همراهی گیلان در مبارزات انقلاب اسلامی
استان گیلان از جمله مناطقی است که از سالهای آغازین نهضت امام خمینی به همراهی با این نهضت پرداخت و در این راه سختی های زیادی را متحمل شد. متن زیر گزیده ای اجمالی از همراهی گیلان و گیلانیان در انقلاب اسلامی است.
قیام مردم گیلان برای اسلام ، حضرت امام (ره ) و کشورشان بود و هیچ گاه از اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی خود دست نکشیدند. سقوط مجسمه شاه توسط مردم در مرکز شهر رشت، درگیری با نیروهای رژیم ، حفاظت از مراکز نظامی ، زندان ها و اسلحه خانه ها ، هم چنین تصرف کلانتری ها ، ساختمان ساواک و استانداری از جمله مهمترین رویدادهای تاریخ انقلاب در گیلان است.
وقوع انقلاب در گیلان آبستن حوادث مختلفی بود و تاریخچه شکل گیری آن نیز شرایط خاص خود را داشت , بطوریکه رژیم طاغوت و ایادی دست نشانده اش با توجه به موقعیت و ساختار طبیعی و اجتماعی استان , از ابزارهای مختلفی برای سرکوب مردم و کنترل اوضاع استفاده می کردند و از سوی دیگر با اعمال محدودیت های شدید , به دنبال اهداف پلید خود بودند ولی غافل از اینکه مردم مذهبی و مکتبی استان گیلان , دیگر تاب تحمل اجنبی پرستی , خان سالاری , تبعیض , بی عدالتی , فساد و بی بندوباری را نداشتند , بطوریکه کاسه صبرشان لبریز شده بود و به محض دریافت اطلاعیه ها و سخنرانی های امامشان آنچنان عرصه را بر طاغوتیان تنگ کردند که حتی ساواک نیز نتوانست کاری از پیش ببرد..
لازم به ذکر است که بافت و تنوع جمعیتی در گیلان به صورت پراکنده و نزدیک به هم می باشد و این امر موجب شده بود تا صدای انقلاب علی رغم کمبود وسایلی ارتباط جمعی و اطلاع رسانی و همچنین خلا سازماندهی مناسب , سینه به سینه تا دورترین نقطه برسد و استقبال مردم روستاها و شهرهای کوچک و پیشتازی آنان در شکل گیری انقلاب گیلان نمونه روشن این مدعاست , چونکه قیام مردم گیلان برای اسلام , حضرت امام (ره ) و کشورشان بود و هیچ گاه از اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی خود دست نکشیدند و تاوان سختی را نیز پرداخته اند , بطوریکه خانواده های گیلانی هرکدام به نوعی با رویدادها وحوادث انقلاب درگیر بودند و خسارات زیادی از طرف گروههای سیاسی متحمل شده اند و این گروهها در تاریخ انقلاب گیلان کارنامه سیاهی دارند و زمانی که گروههای الحادی از جمله منافقین وقتی که مردم را از خود جدا دیدند به تلخی از قشرهای مختلف مردم استان انتقام گرفتند که نمونه بارز این ادعا ترور و کشتار بی رحمانه مردم عادی در مناطق شهری و روستایی استان گیلان بود , با همه این اوصاف یکه تازی ساواک و عوامل رژیم ستم شاهی و جسارت و هتک حرمت نسبت به مراجع و روحانیت از جمله بی حرمتی نسبت به رهبر کبیر انقلاب نه تنها نتوانست در بیداری و حمایت مردم از اهداف و شکل گیری این نظام مقدس به رهبری حضرت امام (ره ) خللی ایجاد کند , بلکه موجب شد در شرایطی که رعب و وحشت همه جا سایه افکنده بود و ساواک نفس ها را در سینه ها حبس کرده بود. مردم و روحانیت مبارز به ندای امامشان لبیک گفتند و در مبارزه با ظلم و جور , طاغوت و طاغوتیان و گروههای شیطانی از هیچ کوششی دریغ نکنند..
برای آشنایی بیشتر خوانندگان محترم با حوادث و رویدادهای انقلاب اسلامی در استان گیلان به ذکر نمونه های از آن دوران به روایت اسناد , مدارک ساواک و اظهارات شاهدان عینی می پردازیم .
مرحوم حاج شیخ محمدصادق احسان بخش در کتاب خاطرات صادق آورده است طی سالهای ۱۳۳۹-۱۳۴۰ حضور مستشاران آمریکایی در ایران , اجرای قانون اصلاحات ارضی کذائی , هتک و حرمت نسبت به مراجع و روحانیت از جمله حضرت امام (ره ) , تصویب قانون کاپیتولاسیون و پی آمدهای ناشی از آن و خیلی مسایل دیگر که همه برای اضمحلال دین و روحانیت یکی پس از دیگری به مرحله اجرا درمی آمد , فقط یک نفر بود که یک تنه بپاخاست و علیه شاه موضع گرفت و اعلامیه داد و مردم را به مبارزه علیه طاغوت و ظلم و جور دربار فراخواند بطوریکه شاگردان حضرت امام (ره ) نیز به تبعیت از استادشان همراه و همگام با مردم یکی بعد از دیگری به حمایت از امام (ره ) بپاخاستند و در تکثیر اعلامیه ها وتوزیع المسایل ایشان اقدامات موثری داشتند.
در زمان رفراندوم شاه آیات عظام بحرالعلوم و ضیابری به منبر رفتند که با استقبال پرشور مردم و تعطیلی بازار رشت روبرو شد و آیت الله بحرالعلوم در سخنانی پس از انتقاد شدید در مخالفت گفتار شاه معدوم اظهار داشت : قانون شش ماده ای انقلاب شاه و ملت بر طبق موازین شرع نیست و مردم ایران باید بدانند که گاو این مملکت پرخیر و برکت است بطوریکه حالا شش قلو زائیده است.
شایان ذکر است که علما , مراجع تقلید , روحانیت و طلاب جوان استان نقش موثر و انکارناپذیری در هدایت و سازماندهی مردم انقلابی استان داشتند , بطوریکه مدرسه دین و دانش رشت که موسس آن مرحوم آیت الله احسان بخش بود و مدرسه ابوریحان از جمله مراکز فعال در جذب جوانان , آشنایی آنان با اهداف انقلاب , حضرت امام (ره ) و تکثیر و توزیع اعلامیه های ایشان بود..
در سال ۱۳۴۱ تلگرافی از سوی علمای گیلان به حمایت از حضرت امام (ره ) با امضای آیات عظام , سیدحسین بحرالعلوم , سیدمحمود ضیابری , سیدحسین رودباری , سیدشفیع واحدی , محمدعلی زاهد , سیدموسی حجتی و شیخ صادق احسان بخش به قم مخابره شد , و وقتی مرحوم آیت الله بحرالعلوم , ضیابری , مهدوی لاهیجانی با همراهی مرحوم حاج سیدزکی فاطمی قصد پیوستن به علمای تهران را داشتند در رودبار دستگیر و به زندان قزل قلعه منتقل می شوند..
در بحبوحه انقلاب , سرتیپ سیدی رئیس شهربانی وقت گیلان , خطبا و وعاظ رشت را احضار کرد و راجع به مسایل مملکتی با آنها سخن می گفت و بعضا حرف های نامربوط می زد , مرحوم حسام با جرات خطاب به سیدی گفت : مگر ما مواجب بگیر و نان خور شما هستیم که اینگونه ما را تهدید می کنی , والله و بالله چه دلتان بخواهد و چه نخواهد امام خمینی مرجع تقلید مسلمین است و ما تصمیم خودمان را گرفته ایم , شما هم هر کاری که می توانید بکنید , بطوریکه پس از این واقعه نیمه های شب مرحوم حسام را از خانه اش ربودند و از قرار معلوم با چشمان بسته به نقطه نامعلومی بردند و اگر دخالت مرحوم آیت الله ضیابری نبود معلوم نبود چه بر سرش می آوردند.
ایشان پس از انقلاب نیز از اعضای فعال کمیته مرکزی بود ولی در سال ۵۸ صبح گاهان که از خانه به طرف مسجد خمیران زاهدان رشت می رفت هدف چند گلوله قرار گرفت که بلافاصله برای درمان به تهران منتقل گردید و برای مدتی آنجا بسر برد و دیگر به رشت نیامد تا اینکه بر اثر سکته قلبی به رحمت ایزدی پیوست
سالها مردم گیلان با گرفتاریهای گوناگون روبرو بودند بطوریکه توسعه دامنه ظلم و ستم , ارعاب , تشویش و اضطراب , اختناق و خفقان , حیف و میل بیت المال , غارت و چپاول یغماگران خودی و بیگانه , اسراف و تبذیر , خرجهای غیرضروری و وجود سازمانی به نام ساواک , آزادی مشروع مردم را سلب نموده بود.
اولین راهپیمایی رشت در مهرماه سال ۵۷ زیر باران شدید با حضور گسترده قشرهای مختلف مردم از جمله روحانیون , فرهنگیان , طلاب , دانشجویان , دانش آموزان و… آغاز گردید و مامورین ساواک نیز مقاومت عجیبی از خود نشان می دادند و در خیابانها با بریدن درختان و آتش زدن لاستیک ها و تیراندازی سعی داشتند از حرکت مردم جلوگیری کنند , ولی غافل از اینکه این سیل عظیم و خروشان جمعیت غیرقابل کنترل بود.
سقوط مجسمه شاه توسط مردم در مرکز شهر , درگیری با نیروهای رژیم , حفاظت از مراکز نظامی , زندان ها و اسلحه خانه ها و هم چنین تصرف کلانتری ها , ساختمان ساواک و استانداری از جمله مهمترین رویدادهای تاریخ انقلاب در گیلان است.
وقوع انقلاب در گیلان موجب رکود کارخانجات , کم کاری و اعتصاب شده بود و یکی از مسایل مهم تاریخ انقلاب گیلان در مورد مشکلات صیادان , صید سنتی در دریای خزر بود که با درگیری ها وسوء استفاده منافقین همراه شد و متعاقب آن شیلات را به آتش کشیدند.
در طول دوران انقلاب اسلامی در گیلان ۶۱ شهید تقدیم نهال انقلاب شد , زمانی که در اکثر خیابانها و محلات رشت تظاهرات خونین برپا بود و درگیریهای خیابانی شدت داشت , ابراهیم جعفری دبیر آموزش وپرورش رشت در تظاهرات خیابانی به وسیله مامورین رژیم شهید شد و دو جوان از شهرستان صومعه سرا به نام نعمت الله برشنورد و شهرام طلوعی در درگیری با مامورین به شهادت رسیدند که جز اولین شهدای انقلاب گیلان می باشند.
در درگیریهای منطقه پل عراق رشت و زد و خوردهای خیابانی بین مامورین رژیم طاغوت و مردم، دو جوان دیگر بنام عبدالله بعدالعلی سرباز وظیفه و سید یوسف سیدی نژاد به شهادت رسیدند و مامورین مانع حمل جنازه و دفن شهید سیدی نژاد شدند , هم چنین به دنبال درگیری ماموران امنیتی و مردم در کلانتری سه رشت واقع در میدان صیقلان که منجر به شهادت صادق بیابان گرد و شهرام نیک مرام شد یازده نفر مجروح شدند.
در مناطق سردار جنگل و نقره دشت رشت دو جوان به نامهای سیدرضا حبیب زاده و حسن جمراد (اغذیه فروش) بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسیدند , معلم شهید احمد عطاآفرین , شهید تابان شمال و شهید تقی اشکیل , در میدان شهرداری و چهارراه مکائیل رشت به دست مامورین رژیم مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و به همراه دیگر شهدای انقلاب عاشقانه برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی به فوز عظیم شهادت نایل آمدند. ضمنا آقایان فرهاد عبدالله زاده , احمد جیرانی , سیدیونس صالحی , شهریار علی اکبری , شمس الدین افضل و مهرداد جادوسخن نیز از مجروحان انقلاب بودند که هر کدام قسمتی از بدن خود را از دست دادند و دچار نقص عضو شدند و دو نفر از طلاب نیز در تظاهرات به شدت مجروح شدند.