شقشقه‌های شهید ابوالحسن کریمی (۲)

محمدجواد کریمی

آیت الله محمدعلی فیض گیلانی

آقا! معیارها جلوی چشم ماست، تو حالا هزارتا تازیانه بردار، بگو: این شب نیست، روز است!

آقای فیض[۱]؛ که الآن صحبتش شد، بگذار عرض کنم که این آدم چه معیارهایی دارد.

چهلم آقا مصطفی خمینی، شروع انقلاب عمومی است. خوش خدمتی به ساواک در مجلس ترحیم شهید حاج آقا مصطفی؛ مجلس لاهیجان برگزار شد، مأمورین ساواک از گیلان، از رشت، نشسته‌اند. سخنرانی شد در حد این که یه آدم مؤمنی، یه آدم بازاری مسلمانی که یخورده هم، احکام بلد باشد، یه مقدار هم آدم متشرعی باشد، یه خورده بیشتر از اینها، از ایشون تجلیل شد!

امّا اسمی از خاندان رسالت در رابطه با ولایت یا این امام، این فرزند و این انقلاب، نه. آن چه که من یادمه، آقا مصطفی هم، با احتیاط ازش، یک یادی شد، یک اشاره‌ای به این که ایشون، صاحب تفسیر است. داشتند «یا الله» می‌کشیدند، این آقای فیض که در جمع علماء نشسته بود، یک دفعه پا شد و خلاف رسم معمول گیلان، آمد روی پله اول منبر، سر پا ایستاد! خطبه خواند[و] به نام امام [خمینی] صلوات گرفت، شروع کرد به گفتن ارزش‌های انقلاب؛ که دیدم رنگ و روی آن آقایان که دم در هستند، پرید.

آقای زین العابدین قربانی

این به اون اشاره کرد، اون[۲] هم به این حالی کرد. بالآخره اون زبان زرگری همدیگر را فهمیدند. اومد زیر گوش آقای فیض، یه چیزی گفت، که آقای فیض از منبر پائین آمد. کاری را که مأمورین ساواک در آن مجلس، موفق نبودند بکنند، اینها مجانی کردند. از اینکه گفتند: «ما به ساواک، تعهد داده‌ایم که نظم مجلس را حفظ کنیم، شما سخنرانی نکنید!»

بارک الله بر این انجام مأموریت صادقانه تو؛ البته نه در راه خدا، [بلکه] برای ساواک؛ آن هم بی‌دردسر، آن هم بی‌زحمت! آن مأموران ساواک آن روز همه‌شون، تقدیرنامه گرفتند، تو … چه گرفتی؟ رسوایی گرفتی؟![۳]

__________________

مآخذ:

[۱] . آیت الله محمدعلی فیض از یاران صمیمی و صادق امام خمینی، از اعضای جامعه‌ مدرسین حوزه قم، نماینده مردم گیلان در دوره اول مجلس خبرگان رهبری.

[۲] . حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ زین العابدین قربانی.

[۳] . شهید حاج شیخ ابوالحسن کریمی، استوانه‌های یقین، ص۲۷.