرمخ احضار کرد من هم که فرمانده گروهان سوم و مأمور فومن بودم شب عید از فومن حرکت صبح روز عید در گوراب زرمخ حاضر شدم.در محوطه سربازخانه که مساحت آن از سی هکتار متجاوز بود نظامیان از پیاده و توپخانه و سواره صف کشیدند ابتدا میرزا سان دید بعد رژه آغاز شد.عموم نظامیان از برابر میرزا کوچک خان رژه رفتند پس از رژه میرزا به هریک از سربازان یک سکه ۵ ریالی عیدی داد»صادق کوچکپور، نهضت جنگل و اوضاع فرهنگی-اجتماعی گیلان و قزوین، نشر گیلکان(رشت)، چاپ اوّل ۱۳۶۹، ص ۱۷
منبع: مجله چیستا اسفند ۱۳۷۰ و فروردین ۱۳۷۱ – شماره ۸۶ و ۸۷ از صفحه ۶۹۰ تا ۶۹۳