قلاده های طلا؛ مجموعه ای از تصاویری که واقعی اند
«قلاده های طلا» از معدود فیلمهایی که می توان آن را فیلمی از جنس سینمای ناب انقلاب اسلامی نامید؛ آنچنان که دغدغه های اصیل دینی و انقلابی ابوالقاسم طالبی را نقش اول فیلم باید دانست که تا آخرین سکانس، نقش خود را به خوبی بازی می کند. اینکه چرا فیلمهایی از این دست در سینمای […]
«قلاده های طلا» از معدود فیلمهایی که می توان آن را فیلمی از جنس سینمای ناب انقلاب اسلامی نامید؛ آنچنان که دغدغه های اصیل دینی و انقلابی ابوالقاسم طالبی را نقش اول فیلم باید دانست که تا آخرین سکانس، نقش خود را به خوبی بازی می کند. اینکه چرا فیلمهایی از این دست در سینمای ایران کم و کمتر از کم دیده می شود، خود داستان مفصلی دارد به اندازه فیلمنامه تمام فیلمهای بعد از انقلاب؛ ترس از طرد شدن توسط مجامع روشنفکری و چسباندن انگ حکومتی بودن – که البته عین افتخار است-، رسوبات سینمای قبل از انقلاب و نسلی که در هوای هالیوود نفس کشیده بود و با آرمان سینمای غرب رشد کرده بود، عدم وجود تشکیلات منسجمی توسط سینماگران انقلاب اسلامی و وجود تشکلها و نهادهای مرعوب و بی دغدغه در درون نظام که سعی بر حفظ وضع موجود و کوتاه آمدن داشته اند و بیشتر بر مسیر انفعال قدم زده اند و این است که امروز که وارد دهه چهارم انقلاب اسلامی شده ایم، فیلمهایی که به اطمینان بتوان آنان را بازتاب تفکر انقلاب اسلامی و واگویه دغدغه های اصیل دینی دانست، شاید به انگشتان دست هم نرسد.
فیلم از جنبه های مختلفی قابل تأمل و بررسی است؛ پرداخت متناسب فیلمنامه و گنجاندن بهتر نمادها در قالب آن، وجود دیالوگهای طلایی و پرمغز -که در عین واقعی بودن، به شخصیتهای داستان نزدیک هستند و در برخی موارد به جای گره های داستانی و حتی نقاط عطف فیلم نامه، به کار گرفته شده اند-، ریتم تند و سرعت قابل قبول فیلم، توجه به عنصر پیچیدگی و ابهام و تعلیق – که اقتضای موضوع فیلم و مسئله امنیت است-، توجه به اکثیرت کانون های اثرگذار و دخیل در مسئله انتخابات ایران – از عوامل داخلی و خارجی-، مستند نویسی و استفاده از لسان روایت – که به فیلم قابلیت تاریخ ساز شدن و تاریخی بودن می دهد-، تصحیح وجه نهادهایی مانند نیروی انتظامی و نمایش مظلومیت بسیج و بسیجی ها، تصویر اشراف اطلاعاتی و امنیتی وزارت اطلاعات، تصویر بازی پیچیده انگلیسی ها در مسائل ایران، تذکر برخی خطرهای استراتژیک نظام اسلامی که در بلند مدت می تواند به عنوان سرمایه دشمن تلقی گردد –مانند تحصیل فرزندان مسئولین در کشوری مانند انگلیس که در جاسوس پروری سرآمد همه کشورهای دنیاست-، بصیرت سیاسی مردم که در نهایت به پیدا کردن بازیگر اصلی داستان – استعمار پیر- ختم می شود، همه و همه از نقاط قوت فیلم ابوالقاسم طالبی محسوب می شود؛ نکاتی که در طی سالها، مشاهده آن در یک فیلم، برای مخاطب مطلع و حرفه ای ایرانی، شبیه به آرزو شده بود و از این نظر قلاده های طلا را باید نقطه آغازی در سینمای انقلاب اسلامی و نقطه عطفی در کل سینمای ایران دانست.
یکی از آسیبهای هنر متعهد انقلاب اسلامی، که زمینه ساز بسیاری از افراط و تفریط ها در برخورد با هنرمندان متعهد و ریشه بسیاری از دلخوری ها بوده است، تمجیدهای بیش از حد و معصومیت ساز از هنرمندان این عرصه و در عین حال نقدهای نابودگر و غیرمنصفانه آثار این عده بوده است. گاهی هنرمندی را تنها به واسطه اینکه در موضوعی دینی و انقلابی ورود کرده است، تا مرز عصمت بالا برده و عیبهای او را نادیده گرفته ایم یا کمتر دیده ایم و گاهی تنها به واسطه اینکه فردی از مواضع قبلی اش ذره ای نزول کرده، او را از ذهن خود بیرون کرده و با دیده انحراف کامل به آثار او نگریسته ایم؛ و در این میانه البته بدنه سینمای کشور همیشه ماهی خود را از آب گل آلود برخوردهای نامتعادل ما گرفته است؛ گاهی که یکی را زیاد تحویل گرفته ایم داد ناعدالتی سرداده و هنرمند بیچاره را رانت خوار معرفی کرده است و گاهی دیگر که بین خود و هنرمند متعهد فاصله ای انداخته – و بیش از جرمش او را مجازات کرده ایم- طور طمع کارانه ای پیش پای او پهن کرده و کم کم از حلقوم همین عزیز صدای همانان شنیده شده است! شاید راه میانه و معقول آن باشد که از همان ابتدا به اندازه واقعی از هنرمند متعهد و آثارش حمایت و تعریف و تمجید کنیم تا هم او هوا برش ندارد و راه را گم نکند و هم به تازیانه نقد منصفانه عادت کرده باشد و به محض شنیدن سخنی مخالف طبع به آغوش معاندان نلغزد و هم بهانه نداده باشیم دست عده ای از هنرمندانی که به فضای جنجنال و بهانه تراشی برای انقلاب خوب واردند.
اثر ابوالقاسم طالبی با همه زیبایی های محتوایی و شکلی که دارد، بی نقص نیست؛ فیلم در عین حال که به توجیه عملکرد نیروی انتظامی و تصحیح چهره نیرو پرداخته، نقش بسیج و سپاه را کم رنگ جلوه داده و تصویری منفعلانه و نه فقط مظلومانه، از بسیج نمایش داده و از آن گذشته، به نوعی آشفتگی و اضطرار و بی نظمی در عملکرد بسیج، اعتراف کرده است. این آشفتگی تا آنجا پیش می رود که بسیجی ها در چند صحنه از فیلم بدون دستور ما فوق به اغتشاش گران تیراندازی می کنند. نمایش قدرت نفوذ دستگاههای جاسوسی بیگانه در جاهای مختلف و حساس نظام، نیز ار نکات منفی است که نوعی بی اعتمادی به دستگاههای امنیتی داخلی را به همراه خواهد داشت.