سلطانی فر و فتنه ۸۸
سلطانی فر، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی بود که در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ رئیس ستاد اجرایی انتخابات حزب اعتماد ملی در حمایت از مهدی کروبی بود. در زمان شمارش آرای مردمی سلطانی فر به عنوان نماینده ویژه مهدی کروبی در محل حضور داشت و در فتنه ۸۸ نقش فعالی را در آشوب ها داشت.
حزب اعتماد ملی و مسعود سلطانی فر
چهار ماه پس از برگزاری انتخابات نهم ریاست جمهوری در سوم تیرماه ۱۳۸۴، مهدی کروبی به وعده تشکیل حزبش عمل کرد و با انتخاب ۵۲ عضو شورای مرکزی، دبیر کلی حزب را بر عهده گرفت. او دو وعده دیگر هم داده بود: انتشار روزنامه ارگان حزب که عملی شد و راهاندازی کانال ماهوارهای تلویزیونی.
جرقه تشکیل حزب اعتماد ملی از جایی زده شد که مهدی کروبی با وجود ناامیدی همه اصلاحطلبان و از جمله یاران حزبیاش در مجمع روحانیون مبارز از رأی آوردن او در انتخابات ریاست جمهوری، مصمم و فعال در انتخابات شرکت کرد و در کمال شگفتی، آرایی کسب کرد که تحلیل گران جناحهای مختلف سیاسی آن را پیشبینی نمیکردند؛ اما اختلاف کم آرای او و احمدینژاد، کروبی را از ادامه رقابت بازداشت.
روحانیون مبارز در انتخابات ریاست جمهوری دور نهم میتوانست این بار مهدی کروبی دبیر کل آن باشد. بیشک عدم امکان رأی آوری کروبی که در همه بدنه اصلاحطلبان نیز وجود داشت باعث شد که در جریان انتخابات ریاست جمهوری، مجمع روحانیون مبارز مانند بسیاری دیگر از اصلاحطلبان که از کروبی میخواستند در انتخاب نامزد نشود، موافق نامزدی کروبی نبودند، همین مخالفتها باعث میشد که اعضای سرشناس مجمع روحانیون، کروبی را در جلساتی که برای آماده کردن زمینه نامزدی خود تشکیل میدهد همراهی نکنند. این عدم همراهی زمانی بیشتر آشکار شد که کروبی در انتخابات ثبتنام کرد و ستاد انتخاباتی خود را تشکیل داد.
اهداف حزب اعتماد ملی
با توجه به استراتژی حزب اعتماد ملی که فعالیت سیاسی باهدف جلب افکار و آرای عمومی و اجرای برنامههای خود در صورت راهیابی به مراکز قدرت نظیر شوراها، مجلس شورای اسلامی، خبرگان و ریاست جمهوری است، تاکتیک رسیدن به این اهداف از طریق اعضای حزب که عمداً نمایندگان سابق مجلس بوده و علاوه بر اشتهار در حوزههای انتخابیه خود، راههای جلب نظر مردم و کسب آرای آنان را میشناسند، بود.
اعضای حزب اعتماد ملی چگونه انتخاب شدند
مهدی کروبی یاران خود را در حزب اعتماد ملی از میان کسانی برگزید که فعالان ستادهای انتخاباتی او در سراسر کشور به ویژه تهران بودند؛ کسانی که به واسطه حضور در مجلس در سمت نمایندگی یکی از شهرهای کشور ارتباط نزدیکی با مردم حوزه انتخابیه خود داشته و در طی چهار سال حضور در مجلس ششم، رابطه کاری و عاطفی نزدیکی با کروبی پیداکردهاند.
مسعود سلطانی فر در حزب اعتماد ملی
مسعود سلطانی فر، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی بود که در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ رئیس ستاد اجرایی انتخابات حزب اعتماد ملی در حمایت از مهدی کروبی بود. در زمان شمارش آرای مردمی سلطانی فر به عنوان نماینده ویژه مهدی کروبی در محل حضور داشت.
عضو شورای سیاست گزاری روزنامه اعتماد ملی
مهدی کروبی صاحب امتیاز روزنامه اعتماد ملی در تاریخ ۹ اردیبهشتماه ۱۳۸۷، همه اختیارات خود را به شورای سیاستگذاری ۷ نفره واگذار کرد و اعلام کرد این روزنامه زیر نظر شورای سیاستگذاری اداره خواهد شد.
بر اساس آئین نامه اجرایی جدیدی که مهدی کروبی صاحب امتیاز روزنامه اعتماد ملی نوشته و به روزنامه ابلاغ کرده است در رأس ۳ مدیر روزنامه که شامل مدیرمسئول، سردبیر و مدیر اجرایی است شورای سیاستگذاری روزنامه که شامل محمد قوچانی، رسول منتجب نیا، ابراهیم امینی، مسعود سلطانی فر، اسماعیل گرامی مقدم و ابوالفضل شکوری و محمدجواد حقشناس بوده و توسط وی تعیینشده قرار دارد و بر عملکرد روزنامه نظارت خواهند کرد. تعیین خط مشی روزنامه و نظارت بر کار سردبیر، مدیرمسئول و مدیر اجرایی و همچنین معرفی مدیرمسئول، سردبیر و صاحب امتیاز و تصویب برنامههای سردبیر برای اداره تحریریه از این پس توسط شورای سیاستگذاری تعیین میشود.
روزنامه اعتماد ملی در زمان حوادث بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ با انتشار مقالات تند به حمایت از فتنه گران میپرداخت. روزنامه اعتماد ملی که به تندی مواضع کروبی را منتشر می کرد در ۲۶ مردادماه ۱۳۸۸ توقیف شد.
.
کاندیدای انتخابات مجلس هشتم در اسفندماه سال ۱۳۸۶
مسعود سلطانی فر در انتخابات دور هشتم مجلس شورای اسلامی در اسفندماه ۱۳۸۶، به عنوان یکی از کاندیداهای نمایندگی مجلس در شهر تهران ثبتنام کرد. در زمان تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس توسط هیئت اجرایی، نام مسعود سلطانی فر جزو کسانی بود که رد صلاحیت شدند.
اعتراض مهدی کروبی به رد صلاحیت سلطانی فر
مهدی کروبی نسبت به رد صلاحیت مسعود سلطانی فر که سالها استاندار بوده است و همچنین رد صلاحیت برخی وزرای دولت گذشته اعتراض کرد و گفت: «ضمن احترام، من از دوستان عزیز هیئتهای اجرایی که کیان ارثیها، اطاعتها، شکوریها و الهیاریها و بسیاری دیگر را رد صلاحیت کردهاند درخواست میکنم همان طور که ما سوابق داوطلبان حزبی که رد صلاحیت شدهاند را منتشر کردهایم و در هفته آینده سوابق داوطلبانی که عضو حزب ما نیستند ولی مورد حمایت ما بودهاند را منتشر میکنیم تا معلوم شود همه آنها فرزندان انقلاب و پیرو خط امام بودهاند، آنها هم سوابق افرادی را که صلاحیتها را بررسی کردهاند، منتشر کنند.»
پس از ارسال نامه اعتراض و بررسی هیئت نظارت انتخابات مجلس، سلطانی فر توانست تأیید صلاحیت شود و جزو کاندیداهای شهر تهران مطرح شد. سلطانی فر، رئیس ستاد اجرایی انتخابات حزب اعتماد ملی، به عنوان یکی از اعضای لیست حزب اعتماد ملی با شعار “چو ایران نباشد تن من مباد” و “تداوم راه امام و تداوم اصلاحات با اعتماد ملی” و لیست ۳۰ نفره ائتلاف مردمی اصلاحطلب خود را معرفی کرد؛ اما نتوانست به عنوان یکی از نمایندگان اصلاحطلبان وارد مجلس شود.
.
نماینده مهدی کروبی در ستاد انتخابات سال ۱۳۸۸
در زمان اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و اعتراض اصلاحطلبان به نتایج انتخابات، میرحسین موسوی به ادعای تقلب در انتخابات و ایجاد برخی فتنهگریها پرداخت که از جمله آنها عدم حضور نمایندگان کاندیداها در محل شمارش آرا بود. وی در نامه خود با شورای نگهبان چنین مینویسد:
«فضایی که برای استقرار نمایندگان کاندیداها در نظر گرفتهشده دور از سایت شمارش آرا بوده و هیچگونه ارتباطی با این سایت ندارد. لذا در صورت استمرار این وضعیت حضور اینجانبان با عدم آن تفاوتی ندارد. اسامی نمایندگان کاندیداهای معترض:
سید عباس احمدی (نماینده مهندس میرحسین موسوی)
عطاءالله سهرابی (نماینده محسن رضایی)
مسعود سلطانی فر (نماینده آقای کروبی).»
مسعود سلطانی فر، نماینده مهدی کروبی، با تأیید این ادعا در گفت و گویی با پایگاه اطلاعرسانی اعتماد ملی اظهار داشت: «علیرغم پیگیریهای دفتر مقام معظم رهبری و قول و تعهد مساعد وزارت کشور، شورای نگهبان و برخی دستگاههای دیگر، ستاد انتخابات کشور از حضور نماینده کروبی در این ستاد خودداری کرد.»
.
روایتی از شرایط گیلان در زمان استانداری سلطانی فر
سال ۸۳ برف سنگینی در گیلان بارید. هواشناسی هم شدت بالایی برای آن پیشبینی کرده بود. برف در ۲ روز اول با شدت متوسطی جریان داشت؛ و یک شب کاملاً قطع شد. این قطعی بارش باعث شد به پرسنل سازمان شهرداری دستور استراحت داده شود. اما دوباره بارش برف با شدت بیشتری شروع شد؛ و همه را غافلگیر کرد. تمامی شریانهای اصلی و فرعی شهر رشت بسته شد سقف تصفیهخانه رشت فروریخت و آب شهر کاملاً قطع شد. برق هم چندین روز قطع بود و مخابرات هم بدون برق فقط ۲۴ ساعت دوام آورد. مسافرین به حال خود در خیابانها رهاشده و از مردم طلب غذا و کمک میکردند. شاید بتوان به مسئولین وقت به خاطر کم سابقه بودن همچین برفی حق داد.
اما ناگهان چند روز بعد از برف، برق که وصل شد صدای استاندار گیلان در اخبار ساعت ۱۴ در مصاحبه تلفنی با آقای بابان شنیده میشد که میگفت: «رسانه مشکل را بزرگ نشان داده! از اول برف نود درصد برق داشتند؛ و دارند؛ و ۸۰ درصد آب. مخابرات و گاز هم مشکلی نداریم. کمتر از ۱۰ نفر هم تلفات!» مردم خیلی از این قضیه ناراحت شدند که چرا مسئول استان ما واقعیت را منعکس نمیکند. این مصاحبه باعث شد که مسؤولین ارشد کشور و همین طور بعضی از استانهای معین در ارائه کمک و امداد سست شوند. حال بعد از برف متوجه شدند استاندار وقت دولت اصلاحات (مسعود سلطانی فر) در گیلان نبوده و از تهران در حال مصاحبه با تلویزیون بوده است؛ چون خانواده ایشان در پایتخت سکونت داشتند.
تنها جایی که در حد توان خود به پخش پیامهای تلفنی مردم حادثهدیده میپرداخت رادیوی محلی گیلان بود. اما سلطانی فر، استاندار گیلان، در بازگشت به محل کارش با تشکیل شورای تأمین استان با مسئول وقت صدای گیلان حسن کربلایی و خبرنگاران و مجریان رادیو برخورد کرد. با مصوبه شورای تأمین استان معاون صدای، صدا و سیمای مرکز گیلان را برکنار کردند! و سایر خبرنگاران و مجریان به دستور استاندار تنبیه و آواره شدند آن هم در زمان رئیسجمهور محمد خاتمی که شعارش “زندهباد مخالف من!” بود. بعد از برف موسوی لاری وزیر کشور وقت به استان سفری داشت و از حجم خرابیها متعجب و مبهوت بود.
بعد از این حوادث در سال ۱۳۸۶ برف سنگین دیگری در گیلان آمد اما این بار با وجود قطعی گاز رئیس جمهور شخصاً به گیلان سفر کرد و در شرایط سخت به مدیریت بحران و حادثه پرداخت. رئیس دولت نهم یک از شروطش برای واگذاری مسئولیت استانداری و مدیریت، سکونت آن مدیر در حوزه استحفاظی اش بود.
.
حمایت از بیگناه بودن موسوی و کروبی در پی نامه ی حبیبالله عسگر اولادی
شرح نامه عسگراولادی
حبیبالله عسگراولادی، دبیر کل سابق حزب مؤتلفه، در جلسه هفتگی دبیران حزب موتلفه در سخنان خود عنوان کرد: «بنده موسوی و کروبی را که تبلیغات زهرآگین دشمن آنها را فتنه زده نه فتنهگر کرد را به عنوان یک شهروند مجرم نمیشناسم. با موسوی و کروبی سالها کارکردهام و در همین جریان فتنه آنها را تنها نگذاشتم اما متأسفانه اطرافیانشان آنها را به جای دیگری بردند. موسوی رئیس ما بوده و فتنه ساز نیست اما باید هر دو موسوی و کروبی از فتنه تبری بجویند. این که مقامات امنیتی راجع به حصر موسوی و کروبی چه میکنند نمیدانم اما من به عنوان هیئتمنصفه آنها را مجرم در فتنه نمیشناسم اما گرفتار در فتنه میدانم.»
حجتالاسلام احمد خاتمی پس از این سخنان عسگراولادی در خطبههای نماز جمعه هشدار داد که “«تطهیر فتنهگران» در حال تبدیل شدن به یک «جریان» است.” این سخن خاتمی با واکنش عسگراولادی روبه رو شد. عسگراولادی در نامهای به خطیب جمعه تهران نوشت: «بنده در اظهاراتم به هیچ عنوان قصد تطهیر یا تخفیف در جرم یا رفع حصر مفتونها را نداشته و ندارم. این در حیطه اختیارات قوه قضاییه و دستگاههای امنیتی میباشد. با شناختی که از آقایان موسوی و کروبی دارم اینها را سران اصلی فتنه نمیدانم. عوامل فتنه اطراف آنان را گرفته و معالاسف مفتون شدهاند.»
وی در ادامه نامه خود خطیبان نماز جمعه را به “دوری از برخوردتند” باکسانی که خطا کردند و غافلانه با نظام زاویه پیدا کردند، توصیه کرد و نوشت خطیبان ” با دید رأفت، هدایت و رحمت برخورد کنند تا از رهگذر این اقدام خیرخواهانه موجبات جذب و دلبستگی آنان را نسبت به انقلاب و نظام فراهم کنند.”
تشکر ۷ اصلاحطلب از اظهارات عسگراولادی (نامه اول)
ابراهیم اصغر زاده، الیاس حضرتی، محمدجواد حق شناس، اسماعیل دوستی، مسعود سلطانی فر، سعید لیلاز، سید رضا نوروز زاده در نامهای خطاب به حبیبالله عسگراولادی از مواضع اخیر وی تشکر کرده و وی را از سرمایههای نظام خواندهاند که در این شرایط خطیر کشور باید به کار آینده مملکت آید. بخشی از متن این نامه به این شرح است:
نیازی به مقدمهچینی نیست که بگوییم، بدترین اتفاق سالهای اخیر این بوده که شرایط گفتوگو خاصه گفتوگوی سیاسی از نیروهای فعال انقلابی گرفته شده است. احتمالاً با ما موافقید که ما غالباً فرصت سوزی کردهایم و امکان دیالوگ را از خود و دیگران دریغ کردهایم. ما میتوانستیم سختترین مشکلات و بدترین موانع را باهم فکری و تشریک مساعی حل کنیم و از میان برداریم، اما شوربختانه گاه به دلیل فقدان تربیت فرهنگی و ناآشنایی با اندیشه تعامل فرهنگی و اجتماعی که ریشه در سرشت بسته جامعه دارد و گاه به جهت شیطنت برخی از بدخواهان و کینهتوزان، از جاده انصاف دور شدیم. چیزی که باعث شد این نامه نگارش شود، اظهارنظر منصفانهتان در روزهای گذشته بود که البته در هیاهوی اهل غوغا کمتر شنیده شد.
جناب آقای عسگراولادی!
ما شما را و تمام خردگرایان و سیاستمداران معتدل را سرمایه کشور میدانیم. سرمایهای که باید در این شرایط خطیر به کار آینده مملکت آید.»
دومین نامه هفت اصلاحطلب به عسگراولادی
هفت اصلاحطلب که در بین آنها نام مسعود سلطانی فر نیز به چشم میخورد پس از سخنان آیتالله احمد خاتمی در نماز جمعه و پاسخ عسگراولادی به وی باز هم دست به قلم شده و نامه دومی در پاسخ به عسگراولادی نوشتند. در این نامه با حمایت دوباره از عسگر اولادی از وی به عنوان فردی شجاع نام بردند واعلام میکنند به مردان پخته سیاست نیازمندیم که در شرایطی که فرصت گفت و گو بین افراد از آنها گرفته شده توانسته با صراحت حرف خود را بزند و این سخنان او با واکنش دیگران همراه بوده است. در این نامه با اشاره به دوران ریاست جمهوری دولت نهم ادعا میکنند:
«آیا شایسته نمیدانید که با صراحت و شفافیت به مردم اعلام کنیم که گناه بسیاری از این ناتوانیها به گردن گروههایی است که از این دولت و مدیران ارشدش بیحساب و کتاب حمایت کردهاند و جالبتر آنکه امروز حساب خود را از این دولت جدا کردهاند. ولی فارغ از این مجادلات، ما هنوز میتوانیم با تکیه بر داشتههای خود شرایط را برای زندگی مردم آسانتر نماییم.
آنهایی که از قطعنامهها به کاغذ پاره تعبیر میکردند و تنها به جنجالآفرینی مشغول بودند، امروز تقصیر بیتدبیریها در حوزه مدیریت خود را به گردن تحریمها میاندازند! اصلاح این نابسامانیها تنها با گستره دامنه اعدامها و راهاندازی نمایشهای اینچنین بدون درک درست عوامل و دلایل اصلی پیدایش این بزهکاریها ناممکن است. امروز جایگاه ما، در عرصه بینالمللی که در میان همسایگان برای حضرتعالی که فردی مطلع هستید، به خوبی آشکار است.»
آنها همچنین برای حل این مشکلات ادعا میکنند: «برای عبور از این بحرانها، منوط بر اینکه این فرصتها از دست نرود و ما به سرزمین سوخته نرسیم؛ بزرگانی چون سید محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری میتوانند در این بزنگاههای تاریخی نقش ملی و میهنی خویش را ایفا نمایند.»
پاسخ عسگراولادی به نامه دوم اصلاحطلبان
عسگراولادی در پاسخ خود به نامه دوم اصلاحطلبان رویهای جدید را در پیش میگیرد و این بار با مطرح کردن سؤالاتی در خصوص عملکرد جریان اصلاحطلب بعد از انتخابات سال ۸۸ و همچنین ادعای نابسامان بودن اوضاع کشور در نامهٔ دوم هفت اصلاحطلب، ضمن رد سیاه نماییها عنوان کرد: «…چه دلیلی دارد با بزرگ کردن مشکلات کشور، پیشرفتهایی را که با چشم سر میتوان دید انکار کنید…»
نامه سوم هفت اصلاحطلب
هفت اصلاحطلب در نامه سوم خود با پیرو ولایتفقیه دانستن خود و توجه داشتن به تمکین در برابر قانون مینویسند:
« … رفتارهای خارج از عرف و اردو کشیهای خیابانی پسندیده نبوده و نیست. چه کسی است که میتواند ادعا کند که هم میتوان اصلاحطلب بود و هم برانداز! مفهوم اصلاحطلبی همانگونه که در ذاتش هویداست باهر رادیکالیسم و انقلابی گری و البته تغییرات ساختاری در تعارض است. اگر غیر این باشد که نمیتوان نامش را اصلاحات گذاشت! بیتردید در انتخابات ۸۸ رفتارهایی بروز کرده که چندان قابل دفاع نیست. ما در برابر برخی بیقانونیها سکوت کردیم؛ اما شما چرا؟ ما در برخی موارد درست عمل نکردیم اما شما چرا؟ به وجدان خود پاسخ دهید؟
به نکته جالبی اشاره داشتید؛ اینکه در این ۱۰ سال اقبال مردمی به اصولگرایان شده است و اصلاحطلبان ظرفیت پذیرش این امر را نداشتهاند. شما را انسان بااخلاقی میشناسیم. واقعاً به این سخنان باور دارید؟ … »
پاسخ عسگر اولادی به نامه ی سوم
عسگر اولادی در پاسخ به نامه ی سوم اصلاحطلبان اعتراف آنها را به اشتباهات انجام شده در حوادث فتنه ۸۸ را مورد توجه قرار میدهد و با محکوم کردن اقدامات فتنه گران در سال ۸۸ از جمله حوادث روز قدس، روز ۱۳ آبان، روز ۱۶ آذر و بالأخره روز عاشورا این حرکات را جدای از اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری میداند و مینویسد:
«سؤال بنده از شما این است که بر فرض وارد بودن این گلهها مگر قرار بود سرنوشت انتخابات در اردو کشی خیابانی معلوم شود؟ پس رأی، انتخابات، صندوق رأی و جمهوریت نظام چه میشود؟ فرض میکنیم شما مجاز به اعتراض مدنی به نتایج انتخابات بودید اما حوادث روز قدس، روز ۱۳ آبان، روز ۱۶ آذر و بالأخره روز عاشورا ربطی به اعتراض به نتایج انتخابات دارد؟! شما فرمودید؛ رفتارهای خارج از عرف و اردو کشی خیابانی پسندیده نبوده و نیست و نیز فرمودید؛ بیتردید در انتخابات ۸۸ رفتارهایی بروز کرد که قابل دفاع نیست.
شما که آقای ناطق نوری را فردی پخته میدانید به نمایندگی از کل جریان اصولگرا پیروزی آقای خاتمی را تبریک گفت. شما چرا در جریان انتخابات ۸۸ پیروزی آقای احمدینژاد را تبریک نگفتید. بعد به قول خودتان تظاهرات آرام و سکوت اعتراضآمیز برگزار کردید. آیا ما به جمهوریت نظام وفاداریم که به شما تبریک گفتیم یا آنها که تبریک نگفتند و به خیابانها آمدند؟!»
.
کاندیدای انتخابات شورای شهر تهران در سال ۱۳۹۲
سلطانی فر در انتخابات شورای شهر تهران ثبتنام کرد. هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات شورای شهر و روستا در دور اول از میان چهرههای شاخص رد صلاحیت شده انتخابات شورای شهر تهران افرادی را معرفی کرد که نام مسعود سلطانی فر هم در بین آنها به چشم میخورد؛ اما با وجود مهلت ۱۰ روزه برای اعتراض نسبت به این رأی، سلطانی فر توانست دوباره تأیید شود و هیئت نظارت بر انتخابات شورای شهر و روستا نیز وی را به عنوان نامزد شورای تهران تأیید کرد.
سلطانی فر در این زمان به عضویت در ائتلاف متخصصین مدیریت شهری که یک لیست ۳۱ نفره با شعار “تهران را شهر زندگی کنیم” درآمد.
سلطانی فر در انتخابات چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تهران در فهرست اصلی نامزدهای اصلاحطلبان حضور یافت و توانست با کسب ۱۱۴ هزار و ۱۱۸ رأی به عنوان نفر ۳۲، نخستین عضو علیالبدل شورای شهر تهران، برگزیده شود.
افراد رد صلاحیت شده شورای شهر میتوانند وزیر شوند
سلطانی فر در خصوص رد صلاحیت برخی اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر در سال ۹۲ در مصاحبه با خبرآنلاین در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۳۹۲ میگوید:
«ببینید متاسفانه در بررسی صلاحیت ها ما شاخص و خط کشی مشخصی نداریم عدم التزام به ولایت فقیه و قانون اساسی به نظرم معیاری نیست که شاخصه های مشخصی داشته باشد به هر حال روند رد صلاحیت ها با این دلیل ازمجلس سوم شروع شد و یه مجلس پنجم و هفتم هم رسید اما این که نفراتی که تایید نشدند برای شهرداری هم تایید نشوند به نظرم اینطور نیست و این افراد شاید حتی بتوانند وزیر شوند.»
رفتن به پاستور به جای خیابان بهشت!
بعد از اینکه محمدمهدی مفتح سی و یکمین عضو جدید شورای شهر تهران که در انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۲، از شهر تویسرکان به مجلس شورای اسلامی راه یافت، طی قانون میبایست نفر ۳۲ ام که از اعضای علیالبدل شورا است بجای وی به شورای شهر تهران راه یابد که در نتیجه جایگزین محمدمهدی مفتح، مسعود سلطانی فر از طیف اصلاحطلبان بود که با کسب ۱۱۴ هزار و ۱۱۸ رأی نفر سی و دوم شده بود و میبایست به جای وی وارد شورای شهر تهران شود.
در پی مطرحشدن نام سلطانی فر به عنوان گزینه اصلی وزارت ورزش و جوانان در دولت یازدهم، عملاً وی نیز باید جای خود را به نفر ۳۳ علیالبدل شورا یعنی ولیالله شجاع پوریان، نماینده اسبق مجلس در دورههای ششم و هفتم بدهد.
.
معرفی به عنوان وزیر ورزش و جوانان دولت روحانی
نام مسعود سلطانی فر بعد از حضور در چند مناظره ورزشی به عنوان نماینده ورزشی دکتر حسن روحانی دوباره بین ورزشیها سر زبان افتاد. او برای تصدی وزارت خانه ورزش و جوانان از بین گزینههای مطرحی چون هاشمی طبا، فائقی، داورزنی و … انتخاب شد.
مسعود سلطانی فر از جمله مدیرانی است که مدت زمانی را در عرصه ورزش تجربه کرده است. او در دوره اول ریاست هاشمی طبا بر دستگاه ورزش، در دولت دوم هاشمی رفسنجانی پست قائممقامی ریاست دستگاه ورزش را بر عهده داشت. در این زمان یعنی اواسط دهه ۱۳۷۰ او با بروکراسی و ساختار و روح حاکم بر ورزش آشنا شد و بعد در مسئولیت استان داری استانهای گیلان، زنجان و مرکزی، تأثیرات اجتماعی ورزش را از نزدیک لمس کرد. سلطانی فر همچنین به مدت ۱۰ سال با رئیسجمهور منتخب، حسن روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک همکاری نزدیک داشته است. وی در مراسم تحلیف رئیس جمهور دکتر روحانی در تاریخ ۱۳ مردادماه ۱۳۹۲ از همراهان ایشان در مجلس شورای اسلامی بود.
.
پروسه انتخاب وزیر ورزش و جوانان
مصطفی هاشمی طبا رئیس کارگروه تخصصی کابینه دولت یازدهم در گفت و گو با خبر آنلاین درباره حاشیهها بر سر انتخاب وزیر ورزش گفت: «ببینید ما یک مکانیسم طولانی مدت را پیاده کردیم. ابتدا با نظرخواهی از کارشناسان و بررسی دقیق چالشهای پیش روی ورزش، نقاط ضعف و قوت ورزش را شناسایی کردیم و شاخصهای وزیر را نوشتیم. بعد قرار بر این شد تا با گزینهها ملاقاتهای حضوری داشته باشیم که همین اتفاق هم افتاد. بعد برنامهها بررسی شدند. در فاز بعدی قرار شد تا هر یک از اعضاء ۳ اسم را در فرمهای مخفیشان بنویسند و این برگهها از گروه جمعآوری شد. ما حتی این برگهها را هم نخواندیم و همان طور در بسته برای کارگروه اصلی بخش فرهنگی و دفتر ریاستجمهور منتخب فرستادیم که برآیند این برگهها انتخاب آقای سلطانی فر به عنوان گزینه نهایی کارگروه بود.» مسعود سلطانی خود یکی از اعضای کارگروه انتخاب وزیر ورزش و جوانان دکتر روحانی بود.
پاسخ هاشمی طبا در خصوص عدم پیشینه ورزشی سلطانی فر
هاشمی طبا در گفت و گو با خبرآنلاین درباره سلطانی فر و نوع مدیریتش و انتقادهایی که از او درباره عدم پیشینه ورزشی میشود گفت: «ببینید ورزش و مدیریت ورزشی از نظر کلی با قهرمانی تفاوتهایی دارد. شاید یک قهرمان المپیک داشته باشیم که توانایی بالایی در رشته خود داشته اما ساختار رشتههای دیگر و شیوه مدیریت ورزشی، تعامل بینالمللی و نوع سازش با دیگر حوزهها را نداند. به هر حال ویژگی سلطانی فر این است که دو سال نفر دوم تشکیلات ورزش کشور بوده است. اطلاعات به روزی دارد. از همه مهمتر اینکه برای یک وزیر داشتن رابطه تعاملی بسیار مهم است که او مدیری با این ویژگی است که سالها از نزدیک به آقای روحانی همکاری داشته و با مجلسیها هم ارتباطی سازنده دارد. او در سالهای اخیر عضو مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع بوده است و رویهمرفته به نظرم میتواند از پس این کار بر بیاید.»
.
آیا وزیر ورزش با شایستهسالاری انتخاب شده است؟
در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بود که حسن روحانی در برنامههای تبلیغاتیاش با صراحت اعلام کرد: «هیچ وزیری را برای هیچ پستی انتخاب نخواهم کرد مگر اینکه از آن صنف باشد. باید وقتی فردی برای یک صنفی انتخاب میشود اعضای آن صنف خوشحال باشند، احساس غرور و افتخار کنند. لذا، بنده با مشورت گرفتن از بزرگان و صاحبنظران آن صنف، اعضا را انتخاب خواهم کرد.»
پس از اعلام چند گزینه برای حضور در وزارت ورزش و جوانان، درحالیکه اسامی افرادی همچون هاشمیطبا، فائقی، مهر علیزاده، ذوالفقار نسب، شجاع پوریان، دادکان و سلطانی فر به چشم میخورد، سرانجام دکتر حسن روحانی، رئیسجمهور منتخب دولت یازدهم، مسعود سلطانی فر را برای این سمت انتخاب و برای رأی نهایی به مجلس معرفی کرد؛ اما نکتهای که در اینجا خود را نشان میدهد انتخاب نهایی مسعود سلطانی فر است . سؤالاتی که به ذهن میرسد چنین است که: وجه تمایز و برتری وی نسبت به سایر گزینهها برای قرار گرفتن در بین گزینههای نهایی چه بوده است؟ آیا اگر واقعاً شایستهسالاری ملاک انتخاب باشد، سلطانی فر شایستهترین فرد این لیست بوده است؟ به طور مثال باید گفت که چه ملاکی در نظر گرفتهشده که سلطانی فر با نزدیک به دو سال قائممقامی سازمان تربیت بدنی نسبت به محسن مهر علیزاده باسابقه ۴ ساله ریاست سازمان تربیت بدنی و کسب نتایج مطلوب یا مصطفی هاشمی طبا با سابقه ۸ ساله در سازمان ورزش ترجیح داده میشود؟ این در حالی است که سوابقش در ورزش به مراتب کمتر و کم رنگتر از آنهاست.
نگاهی به دیدگاههای وزیر پیشنهادی و موضعگیریهای اخیر او در عرصه سیاست موضعگیریهایی که منتقدان فراوانی دارد که او چه بخواهد و چه نخواهد با این عقبه زندگی میکند و چنین سابقهای میتواند نگاهها را به ورزش سیاسی سوق دهد.
اقدامات سیاسی جهت دار سلطانی فر
رئیس ستاد اجرایی انتخابات حزب اعتماد ملی و نماینده ویژه مهدی کروبی در سال ۸۸
نامه تند به رئیس قوه قضاییه در سال ۸۸ به حمایت از زندانی شدن تاجزاده و انتقاد علیه دیکتاتوری!
نگارش مقالات تند در روزنامه اعتماد ملی و اشاره به انتخابات تحمیلی در سال ۸۸
حمایت از آزادی موسوی و کروبی و اذعان به مظلومیت آنها با امضا و انتشار نامه به عنوان یکی از ۷ اصلاحطلب
.
نامه “حسن کربلایی” مدیر رادیو گیلان در خصوص فعالیتهای سلطانی فر در زمان استانداری گیلان
حسن کربلایی سوابق متعددی در این استان داشته است؛ که آخرین آنها سمت “مدیر کل دفتر نظارت و بازرسی بر انتخابات گیلان” بوده است. وی در دوره استانداری سلطانی فر (وزیر پیشنهادی ورزش) مسئولیت رادیو گیلان را نیز بر عهده داشته است. در بحران برف مشهور گیلان در سال ۸۳ و پیشی گرفتن خدمات رادیو بر خدمات دولتی در زمان سلطانی فر (استاندار وقت) یادآور چالشی قدیمی بین این دو است. دستنوشتهٔ حسن کربلایی که در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۹۲ منتشر کرده به شرح زیر است:
«مسعود سلطانی فر وزیر پیشنهادی دولت آقای روحانی برای ورزش و جوانان کیست؟
سلطانی فر کسی است که به تحریک استانداران سراسر کشور پرداخت تا به دلیل اعتراض به رد صلاحیت چند نفر از نمایندگان مجلس ششم و کاندیداهای مجلس هفتم و همچنین مقابله با شورای نگهبان اعلان کنند آماده برگزاری انتخابات مجلس هفتم نیستند و در استان هم معاون سیاسی وی، سید احمد حسینی از فعالان سیاسی اصلاح طلب در گیلان، با تحریک فرمانداران، همین راه را ادامه داد و کلیه فعالیتهای خود را تعطیل نموده و درحالیکه چند روز به انتخابات نمانده بود دست از کار کشیدند. در همین ایام بود که مقام معظم رهبری رسماً موضع گرفتند و فرمودند انتخابات مجلس هفتم بایستی دقیقاً به موقع و در وقت قانونی خود انجام شود.
سلطانی فر به صورت جدی در مقابل شورای نگهبان ایستاده و طی بخشنامهای به تمام فرمانداران و مؤسسات دولتی نوشت که حق هیچ نوع همکاری با دفاتر نظارت شورای نگهبان را نداشته و فرمانداران و مدیران ایشان نیز رعایت نموده و در هیچ برنامهای حضور نمییافتند. این در حالی بود که این دفاتر کاملاً قانونی بوده و هست و به دولت ربطی نداشت. مواضع آقای سلطانی فر تا پایان استانداریاش تغییر نکرد و همواره مشکلآفرین بود.
سلطانی فر به فرمانده نیروی انتظامی گیلان (زارعی) دستور داد تا با شدت در مقابل یک راهپیمایی عادی و معمولی نیروهای ارزشی ایستاده و حداقل پانصد نفر از نیروهای ضد شورش خود را آماده مقابله با بچههای حزباللهی کردند. دلیل اعتراض نیروهای ارزشی هم گله از یک نشریه مربوط به جریان اصلاحات بود که در آن به امام خمینی رحمه الله علیه اهانت شده بود. هوشمندی نیروهای ارزشی در این رویارویی جدی موجب فریب نیروهای انتظامی شد و در نهایت از میدان فرهنگ تا میدان شهدای ذهاب این راهپیمایی انجام شد و در آن میدان نیز تجمع و سخنرانی صورت پذیرفت. عزم استاندار و معاون سیاسیاش و فرمانده نیروی انتظامی که بعدها در تهران دستگیر و عزل شد. در برخورد با دوستان انقلاب جدی بود.
سلطانی فر دارای یک معاون سیاسی بود به نام سید احمد حسینی؛ و سلطانی فر با کمک معاونش افرادی بعضاً نالایق را به مدیریت دستگاههای دولتی و فرمانداریها گماشت که تعدادی از آن مدیران یا در سازمان بازرسی دارای پرونده فساد مالی شدند و با در فتنه ۸۸ در مقابل نظام ایستادند و از هواداران میرحسین موسوی شدند و البته بعضی نیز که از سلامت لازم برخوردار بودند سکوت را مناسبتر دیدند و این دوران سختترین شرایط برای مجموع نیروهای ارزشی بود. حسینی معاون سلطانی فر در جریان فتنه ۸۸ و جزء سردمداران درگیریهای خیابانی در رشت (مقابل دانشگاه و خیابان شهید مطهری بود) و با رادیو بیگانه هم مصاحبههایی داشت. نشریات دوران سلطانی فر سختترین، غیرمنصفانهترین و شدیدترین اهانتها را نسبت به ارزشهای دینی و انقلابی داشتند.
سلطانی فر در حادثه برف ۸۳ استاندار گیلان بود، به قدری به مردم گیلان خسارت وارد شد که سلطانی فر منفورترین رجل سیاسی و اجرایی این استان شد. مردم گیلان و صنایع هنوز هم گرفتار خسارتها هستند. او درحالیکه استاندار بود در خارج کشور تحصیل میکرد و برف شدید و عدم تشکیل کمیته بحران موجب قطع آب و برق و بسته شدن راهها شد. او در یک مصاحبه با شبکه یک اعلان کرد مشکلی در گیلان نیست درحالیکه مردم با گرفتاریها و مشکلات دست و پنجه نرم میکردند. در آن زمان رادیوی گیلان توسط اینجانب اداره میشد و به رفع و رجوع مشکلات مردم میپرداخت؛ که اولین جلسه تأمین در استانداری این بود که کربلایی مدیر رادیو گیلان باید از استان برود درحالیکه همه مردم میدانستند که رادیو درحالیکه برق نبود یا رو همدم مردم ناامید از همه جا بود.»
سید احمد حسینی کیست؟
سید احمد حسینی در جریان حوادث فتنه ۸۸ از فعالان سیاسی گیلان بود؛ وی در آن زمان با انجام مصاحبهای با تلویزیون صدای آمریکا به انتقاد از نهادهای امنیتی استان پرداخته بود و مدعی شده بود که مراسم افطاری اصلاح طلبان گیلان در روز چهارشنبه ۲۵ شهریور ۸۸ را با فشارهای خویش لغو کردهاند به همین دلیل در ۲۶ شهریور ۸۸ بازداشت شد.
.
نکات مهم در مناظرات ورزشی سلطانی فر
مسعود سلطانی فر، نماینده ورزشی حسن روحانی، در مناظرههای خود با علی مداحی، نماینده دکتر رضایی، عنوان کرد: «باید «وزارت ورزش و تربیت بدنی تأسیس شود چرا که بار امور جوانان در وزارت ورزش و جوانان برداشته نخواهد شد. از آن طرف وزارتخانه هم مصوب مجلس است و نمیشود وزارتخانه را منحل کرد. ما میخواهیم به یک فرمول میانی برسیم و فرمول این است که امور جوانان را جدا کنیم و نام وزارتخانه بشود وزارت ورزش و تربیت بدنی.»
خصوصیسازی در ورزش
مسعود سلطانی فرد در مورد خصوصی سازی نیز گفت: تا زمانی که فکر میکنیم چون پول میدهیم باید اعمال قدرت کنیم، داستان همین است. اگر برویم دنبال استقلال فدراسیونها، دو تا اتفاق خوب میافتد. یکی اینکه فدراسیونها احساس شخصیت میکنند و برنامهریزی میکنند. دوم هم اینکه ما همیشه میگوییم برد ورزش برای ورزشکار و مربی است و باخت آن برای تربیت بدنی و وزارت ورزش است. خب وقتی فدراسیونها استقلال داشته باشند این اتفاق دیگر رخ نمیدهد. فدراسیون وقتی اختیارات کامل داشته باشد، پاسخگوی برد و باخت است.
استقلال فدراسیون ها
وی اعتقاد دارد فدراسیونها باید مستقل شوند و همدلی وزیر و رئیس کمیته، شرط درست شدن ورزش است وی میگوید: «ورزش موضوعی است که بسیار پرجاذبه است. برای بسیاری از جوانهای ما مهم نباشد که در بیوتکنولوژی و نانو تکنولوژی چقدر پیشرفت کردهایم. ماهواره فرستادیم فضا یا نه. ولی برایشان مهم است تیم ملی برود جام جهانی. برایشان مهم است تیم ملی کشتی مدال بگیرد. برایشان مهم است که تیم ملی والیبال، ایتالیا را ببرد. برای جوانان ما مهم است که وزنهبردارشان بشود قویترین مرد جهان. ولی برایشان مهم نیست تیراژ کتاب چقدر است و چه تعداد فیلم میسازیم.»
.
حمایت اهالی ورزش از مسعود سلطانی فر
مسعود سلطانی فر را تقریباً تمامی اهالی ورزش گزینه مناسبی برای وزارت ورزش و جوانان میدانند. تمام رؤسای فدراسیونها بر این باورند که فردی از خانواده ورزش برای این سمت گمارده شده است و استقبال عمومی از این انتخاب بسیار نیک و مثبت بوده است.
.
حضور در فراکسیون ورزش مجلس
مسعود سلطانی فر سه شنبه ۱۶ مردادماه ۱۳۹۲ برای پاسخگویی به سؤالات فراکسیون ورزش به مجلس رفت. نتیجه این نشست طبق نظر رئیس فراکسیون و برخی نمایندگان عضو این فراکسیون مطلوب بود.
همراهی ورزشیها به توصیه سلطانی فر
مهدی تاج، رئیس سازمان لیگ، به خبرگزاری فارس گفت: «وزیر ورزش پیشنهادی روحانی از ما خواست که به مجلس برویم تا در صورت لزوم اطلاعات را ارائه کنیم. به هر جهت من به همراه داورزنی، پولادگر، امیررضا خادم، درخشان و … به مجلس رفتیم، آقای سلطانی فرد نظرش بر این بود که در جلسات فراکسیونهای مختلف شرکت کنیم تا اگر اطلاعاتی لازم باشد که ارائه کنیم، این امر را انجام دهیم.»
نظر رئیس فراکسیون ورزش در خصوص برنامههای سلطانی فر
مقداد نجف نژاد، رئیس فراکسیون ورزش مجلس، پس از نشست این فراکسیون با وزیر پیشنهادی رئیسجمهور منتخب برای وزارت ورزش و جوانان گفت: «در این نشست آقای سلطانی فر به خوبی پاسخگوی اعضای فراکسیون بودند و امیدوارم ایشان بتواند از مجلس رأی اعتماد بگیرد. جلسه بسیار خوبی با ایشان برگزار کردیم و نمایندگان و اعضای فراکسیون هم در این جلسه دیدگاههای ایشان را در مورد مسائل مختلف پرسیدند که ایشان هم پاسخهای بسیار خوبی داد.
برنامههای ایشان انتظارات نمایندگان مجلس را برآورده میکند زیرا هم ورزشی بودهاند و هم سابقه مدیریتی بسیار خوبی دارند. بنده امیدوارم ایشان بتواند از مجلس رأی اعتماد بگیرد زیرا نظرم به برنامههای و نظرات ایشان کاملاً مثبت بود.»
در ادامه این جلسه مقداد نجفنژاد عضو فراکسیون ورزش حمایت همهجانبه خود را از وزیر پیشنهادی اعلام کرد.
احتمال رأی آوری سلطانی فر قابل پیشبینی است
سید مهدی هاشمی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو هیئت اجرایی کمیته ملی المپیک، معتقد است: «با توجه به اینکه وی آشنایی با حوزه ورزش دارد به نظر میرسد اگر برنامههایش مورد انتظار نمایندگان باشد، احتمال رأی آوری ایشان قابل پیشبینی باشد.»
.
برنامه پیشنهادی سلطانی فر به مجلس
مسعود سلطانی فر به عنوان وزیر ورزش و جوانان معرفیشده توسط دکتر حسن روحانی برنامه پیشنهادی خود را برای در اختیار گرفتن این سمت و رأی اعتماد مجلس در بخشهای مختلفی ارائه کرده است. این برنامه شامل دو بخش اصلی و چندین فصل است که به اختصار بیان شده است:
بخش اول ورزش و تربیت بدنی
در بخش اول از این برنامه که تحت عنوان “ورزش و تربیت بدنی” آمده است دارای هفت فصل است.
فصل اول: شامل ورزش از نگاه امام خمینی (ره) و سخنان ایشان در خصوص ورزش و تندرستی و همچنین ورزش از نگاه مقام معظم رهبری است.
فصل دوم: انواع ورزش؛ قهـرمانی، حـرفهای، همگانـی، پرورشـی و تعریف کلی از هر یک از آنها
فصل سوم: ورزش و جوانان «در قوانین و اسناد بالادستی نظام که شامل اهمیت ورزش و جوانان در قانون اساسی و برنامههای پیشبینیشده در مورد ورزش کشور مانند:
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
سند چشمانداز ۲۰ ساله
منشور فرهنگی تربیتی نسل جوان
قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
فصل چهارم: شامل مهمترین چالشها در بخش ورزش کشور
چالشها در امور بینالملل
چالشها در محیط ورزش در داخل کشور
فصل پنجم: ارائه راهبرد و راه حل برای چالشهای مطرحشده
فصل ششم: معرفی مهمترین برنامههای ضروری و کوتاه مدت ورزش و جوانان که مهمترین آنها شامل:
تأمین مالی فدراسیونها و کمیته ملی المپیک و هیئتهای ورزشی استانها با تأکید به رسیدگی به فدراسیونهای بازیهای آسیایی و ورزش بانوان
احیای فدراسیون اسلامی ورزش زنان
انتخاب یا انتصاب بانوان به مدیریتهای ورزشی با شرایط یکسان با آقایان
برنامهریزی و اقدام برای راهاندازی و فعال نمودن مراکز استعداد یابی ورزشی در استانها
تعامل با وزارت آموزش و پرورش در جهت تعیین راهبردهای ورزش آموزشی
تعامل وزارت ورزش و جوانان با سازمان خصوصیسازی جهت تعیین تکلیف دو باشگاه پرسپولیس و استقلال حسب قانون بودجه سال ۱۳۹۲
فصل هفتم: فهرست مهمترین برنامههای بلندمدت وزارت ورزش و جوانان (در بخش ورزش)
مهمترین این برنامهها شامل:
ایجاد سازوکار مناسب جهت شناسایی رشتههای ورزشی بومی کشورمان و عرصه آن در سطح بینالمللی
توسعه اماکن ورزش روستایی و برنامهریزی جهت افزایش مشارکت روستاییان در ورزش همگانی و قهرمانی
مبارزه جدی با دوپینگ، ناهنجاریهای غیراخلاقی و رفتاری، صغر سنی و تقلب، بیعدالتی و هرگونه تبعیض در محیطهای ورزشی
برنامهریزی جهت آمادگی تدریجی بخشهای مختلف کشور به منظور میزبانی رویدادهای بزرگ بینالمللی
احیاء فدراسیون همبستگی بانوان کشورهای اسلامی
بازنگری و اصلاح قانون دو شغلههای فدراسیونها و هیئتهای ورزشی
بخش دوم امور جـوانان
فصل اول: چالشهای جوانان و راهبردها و سیاستهای لازم برای رفع این چالشها
فصل دوم: مهمترین برنامههای اجرایی امور جوانان
این بخش شامل ۴۴ بند مختلف است که مهمترین این برنامهها شامل:
شناسایی و واگذاری برخی امور اجرایی به سازمانهای مردم نهاد جوانان
فضاسازی و نشر فرهنگ و معارف قرآنی در عرصههای ورزش و جوانان کشور
تحقیق و بررسی در مسائل و مشکلات اشتغال جوانان و روشهای تأمین شغلی، حرفهای و اجتماعی آنان
تدوین آییننامه ساماندهی مراکز تخصصی ازدواج و خانواده
پیگیری اعطای تسهیلات قرضالحسنه ازدواج و اشتغال
پیگیری مراحل تشویقی جهت ازدواج جوانان از جمله: مسکن، تسهیلات قرضالحسنه و …
ایجاد مراکز رسمی آشنایی جوانان جهت ازدواج
.
جلسه بررسی صلاحیت سلطانی فر برای وزارت ورزش و جوانان
در روز چهارشنبه ۲۴ مردادماه ۱۳۹۲، صلاحیت مسعود سلطانی فر وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان دولت یازدهم در مجلس شورای اسلامی مورد بررسی قرار گرفت و نمایندگان موافق و مخالف نظرات خود را مطرح کردند. بخشی از سخنان موافقان و مخالفان وزیر پیشنهادی اقتصاد در زیر آمده است:
مخالفان وزارت سلطانی فر
رحمانی: آیا ورزش را سیاسی میکنید؟
رحمانی، نماینده مردم تاکستان، با تأکید بر اهمیت وزارت ورزش و امور جوانان از سلطانی فر پرسید که آیا قصد دارد تمام توجهات ورزش را برای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس صرف کند. در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد که بازیکنان فوتبال ده برابر سایر ورزشکاران پول بگیرند چطور میخواهید با این موضوع برخورد کنید، از طرف دیگر سرانه ورزش جهانی برای هر فرد دو مترمربع است که در کشور ما چنین موضوعی رعایت نشده است.
قادر مرزی: به جز سلطانی فر به همه وزرای پیشنهادی رأی میدهم
قادر مرزی، نماینده مردم قروه، گفت: با همه اعضای کابینه دولت یازدهم، به جز وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان موافقم.
سلطانی فر ۳۵ سال سابقه مدیریتی دارد ولی سوابق اجرایی و تحصیلاتی ایشان هیچ ربطی به ورزش ندارد و به نظر بنده معیار شایستهسالاری در خصوص وزارت ورزش و جوانان رعایت نشده است.
مرادی: “سلطانیفر” تنها دو سال سابقه حضور در ورزش کشور را دارد
سالار مرادی، عضو فراکسیون ورزش و جوانان،به عنوان مخالف وزارت سلطانی فر گفت: «از سال ۶۱ تا ۸۸ در سمتهای مختلف وزارت کشور و به یمن حضور دولت نهم و دهم نیز چند سالی در مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور داشتید و در حوزه ورزش فقط مدت کوتاه دو ساله حضور داشتید.
در برنامههایتان به تعیین و تکلیف باشگاههای پرسپولیس و استقلال اشارهکردهاید آیا فقط این دو باشگاه جزو باشگاههای کشوری هستند؟ آیا فقط فوتبال را ورزش این کشور میدانید. ورزش در نواحی محروم روستایی چه سرانجامی خواهد داشت نابرابری برخی از استانها از نظر تجهیزات و امکانات چگونه جبران میشود، چند سال طول میکشد که عدالت جغرافیایی در حوزه ورزش روستایی به وجود آید، با پروژههای نیمهکاره ورزشی چه خواهید کرد.
موافقان وزارت
کاتب: نشان افتخار سلطانی فر پرهیز از سیاسی کاری در مسئولیت است
کاتب، نماینده مردم گرمسار در مجلس شورای اسلامی، با اشاره به سابقه مدیریت ۲۰ ساله مسعود سلطانی فر در حوزههای اجرایی گفت که او در این مدت دوری از افراطگرایی و پرهیز از سیاسی کاری را مدنظر قرار داده است. میگویند آقای سلطانی فر کار سیاسی کرده است. کسی که ۲۰ سال افتخار دارد در نظام جمهوری اسلامی در سطح استانداری و معاونت استانداری کار مدیریت کلان کند و دانشآموخته دکترای برنامهریزی و توسعه است، آیا فقط کار سیاسی بلد است، آیا کسی که ۲۰ سال افتخار مدیریت کلان کشور را دارد، نمیتواند بر مسائل جوانان و ورزش اشراف داشته باشد؟
آقای روحانی گفتند که آقای سلطانی فر کامپیوتر سیار ورزشی است، ایشان اطلاعات ورزشی خوبی دارد، انصاف به خرج بدهید، بعد از ۳۴ سال اگر یک مسئول ورزشی را انتخاب کردید که پیش از انتصابش در مسئولیت ورزشی دو سال سابقه قائممقامی سازمان تربیت بدنی را داشته باشد، آن وقت به آقای سلطانی فر ایراد بگیرید.
احمدی لاشکی: مدیر ورزش باید سیاستمداری چیرهدست باشد
احمد لاشکی،نماینده مردم نوشهر و چالوس در مجلس شورای اسلامی، با اشاره به سوابق سیاسی مسعود سلطانی فر وزیر پیشنهادی ورزش گفت: به نظر من مدیر ورزش باید سیاستمداری چیرهدست باشد چرا که رابطه سیاست و ورزش جداییناپذیر است. آقای سلطانی فر دانشجوی دکترا در مدیریت توسعه است و با توجه کار اجرایی و سابقه علمی بهترین گزینه برای تصدی وزارت ورزش و جوانان به حساب میآید. آقای سلطانی فر در برنامهاش استقلال کامل فدراسیونها، توجه ویژه به ورزش بانوان، توجه به اقتصاد در کنار ورزش، تقویت جایگاه ورزش پیشکسوتان و سرمایهگذاری در تمام رشتههای ورزشی را مورد توجه قرار داده است.
دفاعیات سلطانی فر
وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان در دفاعیات خود اظهار کرد: بین مسئولان سیاسی و اجتماعی حال حاضر ورزش، ورزش و مشکلات جوانان را به خوبی میشناسم. بنده به عنوان فرزند انقلاب که در کارهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در نقاط مختلف کشور افتخار خدمتگزاری مردم را داشتم بیش از ۲۰ سال در شش استان کشور، ۱۲ سال عهدهدار سمت استانداری در سه استان مرکزی، زنجان و گیلان بودهام.
ارتقای ورزش و اخلاق اسلامی در آن
نزدیک به ۲۰ سال است که من به دلایل شخصی و علاقه خودم با محافل ورزشی قهرمانان و فدراسیونها و موضوعات ورزشی ارتباط نزدیکی داشتم. آمدهام تا با همت بلند ملت و بازوان فولادین ورزشکاران و تجربه گرانسنگ پیشکسوتان و دانش و اندیشه دانشگاهیان و متخصصان در امر ورزش از همه ظرفیتهای ملی و بینالمللی برای ارتقای ورزش بهرهبرداری هوشمندانه خواهم کرد و صدای ورزش پهلوانی و اخلاق مدار ایران اسلامی را به گوش جهان میرسانم.
رسیدگی به بلاتکلیفی فدراسیونها در داشتن ریاست
وزارت ورزش و جوانان از دو بخش تشکیلشده و ما در ورزش یک سری مسائل فوری و فعلی داریم که باید در اسرع وقت نسبت به این موارد رسیدگی شود که از جمله آن رسیدگی به بلاتکلیفی حدود ۱۵ فدراسیون ورزشی که دارای سرپرستند هستند و باید سریعاً تعیین تکلیف شود و همچنین ۴ فدراسیون که به دلیل مشکلات از سوی مجامع بینالمللی در تعلیق هستند و به همین خاطر انتخابات کمیته ملی المپیک کشور برگزار نشده است.
پررنگ شدن مدیریت تخصصی در ورزش
من تلاش خواهم کرد که مدیریت تخصصی را در ورزش پررنگ کنم و از نیروهای مدیر و مدبر رشتههای ورزشی، قهرمانان و پیشکسوتان در شئونات و ادارات مختلف استفاده کنم و تلاش خواهم کرد جلوی دوپینگ و ناپاکیها را در رشتهها و عرصههای ورزشی بگیرم و سازوکاری فراهم کنم که عرصه و صحنه ورزش از اینگونه آلودگیها پاک شود.
.
عدم رأی اعتماد مجلس نهم به وزارت سلطانی فر
کمتر کسی فکر میکرد که در کش و قوس انتخاب اعضای کابینه جدید هیئت دولت، نامزد تصدی وزارت ورزش نتواند موفق به جلب نظر نمایندگان مجلس شود. سلطانی فر کاندیدای وزارت ورزش با وجود داشتن سابقه دو ساله در ورزش به عنوان قائممقام و دریافت لقب کامپیوتر ورزش در معرفی وزرا از سوی دکتر روحانی به نمایندگان با مخالفت مجلسیها روبرو شود.
انتخاب نشدن سلطانی فر پنجشنبه شب چنان دور از انتظار بود که مصطفی هاشمی رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک و یکی از تأثیر گذارترین اعضای کارگروه رئیسجمهور در انتخاب کاندیدای اصلح ورزش هم اعلام کرد که اصلاً این موضوع برایش غیرقابلباور و دور از انتظار بوده است. وزیر پیشنهادی ورزش، مسعود سلطانی فر، ۲۴ مردادماه ۱۳۹۲ در شرایطی که خود را آماده اخذ آرای قاطعی برای ورود به دولت میکرد با ۱۱۷ رأی موافق، ۱۴۸ مخالف و ۱۸ رأی ممتنع رد صلاحیت شد.
رأی عدم اعتماد به سلطانی فر توافق نانوشتهای میان دو فراکسیون بود
به گزارش خبرگزاری خبر آنلاین؛ درحالیکه که مطرحشدن نام مسعود سلطانی فر به عنوان وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان از همان ابتدا با حمایت اکثر چهرههای ورزشی و غیر ورزشی همراه شد، روز پنجشنبه نمایندگان مجلس شورای اسلامی به او رأی عدم اعتماد ندادند تا دکتر روحانی به سراغ دیگر گزینههای خود برای تصدی این وزارتخانه برود.
محمدرضا تابش، نایبرییس فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی، در این مورد میگوید: «رأی عدم اعتماد به مسعود سلطانی فر کاملاً سیاسی بود.
در واقع این اتفاق توافق نانوشتهای میان فراکسیون اصولگرایان و فراکسیون رهروان ولایت بود.»
.
.
منبع: سایت شخصیت نگار، با تصرف و اضافات.