چرا مرحوم نائینی دو فصل از کتاب «تنبیه الامه» را حذف کرد؟
حسن مقدمی شهیدانی
مرحوم نائینی به واسطه درخواست امام زمان(عج) دو فصل از کتاب را حذف کرده که مربوط به ولایت فقیه و وظائف و شوؤن فقهاء بوده است. بدیهی است بدون آن دو فصل نمیتوان و نباید نظرات مطروحه در کتاب تنبیه الامه را جمع بندی نهایی مرحوم نائینی در مورد حکومت دینی به حساب آورد.
حسن مقدمی شهیدانی
مرحوم نائینی به واسطه درخواست امام زمان(عج) دو فصل از کتاب را حذف کرده که مربوط به ولایت فقیه و وظائف و شوؤن فقهاء بوده است. بدیهی است بدون آن دو فصل نمیتوان و نباید نظرات مطروحه در کتاب تنبیه الامه را جمع بندی نهایی مرحوم نائینی در مورد حکومت دینی به حساب آورد.
به گزارش زنگ ایمان به نقل از سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، کتاب «تنبیه الاُمَّه و تنزیهُ المِلَّه» نوشته فقیه شهیر شیعه مرحوم محمدحسین نائینی(۱) است که در کورانِ حوادث مشروطیت به نگارش درآمده است. این کتاب از دیرباز و از جوانب متعدد مورد اقبال و اهمیت محافل حوزوی و دانشگاهی در ایران بوده است. گرچه کتاب مذکور به عنوان یکی از منابع مورد اتکای مشروطه خواهان سکولار بدل شد و از این حیث، روایتهایی مبنی بر جمعآوری این کتاب بعد از شهادت شیخ فضلالله نوری مطرح شده است، ولی نباید سوء استفاده برخی از بدخواهان و مخالفانِ اسلامِ ناب ما را برآن دارد که این متن قویم و فخیم را به یکباره کنار بگذاریم؛ چه اینکه کتاب نائینی یکی از نخستین تلاشهای فقیهانه در تاریخ معاصر در جهت تئوریپردازی برای حکومتداری بر مبنای ولایت فقیه است.
این است که حضرت امام خمینی(ره) نیز در سلسله سخنرانیهای تاریخی خود با موضوع ولایت فقیه و حکومت اسلامی ـ در سال ۴۸ در نجف(۲) از نظریات صاحب این أثر به عنوان یکی از پیش درآمدهای بحث ولایت فقیه نام میبرد و در موضوع بحث از شؤون فقیه به نظرات وی اشاره کرده، چنین میفرماید: «از متأخرین مرحوم نراقى همه شئون رسول اللَّه(ص) را براى فقها ثابت مىدانند. مرحوم آقاى نایینى نیز مىفرمایند که این مطلب از مقبوله «عمر بن حنظله» استفاده مىشود.(۳) در هر حال طرح این بحث تازگى ندارد و ما فقط موضوع را بیشتر مورد بررسى قرار دادیم و شعب حکومت را ذکر کرده در دسترس آقایان گذاشتیم تا مسأله روشنتر گردد. تبعاً لأمر اللَّه تعالى فى کتابه و لسان نبیه(ص) کمى از مطالب مورد احتیاج روز را نیز بیان کردیم؛ وگرنه مطلب همان است که بسیارى فهمیدهاند.»(۴)
در جای دیگر نیز ضمن اشاره به برداشت علمای شیعه از روایات مطروحه(۵) در باب در مورد مناصب فقیه به نظر مرحوم نائینی چنین میپردازند: «از روایت بر مىآید که تصدى منصب قضا با پیامبر(ص) یا وصى اوست. در اینکه فقهاى عادل به حسب تعیین ائمه(ع) منصب قضا(دادرسى) را دارا هستند و منصب قضا از مناصب فقهاى عادل است، اختلافى نیست. برخلاف مسأله «ولایت»(۶) که بعضى مانند مرحوم نراقی(۷) و از متأخرین مرحوم نایینى تمام مناصب و شؤون اعتبارى امام را براى فقیه ثابت مىدانند(۸) و بعضى نمىدانند. اما اینکه منصب قضاوت متعلق به فقهاى عادل است، محل اشکال نیست و تقریباً از واضحات است.»(۹)
توجه به التفات امام راحل به اندیشههای سیاسی و فقهی نائینی در موضوعِ حکومت دینی ما را بر آن میدارد که برخی برداشتهای جهتدار و تفاسیر مغرضانه از متن کتاب شریف تنبیه الامه را با دقت و وسواس بیشتری از نظر بگذرانیم. چه اینکه برخی از مخالفان اسلام سیاسی و حکومت دینی در حال حاضر و در پوشش تفسیر سیره و آراء بزرگانی مانند مرحوم نائینی، به دنبال ایجادِ یک مکتب فکری موازی با اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) هستند که بروندادِ آن حکومتی غیر از جمهوری اسلامی است.(۱۰)
در واقع سوء استفاده از کتاب شریف «تنبیه الامه» منحصر به گذشته نیست؛ امروزه نیز برخی مخالفان فقه سیاسی و حکومت دینی که خود به منظور اجرای آرمانهای لیبرالیسم، طرفدار جدایی دین از سیاست(سکولاریسم) هستند، به آن تمسک میکنند.(۱۱) حال باید از اینان پرسید، وقتی در منظر بنیان گذار جمهوری اسلامی، اندیشه فقهی نائینی به عنوان یکی از مؤیدات در تعیین شؤون و مناصب و ولایت فقیه مورد استناد قرار میگیرد، آیا اساسا میتوان اندیشههای فقهی و سیاسی مرحوم نائینی را در تقابلِ مطلق با اندیشه سیاسی و فقهی امام خمینی(ره) تفسیر کرد؟
نکته مهمیکه در سوء استفاده کنندگان از آثار نائینی به چشم میخورد، تبعّض فکری و تحریف برخی بخشهاست. در حقیقت با آنکه مرحوم نائینی در کتاب «تنبیه الامه» به عنوان نخستین گام تلاش کرده است یک نظریه واسطه برای رهایی از استبداد مطلقه به مشروطیت ارائه دهد، برخی از قلم به دستانِ مغرض در تلاشند این مکتوبات را به عنوان نظریه نهایی و البته لایتغیر مرحوم نائینی تفسیر کنند! حال آنکه مرحوم نائینی خود اذعان دارد که اولاً مشروطیت به خودی خود و بدون امضا و اذن فقیه حکومتی غاصبانه است و دیگر آنکه با توجه شرایط اجتماعی و سیاسی، این مدل حکومتی «قدر مقدور» است نه «غایه القصوی» و «کمالِ مطلوب».
اشاره مرحوم نائینی به خوابِ معنادارِ مرحوم میرزاخلیل، دقیقا در مقام بیانِ همین معنا در کتاب ذکر شده است که در آن خواب از قولِ امام زمان(عج) از مشروطیت به عنوانِ دستِ آلوده کنیزک سیاه پوست یاد شده که نائینی در تفسیر و برداشت خود از آن خواب، ضمن اذعان به غصبی بودن حکومت غیر فقیه ـ حتی حکومت مشروطه ـ اذن فقیه را به مثابه پاک کردن آلودگی از دست کنیزک سیاه پوست بر میشمارد! که موقتا غصبی بودن مشروطیت را منتفی میکند.
صد البته شخصیتی مثل نائینی با وجود چنین دیدگاهی حتی در کتاب «تنبیه الامه» نیز هرگز حکومت مشروطه سلطنتی را به عنوان یک الگوی حکومتیِ اصیل و بالاترین نوعِ حکومت دینی نمیداند؛ بلکه آن را به عنوان یک معبر برای حرکت به سمت حکومت و ولایت فقیه در نظر دارد.
در این یادداشت کوتاه ماجرای حذف دو فصل از کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» را از زبان مرحوم نائینی نقل میکنیم. دو فصل محذوف مربوط به «ولایت فقها» بوده است که وی دلیل حذف آن دو فصل را منتصب به درخواست امام زمان(عج) میکند. لذا مباحث مربوط به ولایت فقها(حدود و شؤون و حکومت بر مبنای ولایت فقیه و…) اصلاً مورد بحث نائینی نیست. لذا او در مقام بیان حکومت مطلوبِ مورد نظر خود و فقهای دیگر نیست و تعمدا یک لایه حداقلی از اندیشه سیاسی خود را در معرض قرار داده است.
این رویه در سایر علما نیز مرسوم بود که به هر دلیل در آثار مختلف خود نظریات مختلف فقهی را بیان میکردند که بزرگانی مانند شیخ طوسی، علامه حلی و حتی از متأخرین کسانی مثل شهید صدر(۱۲) از این قبیلاند. در ادامه عین متن مرحوم نائینی در مورد حذف دو فصل از کتاب «تنبیه الامه» را از نظر میگذرانیم.
علت حذف دو فصل مربوط به اثبات ولایت فقها از زبان مرحوم نائینی
خوب است بقیه همان رؤیای سابقه مرحوم آیتالله آقای حاجی میرزاحسین طهرانی(قدس سره) را که متعلق به همین رساله است ذکر و رساله را بدان ختم کنم. اول شروع در نوشتن این رساله افزونبر همین فصول خمسه، دو فصل دیگر هم در اثبات نیابت فقهاء عدول عصر غیبت در اقامه وظائف راجعه به سیاست امور امت و فروع مرتبه بر وجوه و کیفیات آن مرتب [کردم] و مجموع فصول رساله هفت فصل بود. در همان رؤیای سابقه بعد از آنچه سابقاً نقل شد، از تشبیه مشروطیت به شستن دست کنیز سیاه از لسان مبارک حضرت ولیعصر ارواحنا فداه، حقیر سؤال کردم که رسالهای که مشغولش کردم، [به] حضور حضرت مطبوع است یا نه؟ فرمودند: بلی مطبوع است مگر دو موضوع. به قرائن معلوم شد که مرادشان از آن دو موضوع همان دو فصل بود و مباحث علمیه که در آنها تعرض شده بود، با این رساله که باید عوام هم منتفع شوند، بیمناسبت بود و لهذا هر دو فصل را اسقاط و به فصول خمسه اقتصار کردیم.(۱۳)
سخن پایانی
آنگونه که در فراز فوق الذکر خواندید، مرحوم نائینی به واسطه درخواست امام زمان(عج) دو فصل از کتاب را حذف کرده که مربوط به ولایت فقیه و وظائف و شوؤن فقهاء بوده است. بدیهی است بدون آن دو فصل نمیتوان و نباید نظرات مطروحه در کتاب تنبیه الامه را جمع بندی نهایی مرحوم نائینی در مورد حکومت دینی به حساب آورد.(۱۴)
خوب است از شارحانِ مغرضِ مرحوم نائینی که تمام تلاشِ خود را در جهت تقابل نائینی ـ خمینی به کار بستهاند، بپرسیم به نظر ایشان مرحوم نائینی در آن دو فصلِ محذوف چه ناگفتههایی را در زمینه ولایت فقهاء داشته است؟ و اینکه چرا به تصریحاتِ ایشان مبنی بر غاصبانه بودن حکومت مشروطه در صورت عدم اذن فقیه(۱۵) چندان که بایسته و شایسته است وقعی نمینهند!
……………………………………….
پی نوشت:
- میرزا حسین( یا محمد حسین) بن عبد الرحیم نایینى نجفى( ۱۲۷۳- ۱۳۵۵ ه. ق.) فقیه، اصولى، حکیم و از مراجع بزرگ شیعه. تحصیلات خود را در نایین آغاز و در اصفهان و سامرا به پایان رسانید. بعد از اعلام مشروطیت در ایران کتاب تنزیه المله و تنبیه الامه را نگاشت که با تقریظ آخوند خراسانى و ملا عبدالله مازندرانی انتشار یافت. پس از فوت شیخ محمد تقى شیرازى، شاگرد آخوند، مرجعیت عامه شیعه در انحصار مرحوم نایینى و سید ابو الحسن اصفهانى در آمد. رساله در لباس مشکوک، رساله در احکام خلل نماز، رساله در نفى ضرر، حواشى بر عروه الوثقى از آثار اوست.
- سلسله درسهای ولایت فقیه امام در تاریخ چهارشنبه ۱۲ ذیقعده ۱۳۸۹ مطابق با اول بهمن ۱۳۴۸ در نجف آغاز شد. برای اطلاع بیشتر در این باب، بنگرید به؛ نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، دفتر دوم، صص ۷۱۲-۷۵۵٫
- منیه الطالب فى حاشیه المکاسب؛ ج ۲، ص ۳۲۷٫
- ولایت فقیه،حکومت اسلامى، ص۱۲۵٫
- از جمله روایت عمربن حنظله.
- مراد از« ولایت» در اینجا حق حکومت یعنى ولایت بر اموال و جانهاست.
- احمد بن محمد مهدى بن ابى ذر نراقى( ۱۲۴۵ ه. ق.) فقیه و محدث و رجالى و ریاضیدان و استاد در فنون و علوم عقلى به زهد و تقوا مشهور بود. بیشتر علوم را از محضر پدر خود ملا محمد مهدى نراقى استفاده کرد. نیز نزد سید مهدى بحر العلوم و شیخ جعفر کاشف الغطاء تلمذ کرد. وى استاد شیخ انصارى و سید محمد شفیع جاپقلى است. معراج السعاده، مفتاح الاحکام، عوائد الایّام، منهاج الوصول الى علم الاصول، مستند الشیعه و دیوان شعر فارسى از آثار اوست.
- عوائد الایّام؛ ص ۱۸۷- ۱۸۸٫ منیه الطالب فى حاشیه المکاسب؛ ج ۲، ص ۳۲۵- ۳۲۷٫
- ولایت فقیه،حکومت اسلامى، ص۷۶٫
- در تمام سالهای مربوط به نهضت امام خمینی و حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامیو تشکیل نظام جمهوری اسلامی، یک خط فکری خاص، مدام در پی ایجاد خط موازی با اندیشه سیاسی امام بوده است که نوعاً با سوء استفاده از نظرات مرحوم نائینی در کتاب تنبیه الامه پی گیری میشده است. در حقیقت اعضای نهضت آزادی مصداق بارز این خط فکری انحرافی بوده اند. چه اینکه در دوران پیش از انقلاب با تکیه متحجرانه و جمود بر نص کتاب مذکور تلاش کردند نظرات مطروحه در سلسله درسهای ولایت فقیه امام را به کلی در رسانههای خود بایکوت کنند و بعدتر در ماجرای نامه شهریور ۵۷ مهندس بازرگان به صراحت با طرح سیاستِ مبارزه گام به گام، از امام خواست که اساس سلطنت را به رسمیت بشناسد! ایده ای که در سفر بازرگان به پاریس با برخورد تند امام مواجه شد. این خط فکری در ماجرای تدوین قانون اساسی و تعیین نوع نظام حکومتی نیز ضمن مطرح کردن جمهوری دمکراتیک، تلاش زیادی در جهت استنکاف از پذیرش حکومت دینی بر مبنای ولایت فقیه به خرج داد، سر انجام نتوانست به توفیقی دست یابد. گفتنی است کتاب تنبیه الامه در کوران مبارزات اسلامیپیش از پیروزی انقلاب، به اهتمام مرحوم طالقانی تجدید چاپ شد و این نیز نشانه دیگری بر صحت مدعای مذکور است. در حال حاضر نیز طیفی از دگر اندیشان همان خط فکری را با استمداد از این اثر گرانقدر مرحوم نائینی دنبال میکنند.
- کسانی مانند اکبر ثبوت(از نویسندگان ثابت نشریه زنجیره ایِ مهرنامه)، کدیور(روحانی ضد انقلاب فراری)، داوود فیرحی(از تئوریسینهای مخالف حکومت دینی و از نظریه پردازانِ نشریه سیاست نامه به سردبیری محمد قوچانی) در این زمره به شمار میروند و در سالهای اخیر تلاشهای زیادی را در این جهت به کار بسته اند.
- ایشان در کتاب حلقات که یک متن آموزشی است، نظریات نهایی خود را مطرح نمیکند و در کتاب بحوث نوعا نظرات نهایی ایشان قابل دریافت است.
- تنبیه الاُمَّه و تنزیهُ المِلَّه، محمدحسین نائینی، با مقدمه و تصحیح: روح الله حسینیان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۷؛ نیز بنگرید به؛ تنبیه الامه و تنزیه المله یا حکومت از نظر اسلام؛ تالیف شیخ محمد حسین نائینی؛ به ضمیمه مقدمه و توضیحات سید محمود طالقانی، بی-تا، بیجا، صص۱۴۰-۱۴۲٫
- در حقیقت برای ملموس تر شدن این موضوع، بلا تشبیه میتوانیم به سخنان امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه در مقایسه با همه فرمایشات ایشان توجه کنیم. به این معنا که تجلی امیرالمؤمین(ع) در نهج البلاغه، به معنای آن نیست که در بازشناسی آرای حضرت دیگر به سایر سخنان ایشان هیچ نیازی نیست یا اینکه ایشان همه نظرات در همه موضوعات را همانجا فرموده اند. در واقع نهج البلاغه یک کتاب حدیثی است با محوریت سخنان بلاغی حضرت امیر علیه السلام نه به معنای حرف آخر و کامل و جامع ترین منبع برای دست یابی به نظرات ایشان آنگونه که نیازی به سایر روایات ایشان نباشد.
- که به دستِ آلوده کنیزک سیاه پوست تشبیه شده است.